ندیدم در جهان کامی دریغا
بماندم بیسرانجامی دریغا
نشد از بزم وصل خوبرویان
نصیب بخت من جامی دریغا
مرا دور از رخ دلدار دردی است
که آن را نیست آرامی دریغا
فرو شد روز عمر و بر نیامد
از آن شیرین ...
افتد اگر که نقش جمالت در آینه
عاشق شود هر آینه بر تو هر آینه
زیبایی جمال ترا ای خدای حسن
هرگز گمان مبر که کند باور آینه
شمس و قمر ز پرتو رویت منور است
گردد به شب زنور رخت اختر آینه
خود را اگر ...
دست بر زلفش زدم، شب بود چشمش مست خواب برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب ! ............. شاطرعباس صبوحی
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم
تویی که مهر و وفا دیدی و جفا ...
... از ساده گویی و از آن بدتر ساده اندیشی است. تازه ساده سرایی یا ساده اندیشی دو گونه دارد: الف) ژرف ب) صرفا حرف.
في المثل اگر شعر عاشقانه ای این گونه آغاز شود که:
تا پایان جهان با بیش از جان و جهان ...
تلخ نامه ، نامه ای تلخ آلود و اندوهناک از سروده های جواد زیدآبادی ، چامه سرای سیرجانی است . زیدآبادی در این کتاب سروده های خود را با ساختار نثر و نظم گردآوری و بچاپ رسانیده است . ایشان بتازگی نسخه ای از ...
جدا از رویت ای ماه دل افروز نه روز از شو شناسم نه شو از روز وصــالت گر مـرا گردد میســر هـــمه روزم شـــود چون عید نوروز
یــکی درد و یــکی درمان پســـندد یک وصل و یکی هجران پسندد ...
ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد اشک من رنگ شفق يافت ز بيمهري يار طالع بيشفقت بين ...
صفات عشق را اندازهای نیست کجا کز عشق حرف تازهای نیست خواص عشق بسیار است، بسیار جهان را عشق در کار است، در کار ز جام عشق اگر مدخل خورد می کند منسوخ جود حاتم طی نهیب عشق اگر باشد ز دنبال زند زالی به سد ...
نيايش شيرين
خداوندا شبم را روز گردان چو روزم ، بر جهان ، پيروز گردان
به آب ديده ی طفلان محروم به سوز سينه ی پيران مظلوم
به بالين غريبان بر سر راه به تسليم اسيران در بن چاه
به داور داور فرياد ...
مرا كز عشق به نايد شعاري مبادا تا زي ام بي عشق كاري فلك جز عشق محرابي ندارد جهان بي خاك عشق آبي ندارد غلام عشق شو كانديشه اين است همه صاحبدلان را پيشه اين است اگر بي عشق بودي جان عالم كه بودي زنده ...
زمین و آسمان را دوست دارد
تمام بندگان را دوست دارد
شنیدم از ملائک در نمازم
خدا هم عاشقان را دوست دارد
*
خدای آشنا با عشق و مستی
خدای خالق یکتای هستی
بده به عاشقان عمری دوباره
که ...