... خواند . شاه امر كرد : سه مقابل وزن این مرد به او سرگین اسب بدهند! شاعر عرض كرد : قربانت شوم . چرا شانی را زر مسكوك و مرا سرگین اسب ؟! شاه عباس پاسخ داد : : « آنجا خزینه بود و اینجا طویله است و الا شما ...
مردی زمین فروخت و به بهایش اسبی خرید.حکیمی او را گفت: ای فلانی! دانی چه کردی؟ چیزی را فروختی که آن را سرگین (کود) می دادی و تو را جو می داد و به عوض آن ، چیزی خریدی که او را جو می دهی و تو را سرگین می ...
نقل است "شاه عباس صفوی" رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد، دستور داد تا درسرقلیانها بجای تنباکو، ازسرگین اسب استفاده نمایند. میهمانها مشغول کشیدن قلیان شدند! ودود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد، ...
... چین و كفن بهرام نزدیك در جای گرفت اما براهام كه او را پذیرفت پر اندیشه گشت, با خود گفت این مرد بیحیا از درم نمی رود و كسی ندارم كه اسبش را نگه دارد: پس گفت اگر این اسب سرگین بیندازد و خشت خانه را ...