شعر بازوی توانا از سراینده ی گرامی محسن حریرچیان (ساعی) است که آدمی را به نیکوکاری و دستگیری فرا می خواند . ساعی در این چند بیت زیبا و رسا از افراد توانا می خواهد درماندگان و ضعیفان را یاری رسانند و به کار خیر بپردازند .

سزد ز صدق پرستیم حی یکتا را

که داده نعمت هستی عافیت ما را

زناتوان دل آزرده ، دستگیری کن

بکار خیر گشا بازوی توانا را

مکن به عرصه گیتی بلند پروازی

برون ز حرص منه از گلیم خود پا را

مساز رنجه دل خلق و خاطری مخراش

برای خاطر حق شاد ساز دلها را

تو از ضعیف توقع مدار کار قوی

بگوزه ای نتوان کرد آب دریا را

متاع خیر نما عرضه اندر این بازار

که غیر ازاین نبود هیچ سود سودا را

رسد چو دست تو امروز پا ز کار مکش

ندیده چونکه کسی وضع و حال فردا

مشو بامل صفا سرگران ز نادانی

که حق نیفکند از پای هیچ دانا را

ز دست دامن کوشش مده بهر حالی

که نرم کرد توان زین طریق خار را

مشو ز کار جهان درهم و شکیبا باش

فلک نه کام دهد مرد ناشکیبا را

بعمر خویش چو ساعی بحسن خدمت کوش

که نیست ارزشی این یک دو روزه، دنیا را

نوشتن دیدگاه


نگاره ی امنیتی
نمایش یک نوشته ی امنیتی دیگر

گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی