گلپايگان؛ جلوه‌اي از تاريخ و فرهنگ

گلپايگان با طبيعتي زيبا و دل‌انگيز، فرهنگي اصيل و مردماني مهربان و خونگرم، شهري نام آشنا در ايران زمين است.

در اين شهر، آثار تاريخي را به وفور مي‌توان ديد، آثاري كه بيننده را با خود حتي تا دوران پارينه سنگي به عقب مي‌برد. اين آثار ماندگار هر يك شناسنامه‌اي دارند كه براي آشنايي بيشتر مروري برآنها داريم. از طرفي فرهنگ اين خطه نيز گفتني بسيار دارد كه در اين گزارش به آن اشاره شده است:

***

گنبد بابامصري

گنبد بابامصري در مسجدي به نام مسجد ميرزا ابوالحسن قرار دارد و بيشتر در جنب اين گنبد حمامي هم به اين نام وجود داشته است.

اين بنا داراي ارزش تاريخي و هنري است و احتمالاً بناي آن در دوره ايلخاني روي بناي قديمي دوره سلجوقي ساخته شده است و تاريخ ساخت آن 1225 هجري قمري است.



مسجد جامع سرآور

در 16 کيلومتري شمال شرق گلپايگان و 10 کيلومتري شهر گوگد، مسجد ساده‌اي قرار دارد که جاه و جلال آن، علاوه بر صفاي آن، دنيايي هنر است.

مسجد جامع سرآور در مرکز روستاي سرآور (در کنار جاده اصلي گلپايگان موته) واقع است.

درگذشته جلو مسجد (در محل عبور جاده) حياطي هم بوده که متاسفانه با عبور جاده از وسط آن، محو شده است. آنچه از اين مسجد باقي مانده طرحي بسيار ساده و مربع شکل است. از تاريخ‌هايي که روي منبر و درب چوبي مسجد، حک شده چنين برمي‌آيد که بخش اصلي بناي مسجد مربوط به دوران تيموريان است، البته در زمان صفويان نيز به اين مسجد توجه شده است.

مسجد سرآور، سه در ورودي دارد (در جنوبي، در غربي و در شرقي) که به بارگاه امامزاده متصل به مسجد راه دارد.
منبر تاريخي مسجد سرآور گلپايگان، بيش از شش قرن قدمت دارد

امامزاده ابوالفتوح

بقعه زيباي امامزاده ابوالفتوح سليمان بن موسي بن جعفر(ع)، که جاذبه‌هايش کمتر از روستاي معروف ابيانه نيست، در 12 کيلومتري گلپايگان، در روستاي وانشان (وانشون) قرار دارد که با توجه به کتيبه داخل حَرم، به قرن دهم هجري مربوط مي‌شود.

برفراز بقعه چهارگوش آجري گنبدي هرمي و دوازده ترکي کشيده شده‌است که از زيبايي ويژه‌اي برخوردار است.

فضاي داخلي گنبد (گنبذ) داراي يك صندوق چوبي منبتكاري شده بسيار نفيس است كه در حال حاضر ضريح روي آن قرار گرفته است.

زيرسقف چوبي نقاشي و خوشنويسي زيبايي با خط نستعليق ديده مي شود كه كار استاد محمود نجار و استاد يوسف خوانساري است.

در قديم امامزاده ابوالفتوح(ع) شاهكار منبتكاري زمان شاه تهماسب صفوي است.



بقعه باب شيخ

نزديک دره شهيدان در دامنه ارتفاعات کوه الوند و مشرف به دشت «لورمش» در شمال شهر گلپايگان کمي بالاتر از معدن سرب آرامگاه ساده و بي‌آلايش باب شيخ (بابا شيخ) قرار دارد. دره شهيدان و گوشه (محمد مالک) هم در همين مسير است.

درّه گوشه داراي چشمه آب و يک آبگير با سنگ‌هاي بلوري است. سنگ‌هايي که به دست طبيعت به اشکال زيباي هندسي درآمده‌اند.

جواناني که در تابستان به منطقه باب شيخ و دره شهيدان سر مي‌زنند گاه از دامنه کوه الوند بالا مي‌روند و خود را به بالاي ارتفاعات (تخت پهلوان صابر) مي‌رسانند.

* صالح پيغمبر(ع)

اين زيارتگاه در قله کوه واقع ‌است. در گذشته‌هاي دور راه براي صعود به قله کوه وجود داشته و امروزه از زير قله به دامنه کوه شيبي بسيار تند مانند ديواره سنگي وجود دارد و صعود به آن بسيار دشوار است.

