... و بخواند و یا بنویسد و درزمان نسخهبرداری با توجه به تجربه و فکر ورای خود کلمهای که به فکرش درست بود درجای آن کلمه نابود و یا ناخوانا شده مینوشت. 6 - خود فردوسی پس از ارائه شاهنامه اولیه به پادشاه غزنین ...
... مؤلف احسن التقاسیم» نیز در معرفی غزنین می نویسد: ... شهر چهار دروازه دارد. در بامیان، در سمنان...
آنچه اینک به نام «سمنان» مشهور است همان سمنان ردیف اول است .
شهر کهنسال سمنان:
میگویند شهر سمنان ...
... که در آن روزها پایتخت غوریان بود، در خزانه غزنین به نامه هایی از خلیفه بغداد دست یافت که در آنها غوریان را علیه سلطان خوارزم تحریک کرده، و به این ترتیب سلطان محرک غوریان را در هجوم به خراسان و خوارزم شناخته ...
... جا آورده میشود: «روز شنبه نهم ماه رجب، میان دو نماز بارانكی خرد خرد میبارید. چنان كه زمین را ترگونه میكرد. و گروهی ازگلهداران در میان رود غزنین فرود آمده بودند و گاوان بدان جا بداشته. هرچند گفتند ...
... حماسی و شیفتگان شاهنامه بوده[3] و قدیمترین جایی که نقل شده، در ضمن داستانی است دربارۀ سرگذشت فردوسی که بنا بر آن، روزی سلطان محمود غزنوی در راه بازگشت از غزو هند به غزنین، پای حصار متمرّدی اردو زد و ...
... در حضرت غزنی به کام زان کجا محمود را بد شیوه شاعر پروری بهر خدمت هر یکی نیکو غلامان داشتند با کمرهای مرصع با قباهای زری ایستانیده به درگه مرکبان راهوار گسترانیده به مجلس فرشهای عبقری درحضر همراز ...
... آزادگی، داستان ز شاهان چنو كس نپرورد چرخ شنیدستم این من ز شهنامه خوان(5) نیز هم او راست، در ستایش امیر ایاز، دلدار محمود: به روز روشن از غزنین برون رفت همی زد با جهانی تا شب تار... گروهی را از آن شیران ...
... اینها دل به دلیری و شجاعت ذاتی خود بست و عزم پیکار نمود. جلال الدین که خود را سخت تنها دید ناچار به ترک خوارزم شد و راه غزنین را پیش گرفت. چنگیزخان که از قضایا آگاه گردید قصد وی کرد. نزدیک سند به وی ...
... . وی از طوس است ، و فضل و کمال او ظاهر . کسی را که چون شاهنامه نظمی بود چه حاجت به مدح و تعریف دیگران . می گویند که وی به دهقنت مشغول بود . بر وی تعدی رفت ، به قصد تظلم روی به غزنین نهاد که تختگاه سلطان ...
... و چون دیلمی ها تبار خود را به ساسانیان می رسانیدند ، نامزد مناسبی برای چنین انتخابی بودند . افسانه این است که یکی از شاهزادگان دیلمی به نام خوره فیروز به غزنین گریخت و ناشناس در آن شهر می زیست . وقتی ...
... هزار پیل و دارالخلافه به پای پیلان ویران کنم و خاک وی بر پشت پیلان به غزنین آرم ... ) کسی که به پیشوایی کسی ایمان داشته باشد ، البته چنین گستاخانه با او سخن نمی گوید . رابطه محمود با خلیفه بغداد ، رابطه ...
... و از وی خواست تا از راه زابل و غزنین به هندوستان بتازد و رای بزرگ آن سرزمین را که از یاران افراسیاب بود، نابود سازد و سرزمینهای او را بگشاید، و:
چو آن پادشاهی شود یکسره
به آبشخور آیند گرگ و بره
فرامرز ...
... خوارزمشاه در آغاز فرمانروایی خود درگیر کشاکش و نبرد با غوریان[۴] بود. منهاجالدین سراج جوزجانی دربارهی آغاز کار فرمانروایی سلطانمحمد مینویسد:
«سلطانمحمد در آغاز، رسل به غزنین و غور فرستاد و صلح ...
... است. وی در كتاب معروفش، پیكره های شرقی كه جلد دوم آن در سال 1831 به چاپ رسیده، ضمن ستایش فردوسی، درباره زندگی او از زمان كودكی در طوس و ملاقاتش با عنصری در غزنین و دستور محمود غزنوی مبنی بر تهیه یك حماسه ...
... در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را ...