درود
سپاس از پاسخگویی شما
آیا ان انیرانی هایی که نام بردید، به جز از نیمچه لهجه تهرانی با به قول استاد (خنده دار!) هیچ گویش دیگری را هم آموخته بودند؟
کجای سیخ و شاخ و میخ و اُس و ایستگاه و... برایتان شیرین است که حتی قابل نادیده گرفتن نیز نمی باشد؟
کدام یک برایتان زیباتر است:
"چه اندازه شگفت آور است، آدمی را به وجد خواهد آورد، سپاس از شما"
"چقد شاخ شدی داش، اسیرتم مشتی! کرتیم به مولا"
در پیرامون زبان انگلیسی هم که فرمودید، بله درست است و با شما همسو هستم. بخش بزرگی از آوازه آن پیوند با
توپ و تفنگ و موشک بریتانیای استعمارگر دارد. وگرنه پشیزی ارزش نداردد و کودکی نیز می تواند آن را به آسانی
بیاموزد ولی از مردمان شهری غرب زده با تاریخی به اندازه دو بال یک مگس، چشمداشتی بسیار دارید.
در پیرامون پرسش شما هم پاسختان "بله قطعن!" می باشد. تفاوتی نمی کند یک تهرانی به شهرستان های دیگر برود یا
کسی از شهر دیگری به شهر(!) آنان اندر شود، اگر با گویشی دیگر سخن بگوید در دم مایه ریشخند خواهد بود...
"لهجشو ببین داش خخخخ به نایف میگه چاقو خخخ عجب لهجه میخی دارن خخخ"
شما تا زمانی که با ایشان برخورد رسمی و نزدیک نداشته باشید، هرگز نمی توانید دیدگاه بدهید، هرگز....
چه خوب شد پایتخت به کارگردانی یکی از همین ها را نمونه آوردید!
نخست که زبان سترگ تبری را لهجه خواندید، دوم که این شو(نمایش)ی مضحک و کارشده را گویش شمالی دانستید!
آنچه که در این نمایش مهندسی شده دیدید، ذره ای نیز مانندگی به زبان تبری ندارد.
سخن آخری که از نظامی آورده اید هم سراسر درست است و خود نیز آن را دوست دارم ولی نمی دانم چرا آن را
آوردید، چرا که کوچکترین ربطی با این داستان نداشت....
پیروز باشیم.