وزوانیان هنوز به زبان پهلوی سخن می گویند
- توضیحات
- دسته: زبان و گویش
- بازدید: 26651
برای بسیاری از ایرانیان و جهانیان شگفت است که بدانند هنوز هم یادگارهایی از زبان پهلوی ساسانی که بن مایه و ریشه ی زبان پارسی امروزی است ، در شهری از ایران زمین روان است و مردمان آن سرزمین به زبان کهن نیاکان خود سخن می گویند !
وزوان شهری است از توابع میمه که در ۱۰۰ کیلومتری شمال اصفهان در مسیر جاده ارتباطی اصفهان-تهران قرار دارد. از لحاظ تقسیمات کشوری تابع شهرستان شاهینشهر و میمه و بخش میمه است و به فاصله سه کیلومتری مرکز بخش که شهر میمه است واقع شدهاست.
مردم اين منطقه تا حدودي در فرهنگ و تمدن هماهنگي دارند و به زباني سخن مي گويند كه خود شاخه اي از زبان پهلوي ساساني و پارسيك جنوبي است و محققين و پژوهشگران نيز سمنان و بخش هايي از كاشان و اصفهان را از يادگار هاي زبان پهلوي (پارتى) مي دانند پيش از زمان پيدايش در زمان ساسانيان زبان مردم ايران زبان پارسيك يا پهلوي ساساني بوده و اين لهجه اي از زبان پهلوي اشكاني به شمار ميرفت كه در جنوب ايران رواج داشت. لذا پيش از اسلام چون اين سرزمين به استان فارس نزديكتر بوده بنابراين به همان لهجه پهلوي اشكاني سخن مي راندند و مي توان گويش كنوني مردم اين سامان را بازمانده ي زبان پارسيك يا پهلو ي ساساني دانست.
سیاری از واژگان مستعمل در این گویش با زبان های باستانی ایران مشابهت هایی دارد که نشان از انشعاب این گویش از زبان های باستانی رایج در خاور میانه و وسعت تاریخ آن دارد و می تواند خود دلیلی بر اثبات غنای تاریخی شهر وزوان باشد.
آروس: (ãrüs) این واژه به معنی عروس است. این واژه از ریشه اوستایی اَرِزَ به معنی سپید است که به معنای آراسته و زیبا نیز به کار می رود.
کووَه: (küa) به معنای سگ است و با واژه سِپاکو یا اِسپَکو که در زبان مادها نام سگ ماده است، هم پیوند است.
کیَه: (kiya) در این گویش به معنای خانه است و هم ریشه با کَتِه در اوستایی و کَتَی یا کَتَک در پهلوی اشکانی.
هُشکَه: (huška) به معنای خشک و همان هُشکَه در زبان های پارسی باستان و اوستایی است.
هاما: (hãmã) ضمیر اول شخص جمع ما است و دگرگون شده واژه hãmã در پارسی میانه است.
وَس: (was) بس. و همانند was در زبان پارسی میانه است.
هِندَه: (hendah) هستند. هم پیوند با tidah در پارسی باستان است.
جَن: (jan) زن. هم پیوند با jani در زبان اوستایی است.
وارون: (vãrün) باران. هم ریشه با vãrãn در زبان پهلوی و هم پیوند با واژه وارونا خدای آسمان بیکران، از خدایان گهن نژاد آریاست.
آرت: (ãrt) آرد. هم پیوند با واژه artak در زبان پهلوی است.
اِور: (ewr) ابر. هم ریشه با واژه awr در زبان پهلوی است.
واج: (vãj) صدا زدن و سخن گفتن. همانند واج در زبان پهلوی و واچ در زبان اوستایی است.
اِستِرَه: (sterah) ستاره. هم ریشه با stãrak در زبان پهلوی است و هم پیوند با زبان های هند و اروپایی، هم ریشه باstãr در زبان انگلیسی است.
گُرد (gord) بزرگ. هم ریشه با gouru در زبان اوستایی به معنی بزرگ و سنگین.
دوم (doum) صورت. هم ریشه با daiman در اوستایی به معنی صورت و رخساره.
.....
بن مایه های نوشتار :
نوشتار گویش پهلوی ساسانی - نگارش : حسين بهاري ورزنه
نوشتار گویش وزوان - نگارش : سيدرضا حسيني پور - تارنگار : http://vaz-van.blogfa.com
دیدگاهها
کاملا درست است به کردی بگی اینها را می فهمه
گويش لارستاني نيز تمامي واژه هاي عنوان شده يا با همين سبك بيان ميكن ويا با كمي تغيير بصورت محاوه بكار مي گيرد ضمنا صرف افعال بكار برده نيز همانند پهلوي ساساني امروزه كاربرد دارد
چیز جدیدی نیست.
دیوار:دِزار
بیابان:ویاوُن
البته اینی که شما گفتید اصیل تره
منبع: کتاب مانده تا برف زمین آب شود
نوشته اکبر رئیسیان
همانندیِ زبانهایی مانندِ کردی، گیلکی، بلوچی و ورزوانی و جوشقانی و فارسی و... برای این است که همهی آنها دارایِ ریشهی مشترکی هستند. زبان «فارسی دری» از ریشه مربوط به غرب ایران است و در هنگامهی ساسانیان زبانهایی که در شرق ایران وجود داشت «سُغدی» و «خوارزمی» و «تُخاری» و... بوده بیشترِ آنها از میان رفتهاند و زبانِ پارسی که ریشه در غرب ایران داشت، پس از اسلام دوباره از شرقِ ایران پا گرفت. زیرا بسیاری از پارسی زبانانِ غرب، از ترسِ حملهی اعراب به شرق ایران گریخته بودند.
در زمان هرچه به عقبتر میروید، زبانهایِ ایرانی همانندیِ بیشتری باهم داشتند و با گذشتِ زمان در اثر دگرگونیهایی که ریشه در روش زندگی در نقاط مختلف داشتند دگرگون شدند. در این میان زبانهایی که کاربرد دیوانی و سیاسی داشتند، در اثر برخورد با زبانهای دیگر و ستاندنِ وامواژهها دگرگونیِ بیشتری را تجربه کردند.
دربارهی اینکه زبانِ پهلوی نیایِ مستقیم زبانِ پارسی امروزی است دلایل فراوانی وجود دارند. سیر دگرگونیِ این زبان را میتوان از متونِ نخستین پهلوی (مانند کتیبههایِ ساسانی) و متونِ پهلویِ میانه (مانند دادستانِ مینوی خرد) و متون پهلوی متاخر (مانندِ زندِ بهمن یسن)، تا متونِ پازند و تفسیرهایِ پارسیِ کهنِ قران و متون فارسی-یهودی -که همگی در سدههایِ نخستینِ اسلامی پدید آمدهاند، دید.
بیگمان زبانهایِ کردی، لری و لکی نزدیکترین زبانها به پهلوی هستند و با آن از یک ریشه میباشند، اما به صرفِ تشابه و همانندی نمیتوان یک زبان را نیایِ زبانی دیگر دانست. باید ادبیاتِ نوشتاریِ یک زبان را از نخست تا زمانِ حال بررسی کرد و از دیدگاهِ علمی نظر داد.
هیچ گمانی نیست که در گذشتههای دور، مردمانی که در این سرزمین (ایرانِ بزرگ، فلات ایران) زندگی میکردند، بسیار راحت تر از امروز زبان یکدیگر را میفهمیدند.
"وی" یک پسوند عربی است که تحت تاثیر زبان عربی در قرون پس از اسلام برای انتساب، به کلمات اضافه شده است و کاربرد یافته است مانند:
کروی ،خواجوی،هروی،رودوی،کلیوی،حلقوی ،ربوی، گنجوی،مولوی،موسوی،علوی ،بدوی،اخروی،رضوی و۔۔۔۔کاربردیافته است
که فُرم درست و ایرانی این واژگان بصورت: کره ای، روده ای،کلیه ای،گنجه ای و پهله ای بوده است۔
با مقایسه متون باقیمانده پهلوی با گویش پهلهای ایلامی،این یکسانی مشخص می شود۔
کما اینکه زبان تالشی و تاتی رایج در شهرستانهای تالش رضوانشهر ماسال ماسوله استارا و شهرهای جمهوری اذربایجان وارثان زبان پهلوی هستند باید با حفظ حمت به سایر زبانهای فلات ایران برای احیای زبانزخم خورده پهلوی کوشید
بنده اهل نیشاپور هستم.البته خود نیشاپور نه از روستای برزنون(بورزینی گویش محلی) به معنای بزرگ شکوهمند میترا.برگرفته از اتشکده اذر برزین مهر.کافی هست در ویکی پدیا جستجو کنید.
گویش روستای ما در هیچ ناحیه خراسان شباهتی وجود ندارد.سخن هایی به کار میبریم که یا پهلوی هست یا به کلی منسوخ شده ختی نیشابوری ها هم نمیفهمند. می خواستم بدانم این سخن هایی را که می نگارم کسی اگاه میشود.
بن(نشیمن گاه) زنگیچه(ارنج دست) اندری(ناتنی) پیناو(اب پایین دست)
اغال(طویله) سیبیس(علف) حولی(حیاط) چخته ای(سقف ) گورده(کلیه
دینه(دیروز)پیرنه(پری روز) پر پری(پروانه) اووست(بچه) حمالا(الان)
دشنه(دیشب) بزان قاره(جوجه تیغی) الیز(لگد اسب) ممنون میشم اگه شباهتی دید پاسخ بده.چون گویش ما خیلی قدیمی هست و تنها روستای خراسان که اینگونه سخن میگوید ابادی ما هست.در ضمن نام روستا را نوشتم جستجو کنید متوجه میشید من چه میگویم
یادم رفت کلماتی مانند کلونگ به معنی منتظر ماندن ریشه در زبان پهلوی دارد که ما نیز استفاده میکنیم
چون این واژه ها در کوردی پهله ای هستن
آغل
گورده
حمالا
را من هم شنیده از قدیمی هامون هم خودم گاهی میگم.
پرپری را نشنیده بودم ولی قابل درک است.
نخست بایید زوان میانیک پارسیک را بدانید سپس بداوید (ادعا) که نیمزوان یا زوانتان مانند پهلویک است نمونه کلونگ اندر میانیک پارسیک چیست؟
ما هم میگیم حمالان یعنی الان. البته ایسِه و سَ هم میگیم که به معنی الان هستن
درود بر شما
برخی از واژگانی که نوشته اید در کرمان نیز بر زبانهاست .
اندری = ناتنی . به خواهر یا برادر ناتنی در اینجا نیز اندری می گویند.
پروست گوسپندان را در کرمان آغُل نیز می گویند که هرچند این واژه در سرتاسر ایران بکار می رود .
گورده یا گرده نام راستین و درستین کلیه است و کلیه امروزه کاربرد پیدا کرده است . در تاجیکستان به بخش کلیه بیمارستان بخش گرده گویند . در کرمان نیز گرده گوییم و در شاهنامه نیز گرده گاه آمده است .
پرپری را در کرمان پرپرو گوییم .
با سپاس
کوردی بیشتر به پهلوی و اوستایی نزدیک
اووست بمعنی آبستن است این واژه ها ویژه نیشابور نیست درخراسان تا گرگان کاربرد دارد اینها بیشترش درزبان گرگان روزمره است
بر هیچ زبانشناسی پنهان نیست که زبان فارسی کنونی گویشی از دنباله زبان پهلوی، پارسی باستان و اوستایی است که در روند زمان و در سیر تحول زبانی کمی تغییر گویشی یافته است. اما بسیاری از گویشهای محلی مانند وژگونی و کردی، لری (که همه از یک بن مایه هستند) از نظر واژگان گویش کهنتری را به کار میبرند و همه اینها دنباله زبان پهلوی و اوستا هستند. زبان فارسی و دیگر زبانهای ایرانی که از زیرمجموعههای زبان پهلوی ساسانی هستند همگی از فارسی باستان ریشه گرفتهاند. زبانی که امروزه بهنام فارسی نو میشناسیم به عنوان دنباله زبان فارسی میانه، که زبان رسمی، دینی و ادبی ایران ساسانی بود طبقهبندی میشود که خود این زبان نیز بازمانده زبان فارسی باستان، اوستا و زبان دربار هخامنشیان بودهاست.
زبان اوستایی از شاخهٔ زبانهای ایرانی باستان است و همریشه با سانسکریت و نزدیک به پارسی باستان . حتا نام تمام ماههای ایرانی کنونی و اکثر نامهای کنونی ایرانیان ریشه در زبان اوستایی دارد که ریشه فارسی مدرن را در پارسی کهن و اوستایی مینمایند. گویشهای محلی، مانند وژگونی، پاکتر مانده و به دلیل ساختار زبانی ریشه عمیقتری با زبان مادر خود، زبان پهلوی و اوستایی دارند. یعنی اینکه از نظر دستوری گویشی مانند گویش وزوانی (که در گویش بومی وژگونی نام دارد) در همان زمان هخامنشیان، ساسانیان و اشکانیان مانده است حال آنکه گویشهای دیگر مانند پارسی کنونی در سیر زمان تحول پیشتری داشتهاند.
نویسنده گرامی مقاله فوق گویش وزوانی را به عنوان یکی از گویشهای باستان ایران که مملو از واژگان اوستایی و پهلوی است برای نمونه معرفی کرده است. اما شاید میبایستی از نظر دستوری چند جمله نیز از زبان وزوانی آورده میشد تا کهن بودن ساختاری این زبان و دست نخورده بودنش بهتر نمایان میشد. برای مثال جمله وزوانی زیر را ببینید که ساختار کهن این زبان را نشان میدهد. این جمله برای اینکه از نظر آوایی درست خوانده شود، به حروف لاتین نوشته شده است:
AMGI VARESHDA BEVOJOM KHO KHOJASH VEIDAR ZUNEH KHO ARU BAMANGISHO.
معنی آن به فارسی: میخواهم پیشاش بگویم که خودش بهتر میداند که امروز باید برویم.
خودتان مقایسه کنید. به هر حال همه گویشهای ایرانی (وزوانی، کردی، لری و غیره) ریشه در زبان پارسی باستان و اوستایی دارند، ولی برخی (مانند وزوانی) از نظر ساختاری به همان شکل کهن خود ماندهاند و برخی در سیر تاریخ تحولات بسیاری داشتهاند.
سپاس
Emgo telesh bavajam ke khoj veidar zunoo ke emroz bas bashmin
معنی آن به فارسی: میخواهم پیشاش بگویم که خودش بهتر میداند که امروز باید برویم.
کردی پهلهای ایلامی : خوازم ده وَری ، بِوَشِم که خوی بیتر زونِئ ،که اِمرو باید بچیم۔
MEGA VARI BIVOJAN KHO KHEEI VAHTAR ZOONEH
KHO ERO BAMEGISHO.
گویش لکی و هورامی بیشترین شباهت را به زبان اوستایی دارد
سلام من کرمان خدمت کردم .بله سچک در زبان کردی ولکی هم بسیار کار برد دارد
با سلام ما در بوشهر، شهرستان دشتی به پروانه میگیم پرپروک و به کلیه میگیم گوردیک
خواهشمند است در رایانه یا دفتری واژگان پارسی زادگاه خود را به درستی گردآوری نمایید و در زمانی شایسته به به من (bpakdamanyahoo.com) بفرستید. سپاسگزار خواهم بود. بابک
پس به ایرانی بودنت افتخار کن.
