مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

در ژرفاي تاريخ دريانوردي ايران


دكتر ايرج نبي پور

بر اساس پژوهش هاي آكادميك در تاريخ دريانوردي آرياييان، ايرانيان به دليل سياست هاي مليتاريستي از زمان داريوش به دريا روي آوردند. از اين كهن تر، يادماني از حضور ايرانيان در دريا وجود ندارد. در اين نوشتار تلاش شده است تا با فراگردي تحليلي بر نقش كنده كاري شده منحصر به فردي كه در خاك برداري هاي كاخ بار پاسارگاد يافت شده است، براي نخستين بار تاريخ دريانوردي ايرانيان را به دوره كوروش هخامنشي ژرفا دهيم.

در 600 متري شمال شرقي آرامگاه كوروش، كاخ پذيرايي پاسارگاد قرار دارد. چهار در گاه ساخته شده از سنگ هاي صيقلي شده كه بر روي آنها نقش هاي متنوعي حجاري گشته اند، تالار اين كاخ بار را احاطه مي كرده اند، در گاه شرقي كاخ، داراي نقشي كنده كاري شده از اآنس (Oannes) است. تنه و سر پاي اآنس (خداي آب و درياي بابلي ها) همانند اآنسان است ولي يك شكل ماهي از سر تا پاي او كشيده شده است و مظهر ديگري كه سم و پايش مانند گاو مي باشد، در پشت سر او نقش شده است. اين نقش با اين طرح منحصر به فرد در هيچ يك از آثار دوران هخامنشي ديده نشده است و در نوع خود در خور كمال اهميت مي باشد ولي متاسفانه فقط بخش هاي زيرين اين دو مظهر بر جاي مانده است و مابقي آن شكسته است. آقاي اسماعيل رايين در كتاب پر ارزش دريانوردي ايرانيان مي نويسد: «متاسفانه هيچ گونه اطلاع دقيق و ماخذ مستندي در دست نيست تا تاريخ نقر و حكاكي و زمان نقوش مورد بحث را حتي با يك تقريب احتمالي براي ما بازگو كند. از نقش اصلي نيز جز پاهاي پيكره، چيز ديگري به جا نمانده است، تا بتواند ملاك قضاوت و اظهار نظر قاطع درباره تاريخ ايجاد آن باشد. در نتيجه، تا اين ايام كه با خوانندگان صاحب نظر در باره نقش «آدم _ ماهي» كاخ كوروش كبير سخن مي گوييم با وجود مطالعاتي كه در اين زمينه انجام شده است، هنوز هيچ كس نمي داند كه اين نقوش آيا همزمان با ايجاد و بناي كاخ اصلي حجاري و نقش شده است، يا بعدها و در دوران بسط و توسعه امپراطوري هخامنشي...؟ و به همين ترتيب تاكنون هيچ محقق و صاحب نظري بدين پرسش پاسخ نگفته است كه آيا «خداي آب و دريا» مورد پرسش ساحل نشينان و دريانوردان ايراني بوده است، يا اين كه وجود اين عقيده و آثار و پيكره هاي ناشي از آن، صرفا تقليدي است از كشورهاي ديگر و ره آوردي از سرزمين هاي دور دست...؟ همچنين در اين باره كه نقش مورد بحث، چه ارتباطي با دريا و چه دريانوردي داشته است؟ در حال حاضر سخني نمي توان گفت...». از اين رو نخست به اين پرسش مي پردازيم كه ريشه و جايگاه مذهبي اآنس در باورهاي ديني ايرانيان كجاست؟

دریانوردی ایران

آرياييان كه در سه يا چهار هزار سال پيش از اين از سرزمين هاي شمالي به ايران زمين مهاجرت كردند از ديدگاه جامعه شناسي جامعه اي دامپرور و كوچ نشين بودند. تفكر مذهبي جامعه هاي تاريخي بر پايه توتميسم، فيتشيسم و آنيميسم استوار بود. اين ريشه هاي مذهبي با هنر آميخته شده اند كه تجلي گاه اين آميزش در كنده كاري هاي در گاه هاي كاخ هاي پاسارگاد كاملا محسوس است. در كنار نقش اآنس، موجودي با پا و سم همانند گاو ديده مي شود كه توتم باستان آريايي ها بود است كه نشاني از زندگي كوچ نشيني و دامپروري آن جامعه تاريخي است. اين مظهر نزد هخامنشيان مقدس بوده و در كنده كاري هاي هنري پاسارگاد جايگاه ويژه مذهبي خود را نشان مي دهد. با استقرار مهاجران آريايي و آغاز شهر نشيني و كشاورزي در فلات ايران، حصارهاي بسته اقتصاد جامعه پيشين فرو ريخته مي شود و جامعه دگرگون يافته با اقتصاد متكي بر مالكيت خصوصي از قلب جامعه نوين بر پايه كشاورزي و شهرنشيني، جوانه مي زند. اين دگرگوني، بر باورهاي مذهبي آن جامعه عميقا اثر مي گذارد. از اين رو آب و باران كه مظهر اقتصاد كشاورزي مي باشند تقدس مي يابند و تيشتره (= تير) خداي باران، آناهيتا _ (=ناهيد) پرودگار آب، در جايگاه خدايگان آرياييان جاي مي گيرند. در همين زمان است كه اآنس نيز در شمار خدايان پارسيان قرار مي گيرد. بر سوس، كاهن بابلي كه چند سال پس از مرگ اسكندر داستان هاي قديمي را جمع كرده، در مورد اآنس مي نويسد: «اآنس» از دريا بيرون آمد و نوشتن خط و آداب زندگاني و زراعت و علوم را به مردم بابل آموخت.» ويل دورانت، مورخ معاصر نيز درباره «اآنس» چنين مي نويسد: «به طور كلي در اين افسانه، چنان نيست كه آدمي در آغاز پيدايش در باغ بهشتي زندگي مي كرده باشد، بلكه اآنسان به صورت موجودي بود كه با ناداني و سادگي جانوران مي زيسته، تا آنگاه كه جانور سهمناكي به نام «اآنس» كه نيمي ماهي و نيمي فيلسوف بوده به وي ظاهر شد و دانش ها و هنر شهرسازي و اصول و مبادي حقوق و قانون را به وي آموخت. پس از آن «اآنس» به دريا فر رفت و به كار نوشتن تاريخ مدنيت اشتغال ورزيد.»
در پاسخ به پرسش دوم كه چه همبستگي اي ميان اآنس و تاريخ دريانوردي ايرانيان وجود دارد بايد نخست به اين مقوله اشاره نمود كه تاكنون هر پژوهشگري كه به تاريخ دريانوردي ايرانيان نگريسته است از دست آوردهاي فاضلانه پروفسور هادي حسن سود جسته است. اين محقق بر اين انديشه بوده است كه پارسيان با دريا آشنايي نداشته و تنها در پناه سياست هاي مليتاريستي خود كه در زمان داريوش به اوج مي رسد به دريا كشانده مي شوند. حفر كانالي كه مديترانه را به درياي سرخ اتصال مي داد، سفر اكتشافي اقيانوس شناسي كه از رود سند تا كرانه افريقا انجام يافت و جنگ سالامين و ترموپيل كه ناوگان بزرگ خشايار شاه شركت داشته اند صحنه هاي يادمان تاريخ دريانوري هخامنشيان را مجسم مي كنند. اما اآنس كه در زمان كوروش كنده كاري شده است با زباني ديگر براي ما بازگو مي كند كه بر خلاف باور پروفسور هادي حسن، پيشينه دريانوردي ايرانيان بسي كهن تر است. پرسش سوم آن است كه چگونه و چرا هخامنشيان مظهر اآنس را در شمار خدايگان خود قرار دادند؟ با دست يابي كوروش بر سرزمين ايلام، شبه جزيره بوشهر نيز مي بايست به تصرف هخامنشيان در آمده باشد. زيرا تحقيقات برادران پز ارد در شبه جزيره بوشهر نشان داده اند كه بوشهر جايگاه قوم ايلام بوده است. يافت آثار ايلاميان در خارگ و بحرين نيز نشان گر آن است كه اين قوم مردمي دريانورد بوده اند كه بر پهنه خيلج فارس كشتيراني مي كرده اند. ا اين رو با شكست ايلام و دسترسي هخامنشيان به خليج فارس در جنوب فالت ايران، پارسيان نخستين بار به دريا دست يافتند. دريايي كه با نيروي طبيعي خود تاكنون نمادي را در باورهاي ديني هخامنشيان نداشته است. از اين رو هخامنشيان در برابر عظمت دريا سر تعظيم فرود آوردند و براي ستايش آن همان گونه كه آناهيتا (خداي آب) را از ساكنان بين النهرين جسته بودند اآنس را نيز در اين پويش ديني، از اسطوره هاي كهن بين النهرين بر مي گزينند و اين سمبل در كنار ايزدهاي ديگر زينت بخش كاخ كوروش در پاسارگاد مي شود. از اين رو هر چند يادمان هاي اندكي از هخامنشي در كناره خيلج فارس كشف شده است، اما پژوهش هاي باستان شناسي در آينده روشنگر تاريخ راستين دريانوردي ايرانيان خواهند در كناره خليج فارس كشف شده است، اما پژوهش هاي باستان شناسي در آينده روشنگر تاريخ راستين دريانوردي ايرانيان خواهند بود. در اين راستا مي توان از پژوهش هاي برجسته و منحصر به فرد افتخار باستان شناسي ايران، جناب آقاي دكتر علي اكبر سرفراز در منطقه دشتستان بوشهر و كشف بازمانده كاخ شاهنشاهان هخامنشي در برازجان نام برد.

