شاهنامه ی فردوسی نامه ی ایران است ، زنده کننده ی فرهنگ ایران است . به خاطر همین ارزش و جایگاه همواره مورد توجه ایرانیان بوده است و البته به همین دلیل هم مورد دستبردهای فراوانی از سوی نویسندگان و دوست داران و دشمنانش قرار گرفته است. روانشاد باستانی پاریزی در نامه ی "شاهنامه آخرش خوش است" گزارش می کند که هنگامی که کار نگارش و پیرایش شاهنامه ی امیربهادری در حال انجام بود.
"شنیده ام که وقتی او (نویسنده) شاهنامه را نوشت و در چاپخانه سنگ همه صفحه ها را ساختند یک بار متوجه شدند که شماره گذاری یک صفحه اشتباه شده ، یعنی بعد از صفحه 33 شماره صفحه 35 گذاشته شد ، و بالنتیجه یک صفحه (یعنی صفحه 34 ) سفید خواهد ماند . البته کار مشکل بود که می بایست جواب امیربهادر جنگ و ارشد الدوله را داد وگرنه همه صفحات – که سنگ چاپ آنها آماده شده بود – می بایست تعویض شود و این، هم وقت و هم خرج فراوان می طلبید .
فکر میکنید چه کردند ؟ همان کاری که متاسفانه نظر آقای مینوی را در مورد نامطمئن بودن همه نسخه های شاهنامه تایید می کند ، شاعری آمد و حدود صد بیت شعر بر وزن شاهنامه ساخت ! مطلب صفحه مربوط به پادشاهی منوچهر بود . او صفحه 34 را ، از خود ، شعر ساخت و شماره گذاری و بعد چاپ کرد ، و آب از آب تکان نخورد .(گویا نام آن شاعر موبد بیگدلی بوده است )
صفحه با این بیت شروع می شود :
بسی رنج بردم شبان دراز
ز هجر تو ای دلبر سرافراز
همین بیت اول فریاد می زند که روح فردوسی از ساختن من خبر ندارد."
با کلیک بر روی نگاره ی زیر می توانید آن رویه ی افزوده شده (صفحه 34) را ببینید.
گردآوری نوشتار برای مهرمیهن : جواد نورمندی پور