سلام. من روی همچین موضوعی پروهش میکنم میشه لطفا ایمیل تونو برام بذارید؟ تا باهاتون تماس بگیرم؟
تمام مطالب زیبا و در خور ستایش باید گفت زبان پارسی میانه که ریشه در زبان پهلوی اشکانی و ساسانی دارد در بیشتر شهرها وروستاهای استان اصفهان با لحجه های گوناگون استفاده میشود زبان اردستان نائین زفره ابیانه میمه گز در10کیلومتری اصفهان زبان کلیمی های اصفهان ورزنه گرکویه نیسیان نهوج و زردشتیان یزد..
خاطر نشان میکنم زبان زردشتیان نیز پارسی میانه است که با زبان اوستائی فرق دارد البته در تمام این گویشها واژگان اوستیک یافت میشود مانند گمز.. ادرا
وای.. باد. استره یا اسره.. ستاره ونامهای روستاهای زیاد در نائین که بازمانده زبان کهن این سرزمین است
وندیش، مزداباد.یسنا.مزیک اباد، پیر مداغ،
اشینه
توران،کهنگ،مهراندران...و با سپاس
همه زبان های ایرانی لهجه ی منطقه ای زبان کهن ایرانی هستند، اوستا و پارسیک، پارسی باستان و ...
بشیم ،نشیم(بریم ،نریم)-پسین(غروب)-دیگ(دیروز)-پ ریگ(پریروز)-او(آب)-میا(می خواهد)-دوت(دختر)-بچ(پسر)-دی(ما در)-بوا(پدر)-آبوا(پدر بزرگ)-آدی(مادر بزرگ)-هالو(دایی)-عم(عمو)-امدی( بیا)-شوا(شلوار)-دده(خواهر)-کاک ا(برادر)-چاس(ناهار)-میتی،نمیتی (میتونی ،نمی تونی).
در کردی لری شمالی گیلکی و.... : میخواهم بروم : میها بچم ، ماها بچم ، میما بشم .....
در لری جنوبی ، بوشهری ، کرمانی و....: میخواهم بروم : ایخوام بروم ، ایخو روم ، میخوم بروم....
همانطور که میبینید تفاوت زیادی هست در دو فعل خواستن و رفتن
در مثال کلمه هم مثال چشم خوب مثالیست
چشم : در کردی ، لکی ،گیلکی و....: چو ، چوش، چش
چشم در لری جنوبی یزدی و مناطقی از بوشهر و هرمزگان : تی ، تیه تیا
زمانیکه این تفاوت هارو به یکی از استاد هام گفتم گفت زبان های محلی شمال و غرب ایران بیشتر ریشه اوستایی دارن در حالیکه زبان محلی جنوب و جنوب غرب ایران ریشه پارسی باستان دارن که البته هر دو از یک ریشه هستند
دکتر بختیاری پژوشگر فرهنگ و رسوم ایران
زبانهای شمال غرب کشور مانند لکی و کردی تقریبا همه لغات فوق دارن، و در واقع همان ادامه زبان پهلوی باستان هستن
شاید برخی از این واژگان نزدیک به کردی باشد، مانند زن که به کردی می شود ژِن و ستاره می شود اِستیرِه، با این روی برخی از واژگان که اینجا نامبرده شد، هیچ گونه همانندی با کردی ندارد، مانند: عروس که به کردی می شود بوک و خشک که می شود وشک، بزرگ می شود گورَه و ...
زبان دری چیزی جدا از فارسی است
پهلوی ٬فارسی٬دری٬اوستایی زبان هایی مجزا بوده اند که اصل با پهلوی و اوستایی بوده است
اوستایی زبان شرقی ایران بوده و با سانسکریت هم ریشه و با پهلوی شباهت داشته و دیگر زبان های شرقی مثل پشتو ٬اسی ٬سغدی شبیه اوستایی هستند
اما از زبان پهلوی زبان هایی مختلفی شکل گرفته است مثل دری ٬بلوچی ٬گیلکی ٬کردی و پارسی
متاسفانه زبان پارسی با حمله اسکندر به کلی ضعیف شد و در ادامه دری زبان معیار بین زبان بلوچی ٬پارسی٬کردی و دیگر زبان ها مثل گیلی گردید .
(با احترام)
Selam
Halton chetoru?
Kaa de bein?( کجا بودید)
gud besh kaa? (کجا می خواهی بروی)
Poowot kaa vaa? (پدرت کجاست)
Mo shone kiye mam biley.(من به خانه مادربزرگ می روم)
Du ta mili chi dartshom dum dezar davaashon karte(دو گربه داشتند روی دیوار دعوا می کردند)
Hamton zomaton nekhashoo!!!(چه داماد حال به هم زنی دارید)
Oona go nashoshon bayye doros gha bi kirind ( آنها که نمی تونن درست صحبت کنند)
ikchi khaash baar taa bakhirim(چیزی خوشمزه بیاور تا بخوریم)
Yak donde mosh btaa(یک زنبور مرا نیش زد)
Chand dot shon haal bo!(چقدر دخترشان چاق بود)
Choojhiyon vine chand khonoove(آن گنجشک را ببین چقدر میخواند)
مادر:مار
دختر : دوتو
پسر : پره
خواهر : دادا
برادر : آقا
زن : ین
عروس : آروس
مرد : مره
بیا : بو
بخواب : هیوس
بلند شو : اورس
بریم : بشیم
سگ : کوره
چی؟ : زی ؟
دل : تل
ایوان : سفه
واژگانی که مثال زده شد برخی از آنها در زبان گیلکی هم به همین شکل تلفظ میشود
احتمالا اینها واژگان مشترک زیادی دارند ولی آنچه آنها را از هم متمایز می کند لهجه ها و نحوه تلفظ و کشیدن اصوات است
اینها رو با توجه به اینکه خودم بختیاری هستم و کلمات رایج الان رو با شکل باستانی اون مقایسه کردم.
سده هفتم قبل از میلاد یکی از دژها و منازل سرزمین ماد
نام ساوه را مطابق ساگبات در یافته ام. این نام اخیر را در لغت پهلوی می توان "دارای اشباع وسیری" (ساق-ر بات) و یا دارای "ساقه و درخت سرور" معنی نمود که هر دو معنی اشاره به درخت و میوهً معروف ساوه یعنی انار دارد، لذا از معنی خود نام کنونی ساوه (خرده طلا) هم منظور همان انار ساوه است. این نام باید از تلخیص همان صورت پارتی سواکینه (ساوکانیه= محل میوه مملو از خرده طلا) عاید شده باشد. در باب نام مأمونیه گفتنی است از آنجاییکه در آن سمت در عهد باستان شهری به نام پینی گرد (به کُردی پهلوی یعنی شهر کنار راه) وجود داشته است، لذا به نظر میرسد اصل مأمونیه (میهمانیه یا مأمنیه) بوده باشد. نامهای زروند (زار-وند) یا زاویه (زه-آو-یه) مشترکاً به معنی محل دارای چشمه زار و ترشح آب هستند.
نظری به نام ساوه و نواحی حوالی آن - ویستا
درباره زبان اوستایی که کلا جریان فرق داره و امروز زبانی وجود نداره که بشه اونو فرزند زبان اوستایی دانست.
با چند واژه مشترک نمیشه اینهمه ادعاهای عجیب و غریب کرد.
برید متن های پهلوی و پارسیگ رو بخونید تا بفهمید ادعاهاتون همگی باطله.
درضمن تاریخ سازی هم نکنید که اشکانیان فلان بودن ولی ساسانیان بهمان بودن!!!
این واژگان بیشترشان در تاتی تاکستان وجود دارند.
گفتنی است تاکستان بزرگترین شهر تات نشین جهان است.
تمامی ساکنان دشت ها، دره ها و کوهستانهای البرز و کوکاس (قفقاز) تا شمال استان اصفهان بازماندگان اقوام امپراطوری مادها هستند، زبانشان پهلوی - مادی است که امروزه بیشتر به نام تاتی شناخته می شود.
میتونین از دوستان بلوچتون بپرسین بدرود