مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

بسته ی دام

چه شود گر فکنی بر من مسکین نگهی

تو مهی بر آسمانی و منم خار رهی

روی خویش از عاشقان جانا مکن هرگز نهان

نور ماه از آسمان تابد بر اطراف جهان

به دست تو تیر جفاست ای صنم

نشانه ی تیر تو کیست آن منم

نخواهم از دام تو رَست بی خطر

دمی بر این بسته ی دام کن نظر

ای گلعذارم ، بردی قرارم، دست از تو هرگز من برندارم

با همه جور تو من در ره دیگر نروم

بسته ام در دام صیاد که دگر من نشوم

چون کنون از جان خود من شسته ام دست ای حبیب

کی مرا بیمی بود از جور و از کید رقیب

گذشته در راه تو موج از سرم

بگو کز این پرده که روی آورم

خوش آن که اندر ره دوست جان دهد

به راه عشق آنچه نکوست آن دهد

آن روی مهوش، آن موی دلکش، یکباره افکند بر جانم آتش


روانشاد حسین گل گلاب

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML