درود
کشته شدن روزبه بدست سفیان به شوند زرتشتی بودن روزبه نبوده است همانگونه که کشته شدن دقیقیِ توسی بدست بنده ای ، به این انگیزه های دینی (زرتشتی بودن) نبوده است . روزبه و سفیان با هم میانه ی خوبی نداشته اند و گاه روزبه و گاه سفیان به دیگری ناسزا می گفته است . درست روشن نیست که این کینه ورزی به یکدیگر از کجا و چگونه در میان این دو پدید آمده است و چرا روزبه با سفیان درافتاده است . گویا خلیفه هم با کشتن روزبه همسو بوده است . سفیان در زمان کشتن روزبه یک بهانه (توجیه دینی) برای کار خود می تراشد :
بر مُثلهی تو مرا مؤاخذتی نرود، چه تو زندیقی بودی و دین بر مردمان تباه میکردی
روشن است که سفیان در اینجا دین را بهانه ای برای کشتن دشمنش می کند . به گفته ی شاهنامه:
زیانِ کسان از پیِ سودِ خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش
به هر روی ما از چند و چون درگیری میان سفیان و روزبه آگاهی چندانی نداریم . ای کاش روزبه خود را درگیر چنین کارهایی نمی کرد و به پیشه ی بنیادین خود می پرداخت . فرهنگ ایران وامدار کوشش های اوست و نام و یاد او برای هر ایران دوستی ارجمند خواهد بود.
ابن مداینی گوید:
چون ابن مقفع به نزد سفیان درآمد، سفیان او را گفت:آنچه مادر مرا بدان برمیشمردی به یاد داری؟ ابن مقفع هراسید و زنهار خواست. سفیان گفت «مادر من چنان که تو گفتی مغتلمه باد اگر ترا نکشم به کشتنی نو و بیمانند». پس فرمان کرد تا تنوری را برتافتند و اندامهای او یک یک باز میکرد و در پیش چشم او به تنور میافکند.