در فارسي یه استانده یا معیار اين دو واج نه
داريم، گر چه در افعانستان و تاجيکستان، نة تنها اين دو، که واکهها یه ديگر ي
نيز وجود دارند.
آوردن ه نويسه یه بيشتر مشکل ي نيست. برا یه
نمونه "ۊ، وٍ، وُ، ..."، اگر نيیاز باشد.
شاید، برا یه نوشتن ه گویشها یه پيشين ه دري،
وة کنوني لازم هم باشد. حتتا، اگر پارسي لاتيننويسي هم شود، توًليد ه چند نويسه یه
افزوده، برا یه نمایش ه حرفها یه عربي، هم بيهوده نيست. مثلن Ç برا یه "ث"، Ş برا یه "ص"، Đ برای ه "ذ"، ....
برا یه گویشها یه افغانستاني و تاجيکستاني
(همانند ه کردي) نويسه یه "ه /ـه" مي تواند برا یه آوا یه /a/ به
کار رود، که کاربرد ه فراوانتر ي دارد. در پارسي یه استانده، من آن را برا یه آوا
یه /e/ پيشنهاد
داده ام، زيرا بيشتر ه "ه/ـه"، در پایان ه واژهها، e
خانده مي شود نة a.
پيشنهادها مي تواند به شمار ه پارسيگویان
گوناگون باشد. آن چه اکنون نيیازمند ه آن ايم، اين است که جنبش ي برا یه کاراترکردن
ه خطط ه پارسي آغاز شود. متوليیان زبان، هم، پس از احساس ه نيیاز است، وارد ه گود
مي شوند، و دست به استاندهسازي مي زنند.
"اين" را ديدم. پيشنهاد ي-ست بخردانه.
امما چهره یه خط را چُنان تغییر مي دهد، که عوضکردن ه آن با دبيره اي ديگر بهصرفهتر
خاهد بود. حذف ه نقطهها و نشانهها یه دستوْپاگير بهجا-ست. اين کار باید، از
سو یه گرافيککاران دنبال شود.