سرآغاز فرمانروایی صفویان با دوره شکوفایی و بالندگی خوشنویسی در ایران مقارن بود. سنتهای از پیش معین خوشنویسی هم شکل صوری اقلام گوناگون را برای خوشنویسی تعیین میکرد و هم نوع کاربرد هر قلم را. با این حال، خوشنویسان برای تکمیل و بهبود میراث گذشتگان در تکاپو بودند. خوشنویسی علاوه بر کتابت، در پیشههایی چون مهرسازی و حکاکی بر سکه و عاج و فلز هم به کار میآمد و آموختن خوشنویسی عمومیت داشت. بیشتر اعضای خاندان صفوی نیز به خوشنویسی و فراگیری آن رغبت داشتند و حامی خطاطان بودند و آثار ایشان را در مرقعات گرد میآوردند. در دوره سلطنت شاه اسماعیل و شاه طهماسب، سنتهای به جامانده از هرات عهد تیموریان با اندک تغییراتی ادامه یافت و قانونمند شد. در آغاز حکومت شاه طهماسب، ابتدا کتابت متون حمایت شد و سپس قطعه نویسی رواج یافت. در این زمان، رساله نویسی در باب خوشنویسی نیز در میان خوشنویسان رایج شد. خوشنویسان این عصر قلمهای ششگانه را که در خوشنویسی ایران سابقه ای دیرین داشت، در آثار خود به کار میگرفتند. شکل و تناسبات حروف این اقلام را سنتهای به جامانده از شیوه خوشنویسی یاقوت مستعصمی معین میکرد. ماندگاری این اقلام بر رقابت خوشنویسان در تقلید از آثار پیشینیان استوار بود. به جز قلمهای ششگانه، دو قلم تعلیق و نستعلیق نیز در قلمرو صفویان کاربرد بسیار داشت. مکاتبات اداری را بیشتر به قلم تعلیق می نگاشتند که به گواهی اسنادی قدیمی، ابداع آن در ایران عهد ایلخانان رخ داده است. به رغم رواج تعلیق، بیشتر خوشنویسان به نستعلیق گرایش داشتند. این قلم را در آغاز بیشتر برای نوشتن اشعار به کار میگرفتند؛ اما به زودی در موارد بسیار جای خطوط دیگر را گرفت. این گسترش کاربرد قانونمند شدن حروف و ترکیبات نستعلیق را در پی داشت و رسالات مختلفی برای آموزش قواعد این قلم نگاشته شد. صفویان شیوه خوشنویسی سلطان علی مشهدی را بسیار میستودند. او توانایی شگفتی در نستعلیق خفی داشت. شاگرد او، سلطان محمد نور، نیز در هم نشین کردن نستعلیق خفی و جلی مهارت داشت. علاقه شاه طهماسب به خوشنویسی خوشنویسان را به بالاترین مقامهای درباری میرساند. در آغاز سلطنت شاه طهماسب، خوشنویسان بسیاری در تبریز شیوه خوشنویسی رایج در هرات و شرق ایران را به کار میبردند. شاه محمود نیشابوری یکی از آنان بود که علاوه بر خمسه نظامی، قرآنی به خط نستعلیق برای شاه طهماسب کتابت کرد. بیشتر خوشنویسان این عهد در قطعه نویسی نیز توانمند بودند. بیشتر این قطعهها را پس از تذهیب در مرقع جای میدادند. در منابع عصر صفوی، میر علی هروی را هنرمندی اثرگذار خواندهاند و برخی او را در خوشنویسی هماورد سلطان علی مشهدی دانستهاند. شیوه این خوشنویس در هندوستان نیز علاقه مندان بسیار داشت. سیداحمد مشهدی از شاگردان و پیروان میرعلی بود که در دستگاه شاه طهماسب فعالیت میکرد. از آنجا که این هنرمند استاد میرعماد قزوینی بود، در دورههای بعد، از او به نیکی یاد کردهاند. برجستهترین خوشنویس اواخر عهد شاه طهماسب مالک دیلمی بود. او در نستعلیق پیرو شیوه سلطان علی بود و بر قلمهای ششگانه نیز چنان تسلط داشت که برخی او را یاقوت زمانه خواندهاند. در عهد صفوی، خوشنویسی در مرکز حیات فرهنگی و هنری جای داشت. خوشنویسان علاوه بر کتابت مراسلات درباری و استنساخ نسخههای نفیس، به نوشتن اشعار دیگران و سرودههای خودشان نیز اشتغال داشتند. با دست به دست شدن این قطعات، آثار خوشنویسان عهد صفوی در ایران و هند و ترکیه سرمشق خوشنویسان قرار گرفت.
پریسیلا سوچک؛ کاوسی، ولی الله؛1386: 24-39