* امامزاده عمران بن علي(ع)

بقعه امامزاده عمران بن علي(ع) در گوگد قرار دارد. در گوگد مردم معتقدند که اين بقعه بسيار قديمي است. درهاي ورودي اين بارگاه، ارزش زيادي داشته است و گويا در محل ديگري نگهداري مي‌شود.

* قلعه باقرخان

در شمال شرق گلپايگان و در دشت باباعبدالله قلعه‌اي وجود داشت که در جنگ‌ها مورد استفاده قرار مي‌گرفت و به مرور زمان ويران شد. گرچه اکنون در حوالي قلعه کشت و زرع مي‌شود اما، هنوز آثار آن پابرجا است.

باقرخان از سواران دلير و سرکرده فوج گلپايگان بود.

ديگر قلعه‌هاي شهر عبارتند از:

قلعه اديب (پشت بارو)، قلعه قدسي، قلعه سر رباطان (سلواتون)، قلعه اسفنجه، قلعه گبري، قلعه رکابدار، قلعه اختخوان، قلعه حسن فلک، قلعه حسن آباد، قلعه وداغ (تپه تاريخي و ديدني روستاي وداغ که در زير آن تمامي امکانات زندگي پيشينيان شامل حمام و سرداب با استفاده از اصول معماري حيرت انگيز بنا شده بود.)...

* رودخانه گلپايگان

رودخانه گلپايگان که از ارتفاعات زاگرس در مجاورت سرشاخه‌هاي زاينده رود و دز سرچشمه مي‌گيرد اصلي‌ترين شبکه زهکش منطقه را تشکيل مي‌دهد.

اين رودخانه كه به رود قبله هم معروف است علاوه بر اين که مهمترين منبع تأمين آب شهرستان گلپايگان به شمار مي‌آيد وظيفه تخليه سيلاب‌هاي حوزه را نيز به عهده دارد. همچنين حجم زيادي از شن و ماسه مورد نياز منطقه را تامين مي‌کند.

بيشه زارهاي اطراف رودخانه از در بند کوچري تا انتهاي دربند اکوسيستمي بي‌همتا و اصلي‌ترين مرکز طبيعي گردشگري را براي گذران اوقات فراغت مردم گلپايگان ايجاد كرده است.

اطراف رودخانه گلپايگان از محل صفر احمد تا دربند در دراز به طول بيش از 25 کيلومتر داراي بيشه‌زارهاي سرسبز و متراکمي از انواع درختان تبريزي سپيدار، چنار بيد، زبان گنجشک، سنجد، گز، نسترن، قيچ، اشک ارژن و انواع علف‌هاي هرز مانند ني، مرغ، شيرين بيان، تلخ بيان، پونه، ترشک، چگن، خارشتر انواع خار و ديگر گياهان خودرو بوده و در تراس‌ها و ماندرهاي آن به غير از کاشت انواع محصولات كشاورزي، و صيفي درختان مثمري چون بادام، گردو، زردآلو، سيب، آلوچه، آلبالو، به، انگور و آلو کاشته شده است.

رود گلپايگان رودخانه مهم اين شهرستان است که در کتاب‌هاي جغرافيايي رود قبله نيز ناميده مي‌شود. اين رودخانه از اين جهت رود قبله نام گرفته که جهت جريان آب آن رو به قبله است.

* سد گلپايگان

سّد گلپايگان، نخستين سّد مخزني خاكي و نخستين سد مدرن ايران است.

مطالعات اين سد در سال 1323 شروع شد و در سال 1336 به بهره‌برداري رسيد.

سد سنگريزه‌اي گلپايگان با هسته رُسي مايل است و با شيوه قديمي ساخت سدهاي خاکي بر روي پي‌سنگي شِل ساخته شده‌است.

سد گلپايگان در 18 کيلومتري جنوب غرب شهر گلپايگان در نزديکي روستاي «اختوان» بر روي رودخانه قم‌رود (اناربار) واقع ‌است.

هدف از ساخت اين سد جلوگيري از خسارات ناشي از سيل و تأمين آب کشاورزي 6000 هکتار از اراضي کشاورزي منطقه بوده‌ است. ارتفاع سد از سطح زمين 57 متر است.

* کوچري

همچون طبيعت زيباي کوچري در گلپايگان در كل ايران مشاهده نشده ‌است.

در منطقه كوچري چهار نمونه خط پهلوي هم كشف شده است. همچنين در اين منطقه بزرگ‌ترين نقش صخره‌اي ايران به شکل بزکوهي با 112 سانتيمتر طول و 90 سانتيمتر عرض وجود دارد.

در منطقه کوچري بيشترين نقوشي که تکرار شده بزکوهي است که نماد فراواني، نعمت و زايندگي به حساب مي‌آيد.

تنوع نقوش در سنگ نگاره‌ها به بيش از 75 نقش مي‌رسد و از نمونه‌هاي جالب سنگ نگاره‌ها مي‌توان به وجود حفره‌هاي روي سنگ يا کاپ مارک يا فنجان‌نما اشاره کرد که براي ترسيم صور فلکي و گاه‌شماري به کار مي‌رفته است.

* كشاورزي و دامداري

شهرستان گلپايگان يك قطب مهم كشاورزي و دامپروري كشور به شمار مي‌آيد. اراضي آن 30 هزار هكتار (با بيش از 12 هزار بهره‌بردار) است.

بيشتر مردم اين شهرستان غيرمستقيم به عنوان شغل دوم به كشاورزي و دامداري اشتغال دارند.

در بخش دامپروري تعداد دام‌هاي سنگين حدود 51 هزار و 500 رأس و دام‌هاي سبك 112 هزار رأس است و توان توليد 620 هزار تن شير، 3 هزار و 490 تن گوشت قرمز، 4800 تن گوشت سفيد با 108 واحد مرغداري و يك ميليون و 440 هزار قطعه طيور را دارد.

همچنين 6500 كلني زنبور عسل در اين شهرستان وجود دارد.

منابع آب شهرستان شامل 850 دهنه چاه عميق و نيمه عميق و سطحي، 72 رشته قنات داير و باير، 18 دهنه چشمه و يك سد است.

مساحت اراضي زراعي با احتساب اراضي آيش حدود 28 هزار و 136 هكتار و باغي حدود 1732 هكتار است.

پرورش زنبور عسل هم در گلپايگان قابل توجه است. و عسل يکي از سوغات اين شهر است. مزارع پرورش ماهي، پرورش شترمرغ، پرورش، توليد و نگهداري اسب ايراني، گاوداري‌هاي بزرگ و کارگاههاي لبني زيادي در شهر گلپايگان فعال هستند. ‏

* آداب پوشيدن لباس ‏

کشاورزان گلپايگاني (به ويژه در روستاهايي مثل دستجرده و شادگون و...)، پيش از اين که خوشه‌هاي سبز گندم طلايي بشود به فکر آماده کردن پوشش و ابزار مخصوص درو هستند.

هنگام درو، دروگرها شلوار بلند و گشادي مي‌پوشند.

دروگر، به دست‌هايش و ساق پاي چپش مچ پيچ مي‌پيچد. پيچيدن به ساق پاي چپ به اين دليل است که موقع بريدن گندم، داس (دسخاله)، به پاي دروگر نخورد.

دروگر يک دستمال بزرگ هم به سرش مي‌بندد. جنس پارچه ي لباس و مچ پيچ از پنبه (قدَک) است.

رنگ پيراهن دروگرها سفيد و شلوار آن معمولاً آبي کمرنگ انتخاب مي‌شود.

در گذشته بانوي خانه آن را تهيه مي‌کرد (تيار مي‌کرد) و مي‌دوخت.

پيش از درو علاوه بر دودکردن اسپند، دعاي خير زن و فرزند...، بدرقه راه دروگران بود.

در لباس خير و برکت (لباس دروگرها) آستين راست پيراهن کمي بلندتر از آستين دست چپ بود و دستکش چرمي دروگرها، گل پنجه ناميده مي‌شد.

* هندو و مشکه

هندو (سنت قرض دادن شير به هم، مراسم شيرواره) به هزاران سال قبل برمي گردد و در گلپايگان نيز کم و بيش، مثل ديگر شهرهاي قديمي ايران زمين وجود دارد.

دامداران در روزهاي سخت کم شيري که شير گاو يا گوسفندان يک خانواده براي گذراندن زندگي‌شان کافي نيست، دست ياري به سوي هم دراز مي‌کنند و با بستن پيمان « شيرواره » و قرض دادن شير به هم، باري از دوش هم بر مي‌دارند.

وظيفه جمع آوري و فرآوري شير در روستا به عهده زنان است. لذا شکل گيري و اداره آن هم به عهده آنان است افرادي که با يکديگر هم گله يا هم شير بودند در فصل بهار و آغاز شير دهي دام‌ها فعاليت خود را آغاز مي‌کنند.

شيوه عمل اين گروه‌ها هم برابر قواعد ويژه است. به نوبت هرفرد متناسب با تعداد دام‌هايي که دارد، يک تا چند روز شير جمع آوري شده توسط «هم‌هندوها»ي خودش را گرفته و به صورت يک جا نسبت به تبديل آن به ماست وکشک و... اقدام مي‌کنند.

پس از اين که زنان هر روز پيش از طلوع و بعد از غروب آفتاب کار شيردوشي را انجام دادند در خانه فردي که نوبت اوست جمع مي‌شوند وهر فردي شير را که در «باديه» يا کشکول ريخته، تحويل مي‌دهد.