آرتیمیس زن دریانورد

آرتیمیس نخستین بانوی دریانورد ایران

پرسش آخر كه بر جاي مي ماند كه چرا نشاني از اآنس در كنده كاري هاي باشكوه تخت جمشيد نيست؟ هنر هخامنشي كه در تخت جمشيد به نمايش گذاشته شده است هنر است كه در زنجيره هاي قدرت اسير شده است و صرفا نمايشگاهي است كه عظمت شكوهمندانه دريا را رخنمود مي كند. اين هنر، آميزه اي است از هنرهاي هنرمندان بابلي، آشور، مصر و يونان كه در يك تركيب به هم پيوسته هارمونيك گداخته شده و تشكيل هنري جديد را داده است كه گر چه ملي است ولي فاقد جذبه هاي مردمي است. در تمامي كتيبه ها و كنده كاري ها، جنگ آوري و عظمت دريا و گرايش هاي بلهوسانه تشريفاتي و درباري شاه به خوبي نمايان است. اما در لابلاي اين نقش هاي برجسته مي توان سير تكاملي مذهب را نيز پيگيري نمود. تلاش زرتشت در اين بود كه در اردوي خدايان، نوعي توحيد وحدت وجودي (Pantheism) بوجود آورده و اهورا مزدا را به عنوان يگانه خدا معرفي كند. اما اين تلاش تنها به آنجا كشيده شده كه اهورا مزدا در كتيبه هاي هخامنشي جايگاهي برتر در رديف خدايان يافت و شاه خود وابسته به اهورا مزدا مي شناساند اهورا مزدا نيز به شاه مقام شاهي مي بخشد و از شاه و سرزمين او و از هر چه انجام مي دهد حمايت مي كند. از اين رو در نقوش برجسته بيستون و تخت جمشيد، شاهان در زير بال گشوده اهورا مزدا ديده مي شوند. اين گرايش به پانتئيسم مذهبي كه در تخت جمشيد آشكار است از نفوذ خدايان ديگر مي كاهد و اهوراي بال گشوده را جايگزين نسبي خدايان گونه گون نخستين مي كند و گاو كه توتم دوره دامپروري آرياييان بوده است حضور خود را تنها در سر ستون هاي كاخ ها نشان مي دهد. از اين رو جاي شگفتي نخواهد بود كه ديگر رد پايي از اآنس را در نقوش تخت جمشيد كه پس از پاسارگاد كنده كاري شده اند نيابيم و آن چه حضور دارد اهورا مزدا است و شاه در هنري كه بعد باورهاي مذهبي، جامعه را تنها در جنبه فورماليسم و تشريفاتي آن به نمايش مي گذارد.

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML