مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

داستانزد (ضرب المثل + معنی)

داستانزد و ضرب المثل های ناب ایرانی با معنی

در پوست خود نمی گنجد

در پوست خود نمی گنجد

بسیار شادمان و خرسند است.

( از شادمانی می خواهد پوست خود را پاره کرده و بیرون بپرد)

سر پیری و معرکه گیری

سر پیری و معرکه گیری

این کار برای شما که سن و سالی دارید شایسته نیست

خدا را بنده نیست

خدا را بنده نیست

سرکشی و نافرمانی می کند

زبانم مو درآورد

زبانم مو درآورد

از بس گفتم خسته شدم.

در دروازه را می توان بست ، دهان مردم را نمی توان بست

در دروازه را می توان بست ، دهان مردم را نمی توان بست

دهان بدگویان و چو اندازان همیشه باز است و نباید نگران آن بود

درِ خانه ات را ببند،همسایه ات را دزد نکن

درِ خانه ات را ببند،همسایه ات را دزد نکن

از مالت خوب نگهداری کن تا گمان دزدی به کسی نبری

خروس بی محل بودن

خروس بی محل بودن

به کسی گفته می شود که گفتار و کردارش نابجا باشد

حرف مرد یکی است

حرف مرد یکی است

مرد نباید از سخن خود برگردد

دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML