السلام ای دوست ای جانان من
السلام ایرانی و ایران من
می کنم شکرانۀ دیدار تو
بوسه کردم سنگ و خاک و خار تو
سال ها با آرزویت زیستم
کی ترا دیدم؟ به بویت زیستم
قرن ها بگذشت دور از خانه ایم
همنشین ...
یکی از زیباترین سروده های گلرخسار صفی آوا بانوی پارسی گو و ایران دوست تاجیکستان در برابر دیدگان شماست . از باختر و سغدم، از وست ام و از زندم، رخان بدخشانم، ولکان دماوندم من هجرم و من وصلم، من نسخه نی ...
... مانفريد لورنس که بارها و از جمله در سال ۱۹۷۰ م (مدت سه ماه) در تاجیکستان میهمان بود، در صحبت خود با شاعر تاجیک نظام قاسم اظهار کرده است:
به خود می اندیشیدم که چرا چنین زبان توانا در این حال است؟ (..) ...
ریشه من! منشأ اجداد من!
اصل من! ایران من! بنیاد من!
جان ما چون رشتهای دو بافت است
بافت من! ای تار و پود یاد من!
گر نباشی، سینه ما میدرد
دشمن ایمان من، جلاد من ...
... با برگ بسیار است و این شاخ و برگ ظریف و نازک و آویخته را به زلف و گیسوی پریشان تشبیه کرده اند، با بیتی از سیدای نَسَفی شاعر تاجیک (درگذشتۀ 1709 میلادی): نشسته بید مجنون بر لب جو / پریشان کرده چون دیوانگان ...
بار نخست دیدم ایران باستان را
ایران کاویان را ، ایران راستان را
بار نخست دیدم شهر قدیمی ری
شهری که ابن سینا بودست در بر وی
دیدم خجسته شیراز ، شیرازه ی جهان است
حافظ به باغ و بستان چون بوی گل ...