در تحويل شير مقياس اندازه گيري خاصي وجود دارد (چوقت= چوب خط)

براي هر کدام از افراد نشان گذاري انجام شده وميزان شير تحويلي او مشخص مي‌شود. فرد موظف است اين نشان را وقتي نوبت افراد ديگر فرا مي‌رسد به تدريج مسترد كند. اين جريان تا پايان دوره شيردهي دام‌ها ادامه دارد.

شير جمع آوري شده پس از اين که از صافي (پارچه‌اي تميز) گذرانده شد در ظرف بزرگي مسي يا از جنس روي که در محل به آن قزقون مي‌گويند ريخته شده و آن را مي‌جوشانند.

شير وقتي حالت ولرم پيدا کرد آن را از قزقون به ظروف ديگري به نام کشماله يا سونوئه که ظرف بزرگ سفالي است و براي درست کردن خمير نيز از آن استفاده مي‌کنند منتقل کرده و با افزودن مايه پنير آنرا پنير کرده يا با اضافه کردن مقداري مايه ماست آن را به ماست تبديل مي‌کنند.

وقتي ماست آماده شد آنرا در داخل مشکه ‏mashka‏ مي‌ريزند (مشکه: پوست دباغي شده گوسفند است که به صورت کيسه‌اي استوانه‌اي شکل که بوسيله چوب و به شکل دسته دار دوطرفه از سقف اتاق از قسمت دريچه آويزان شده‌است و از يک طرف (طرف گردن) باز بوده ماست و آب سرد درون آن ريخته سپس در آنرا بسته و باشدت توسط دو نفر به هم زده مي‌شود.‏)

اين کار براي مدت زيادي صورت مي‌گيرد تا اين که چربي‌هاي ماست جداشده وبه صورت توده‌هاي کره در داخل مشکه شناور مي‌شوند.که در اينجا با اضافه کردن مقداري يخ يا آب سرد اين چربي جدا مي‌شود و ماست هم تبديل به دوغ مي‌شود که طبيعتاً از ماست ترش‌تر و غلظت آن کمتر است.

*منبتکاري و قالي بافي

صنايع دستي مهم گلپايگان قاليبافي، نمد بافي، گليم بافي، منبت کاري، خطاطي، نقاشي است.

شعر و موسيقي و ادبيات هم در گلپايگان سابقه چندين ساله دارد. ‏

هنر منبت کاري از زمان‌هاي گذشته در اين شهر استادان معروفي داشته‌است.منبتکاري در گلپايگان پيشينه‌اي بسيار طولاني دارد و يادگاري از دوران گذشته است که براي رسيدن به مراحل فعلي راهـي بس طولاني را پيموده‌است.تاريخ منبت کـاري در اين شهر به زماني مي‌رسد که نياکان ما با مصارف گوناگون چوب آشنا شدند؛ به عبارت ديگر تاريخ منبت کاري در گلپايگان، جدا از تاريخ استفاده چوب نيست.

باستان شناسان و مورخان، تاريخ استفاده از چوب براي ساخت خانه‌ها در ايران را مربوط به 4200 سال پيش از ميلاد مسيح دانسته‌اند که مقارن با عصر حجر است يعني زماني که بومي‌ها قبل از مهاجرت آريايي‌ها در ايران زندگي مي‌کردند.منبتکاران، انواع نقش‌هاي جالب را بانيش قلم منبت بر روي چوب گلابي و گردو و امثال آن در مي‌آورند و با تلفيق برش سطحي جوش‌ها و گره‌هاي چوب سنجد و برخي چوب‌هاي جنگلي که برسطح کار مي‌چسبانند، وسائل تزييني جالبي مي‌سازند. انواع قاب عکس و ظروف و جعبه‌هاي منبت که هنرمندان مي‌سازند وسايل تزييني و دکوراسيون و فروشگاه‌هاي هنري راتشکيل مي‌دهد. اين هنر اصيل سابقه‌اي ديرينه در گلپايگان دارد و در سابق حدود 70 منبتكار از اين راه امرار معاش مي‌كردند.

در گلپايگان و حومه بويژه حوزه جلگه بيش از 6000 كارگاه قاليبافي وجود دارد.‏

......
گزارش از: حشمت رنجبران - روزنامه اطلاعات

در همین زمینه

دیدگاه‌ها  

0 # محمد احمدي 1391-12-18 11:44
لطفن ادرس دقيق كوه تخت پهلوان صابر را بنويشيد زيرا من تحقيقي درباره كوه هاي گلپايگان دارم كه بايد انرا كامل كنم.
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه