درود بر شما
خاور در شاهنامه و در معنی کهن خود "مغرب" است که امروزه
وارونه ی معنی کهن خود بکار می رود . در برخی بیت های افزوده و در برخی از نسخه
های شاهنامه نیز به معنی مغرب بکار رفته است که در ویرایش های تازه ای که از سوی
شاهنامه شناسان برجسته ی ایران انجام گرفته است این بیت های افزوده و نادرست از
شاهنامه و گفتار فردوسی زدوده شده است . در اینجا برای دریافت بهتر نمونه ای می
آورم :
در دیباچه ی شاهنامه -نسخه ی لندن- در بخش ستایش
آفتاب و ماه چنین آمده است :
ز خاور برآید سوی باختر
نباشد از این یک روش زاستر
..............
در اینجا خاور به معنی "مشرق" بکار رفته است و برآمدن
خورشید از شرق دانسته شده است .
.............
در نسخه های شاهنامه لندن 2 و قاهره و همچنین نسخه ی برلین این بیت
اینگونه آمده است :
نگیرند مر یکدگر را گذر
نباشد از این یک روش زاستر
و بیت پیشین در همین نسخه ها چنین است :
چو از مشرق او سوی خاور کشد
ز مشرق شب تیره سر بر کَشد
.............
بنابراین روشن است که نسخه ی لندن در اینجا یک لت را بنادرست
جایگزین گفتار فردوسی کرده است و استاد خالقی مطلق ضبط نسخه های لندن2 ، قاهره و
برلین را درست برشمرده است .
فریدون جنیدی هم در ویرایش خود از شاهنامه بیتی را که نسخه ی لندن
بنادرست آورده است ، افزوده و نادرست برشمرده و از متن زدوده است
.
جنیدی درباره ی کاربرد وارونه ی واژه ی خاور چنین نوشته است
:
ما با حمله مغول
بیچاره شدیم؛ برایتان مثال میآورم: چهار جهت اصلی را در نظر بگیرید. مشرق، جایی
که خورشید میآید به پارسی خواران یا خراسان نامیده میشد. ما به پارسی مغرب یا
محل غروب خورشید را خوروران شمال در اوستا بوده در پهلوی در پارسی هم بوده. جنوب
هم با عنوان نیمروزان نامیده میشده است. چه ضربه جانکاهی بر ایران وارد شده که
ایرانی چپ و راستش را فراموش کرده است تا آنجا که بعد از مغول همه به مشرق میگویند
خاور، در حالی که خاور به معنی غرب بوده است.