پادشاهی بود بزرگوار و بزرگمنش، که به چاکران مهربان بود و هرگز آنان را دل آزرده نمی ساخت. روزی بر سر آن بود که میوه ای بخورد و از آن لذت برگیرد. میوه به دست گرفت و آن را ببرید و چون خواست آن را به دهان ...
آمدی جانم به قربان ولی حالا چرا ؟ بی وفا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟ عمر ما ار مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک ...
... بخش3، ص192). در اينجا از شرح نشانههاي صوري مشروعيت، همچون داشتن خالي سياه بر بازو در مورد شاهان كياني، داشتن مهرة شفابخش و نوشدارو و يا ظهور فره به شكل بره و غُرم (= ميش كوهي) و عقاب و هاله و يا اعمال ...
... به نزد کاووس برای درخواست نوشدارو وقتی رستم میفهمد که جگرگوشه عزیزش را به دست خود به خاک و خون کشیده است، تنها علاج کار را استفاده از نیروی معجزه آسا و شفابخش دارویی میبیند، که در اختیار کاووس است؛ اما ...
... در داستان های تراژیک شاهنامه وجود دارند مانند شناخت ناگهانی رستم از سهراب با دیدن بازوبندش، و چرخش ناگاهی وضعیت به هنگام تعلل کیکاووس در دادن نوشدارو برای درمان سهراب. این داستان ها مانند هر تراژدی مرغوب، ...
... نجنبيد يكباره مهرت ز جاى بقيه داستان بدينگونه است كه رستم از فرط اندوه قصد خودكشى مىكند. بزرگان او را از آن بازمىدارند. قاصدى به نزد كاووس مىفرستد كه نوشدارو طلب كند. كاووس نيز حسابهاى خود را دارد ...
... و رامش روان سراینده و یادگاری است ایمن از آسیب دهر؛ سخن نوشداروی زندگی و پاد زهر مرگ است و فردوسی آنرا چون کاخی بلند بنا می کند، آن چنان «که از باد و باران نیابد گزند»، تا بتواند نام و نشان زمانزدگان را ...
... همان میوه ی تلخ بار آورد 8 - بهرهگیری از نوشدارو یا پادزهر در آستانه مرگ سهراب. 9- استفاده از داروهای بیهوشی از جمله کافور و حنف (کانابیس) در داستانهای بیژن و منیژه، سیاووش و سودابه و جراحی رستم زاد. ...
... از زابلستان فراخوانده از خويشتن مىرنجاند و به كشتنش فرمان مىدهد و پس از فداركاريهاى فراوان تهمتن در راه ايران حتى نثار كردن فرزندى چون سهراب، وقتى پهلوان از او نوشدارو مىخواهد دريغ ميكند تا سهراب جان ...
... ایشان راه یافته اشاره دارند. به گمان شما عنوان کردن دارویی با تعبیر «نوشدارو» در داستان رستم و سهراب صرفا اهمیتی تراژیک دارد یا بهراستی مبنایی علمی برای آن متصور است؟ معلوم است که مبنای علمی دارد. مگر ...
... احسان خواجه اوليتر كاحتمال جفاى بوابان[۱۹] جوانمردی را در جنگ تاتار[۲۰] جراحتی هول رسید کسی گفت فلان بازرگان نوشدارو دارد اگر بخواهی باشد که دریغ ندارد گویند آن بازرگان به بخل معروف بود. جوانمرد ...
... جلوگیری مردم از کارهای نامشروع 92. ^ زیاده روی 93. ^ رخت شوی 94. ^ چارپا و مردم را که بی مزد به کار گیرند. 95. ^ نوشدارو 96. ^ جویندگان خطای دیگران 97. ^ میل و دلخواه 98. ^ ...
... نبرد پيروز، حريف را از پای درمی آورند. ولی در نبرد بعدی که رستم پيروز آن است به سهراب رحم نمی کند و همين که او را از پای در می آورد، مهره نشان خود را در بازوی او می بيند. سهراب اينک به نوشداروی که نزد ...
... گشاد چو بیدار شد بیژن و هوش یافت نگاه سمنبر در آغوش یافت 6ـ نوشدارو و پادزهر در اوستا «انوشا» ودر زبان پهلوی «انوش» به معنی بی مرگ آمده و در زبان فارسی هم «نوش» در مقابل زهر آمده و واژه ی نوشدارو مترادف ...