+1 تراز
650 بازدید
در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی
دوباره دسته بندی کردن از سوی

درود بر شما 

همانطور که شنیده بودم..
خود واژه 《فرهنگ》 از دو واژه 《فر》 و 《هنگ》 درست شده است ...
《فر》 و یا همان 《فرا》 به چم 《به پیش 》 و 《جلو》 است ...
آیا درست است؟ >>>((واژه 《فرگشت》 هم از همان واژه می آید...)) <<<آیا درست است؟<div>واژه 《هنگ》 به چم یا معنی 《کشیدن》 یا 《رفتن》 است
که در واژه فرهنگ و آهنگ هم پیداست ......
...پس خود واژه فرهنگ به چم یا معنای به پیش کشیدن است و فرهنگ ایرانی به چم یا معنی آن چیزی است که ایرانیان را به پیش کشیده و همچنان با فرگشت به پیش میکشاند و آن چیزی است که ایرانیان باید پاسدارش باشند.
من تنها کلمه فرگشت ذهن مرا درگیر کرده که ریشه واژه فرگشت از کجا می آید / آیا ریشه ایرانی دارد فرگشت؟
 مگر فرگشت نظریه در زیست شناسی نیست؟

7 پاسخ

–1 تراز
از سوی (4,357 تراز)
برگزیده شده از سوی
 
بهترین پاسخ

واژه ی «گشت» گدردگ بن گردیدن است . همچنین نباییم از بن گدردگ برای واژه‌سازی بهره بردن. پس واژه ی فرگشت جای-ی اندر پارسیک سره نخواهد داردن.

0
از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی
drud,

šâyad betavân im, vâžagân i, mânand e farvardeš yâ behtar az ân, farvehireš/fargohareš râ, andarvarzândan. 

wardišn andar pahlavik -> [change, metamorphosis]

wihīrišn andar pahlavik -> [change]
+1 تراز
از سوی (3,641 تراز)

درود بر شما 

فرگشت از  پیشوند فر + گشت (گردیدن) ساخته شده است . روی هم رفته "پیشروی همراه با گذشت زمان" را می رساند .
این واژه ایرانی است و در زیست شناسی به جای واژه ی بیگانه ی Evolution پیشنهاد شده است .
–1 تراز
از سوی

سپاس گزارم

پس فرگشت هم یکی ستونهای فلسفه زرتشتی است درست است آیا؟

0
از سوی (3,641 تراز)

در این زمینه می توانید کتاب " جستاری در فلسفه زرتشتی " نوشته ی : فلیپ جی. کرین‌بروک، مری بویس، جان هیلنز، آلن ویلیامز را بررسی کنید.

+1
از سوی (4,357 تراز)

چرا واژه ی «آیا» را اندر انجام سهمان آورده اید؟!

–1 تراز
از سوی (1,167 تراز)
ویراست در از سوی

درود 

هنگ دارای چند مانا است 
مانای یکم: گروه، دسته، رسته، بخش مانند سرهنگ
مانای دوم: اراده، خواست، کامش مانند آهنگ

فرهنگ دارای دو ریشه یابی است:
یکم: فر(بهتر، فرا) + هنگ(گروه، دسته)
دوم: فره(از ریشه فر به مانای نیروی ایزدی و اهورایی) + اَنگ(پسوند کنندگی پافشاری)
به نگر من دومین ریشه یابی درست تر باشد.

آهنگ نیز دارای دو ریشه یابی و دو مانا است:
یکم به مانای ریتم و موسیکی(موسیقی)
از ریشه آه به مانای آواز + انگ
مانند سهان: آهنگ بسیار زیبایی است
از این ریشه کارواژه آهنجیدن را نیز داریم.
دوم به مانای اراده و خواست
آ(پیشوند پافشاری) + ریشه هنگ به مانای اراده 
مانند سهان: آهنگ رفتن کردم

درباره واژه فرگشت:
 فر (فرا، بهتر) + گشتن  (تغییر و گردانش)
کارواژه ی گشتن دارای چند مانا است.
گشت و گذار(گردش و خوشگذرانی)، گردانش(تبدیل شدن، تغییر یافتن)، چرخیدن و تابیدن
واژه فرگشت به مانای بهتر شدن و پیشرفت است.
–2 تراز
از سوی

«فر» کوتاە شدە کلمەکردی «فرە» یا همان زیادی و فراوانی است کە همین امروز هم بە همین شکل در زبان کردی استفادە میشوددر عصر کشاورزی،فراوانی «محصولات و دام» نشانەای از شکوە و رحمت(=فرە ایزدی) بودە است.

«گشت»هم چنین است و  در کردی بە معنی «همگی»است.انها کە فرگشت را دوبارە جاری کردەاند از معنی این دو بخش و ترکیب انها با هم غافل بودەاند.
0 تراز
از سوی (141 تراز)

درود

این دو واژه هیچ پیوند ای با هم نه‌دارند.
پیشوند “فر” بیشینه مانند آلمانی ver رفتار می‌کند، با کاررفت ای هونشی(تاکیدی) در بنواژه‌ی میزبان.
اگر نگریسته “پیش، جلو” باشد این پیشوند به ریخت (فراز،فراچ) می‌آید. 
به‌نگرید به واژه‌هایی چیون “فرخنده، فرموش”. 
زینرو واژه‌ی فرگشت نه پیش به‌ جلو، بلکه “ تکمیل شدن” را می‌رساند که
در این رخ همتراز با perfect تانستی بود.

-از سویی evolution هرگز “ تکمیل شدگی” نه‌بوده است، هتا پیش به جلو هم نیست.
 بلکه گستردگی را می‌رساند که خود بر پایه‌ی diversity  است، که در تازی “ تطور” خوانند.
و بر همین سیاگ evolution را “ تحول” . Diversity را در پارسی توان “ورسینگی” خواند.

- واژه‌ی درست برای این مینش همانا، فراگشت است.
 که پیشوند فرا از vaerio به چم “همه سویه، گسترده” باشد.
گرته از evolution  در پارسی می‌تواند، به ستاک “هوالیدن” بیانجامد، که در تازی “ح.و.ل” شود. 
Os+ val که پیشوند os به ریخت H درآید. آنرا توان “ آوالیدن” نیز خواند.
پادرون هوالیدن، آزوالیدنdevolution شود. که در تازی آنرا “ز.و.ل/ زوال، ازاله” خوانند.

- هواش،آوالش: evolution
-آزوالش، زوالش: devolution 

0 تراز
از سوی (4,357 تراز)

چمه ی گشتن یا گشت اواز گردیدن و دور چرخیدن است و بس.

0
از سوی (141 تراز)
ویراست در از سوی

“گشتن/ ورسیدن/ ورتیدن” به چم دگرگون شدن است. 

کمی دانش خود را بیافزایید و از هذیان گویی به‌پرهیزید.

+2
از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی

drud,


bar šâloda ye [A Concise Pahlavi Dictionary, by D. N. MacKenzie], hamtarâzagân e 

[turn] (ba cam e carxidan) o [revolve] -> gardīdan

[turn] (ba cam e carxândan] -> gardānīdan

[change] -> wardēnīdan, waštan, wihīrīdan

[progress] -> wihēztan and. 

beež wardēnīdan o waštan, andar pârsik e no, ba gardânidan o gaštan tarâdisânda šoda and. 


andar zovân e englik ham [turn] ham ba cam e [revolve, turn around] o ham ba cam e [change, turn into] ast. beež barây e in ke har vâža, andar sara pârsik, eevâz yak cam dârda bâš ad, mitavân im važagân râ, ba guna ye zir, az ham jodâ kardan: 


gardidan, carxidan-> [turn], [revolve][intransitive verb]


gardânidan, carxândan -> [turn something] [transitive verb]


vaštan -> [dance]


goharândan, vehirândan-> [change something][transitive verb]


goharidan, vehiridan -> [change][intransitive verb]


vehestan, veheztan -> [progress]



andar sanskrit, hamtarâzagân e [evolution] (ziveššenâsi) -> udvikâsa, [evolve] -> vikasati, hast and. šâyad betavân im bâ barâbarsanji, ânân râ andar sara pârsik andarvarzândan.

+1
از سوی (141 تراز)

با درود

 چونانکه نماردید ستاک “گشتن” چم “دگرش” را نیز دربردارد، و این تنها کرانیده به پارسیگ نیست،
که “دریک: پارسی دری” نیز چونین مینش‌ ای را دربردارد. 
از سویی کاربرد این واژه در این کسوت با پیشوند همراه است. 
در پارسی واژه‌ها را باید یکپارچه نگریست ،نه به ریزگان.
زینرو اگر این واژه با پیشوند “فرا” و نه “ فر” دراید، به‌خوبی راه‌گشا توان بود. 
همزمان ستاک “هوالیدن/ آوالیدن” را نیز توان گاشت( صرف کردن).
گفتنی است دو ستاک “گوالیدن و کوالیدن” بر همین سیاگ گسترده شده‌اند. 
و در پی ستاک‌های “ فرازبالیستن، هلبرزیدن( البرز) را توان هازیست.( ملاحظه کردن)
+1
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی

این برای این است که هنوز چمگان مجازیک را از چمگان بنیادیک جدا نکرده اید. تا هنگام-ی که از چیز-ی کمابیش یا تا اندازه ی بایا و شایا آگاه نببوده ام رایم را نگفته ام.  

چرخیدن = چرخش پیرامون خویش

گردیدن = چرخش پیرامون چیز-ی

برای «تغییر» کارواژه ی آماده ی آبُهرش (از میانیک پارسیک مانیگان) را داریم.

0
از سوی (141 تراز)

خیر. این دگرشدن با آن دگرشدن زمین تا آسمان ویسانده است. به هیچ روی نه‌توان آنرا بدینسان مینوشید.

اگر چونین می‌بود در انگلیسی هم change را در این زمینه خواستی نیاوید.

گفتمان های پیشنهادی

0 تراز
0 پاسخ
آغاز گفتمان ژان 2, 2022 در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی آرشا (1,167 تراز)
0 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان اکتبر 1, 2020 در فرهنگ ایران زمین از سوی سینا
+1 تراز
0 پاسخ
+4 تراز
3 پاسخ
+1 تراز
1 پاسخ
...