پاسداشت زیست بوم در ایران باستان

به نام خداوند جان خرد

این جستار پیشتر در هفته نامه امرداد شماره ۲۵۴ چاپ شده است

برگرفته از انجمن فرهنگی افراز

خشایار بلوری

گفتم گیاهان را گرامی بشمارید

گیاهان گماشتگان بهشت خداوندند

گیاهان ملائک خاموش خانه آدمی اند.

گفتم که دره ها و دامنه را پاکیزه نگهدارید

زیرا زمین

ضامن زندگانی آدمی ست.

گفتم هرکه او درختی نشانده

به دانایی پروردکار خواهد رسید

به درگاه دریا و آرامش آسمان خواهد رسید.۱

(شعری از سید علی صالحی از زبان کوروش بزرگ)

ایرانیان از دیرباز چهار آخشیج (=عنصر) «آب،آتش،باد،خاک» را ارزشمند دانسته و به آن پاسِ (=احترام) فراوان میگذاشتند و برای هر کدام ستایش نامه های جداگانه داشتند. همچنین گیاهان و جانوران سودمند برای ایرانیان ارزشمند بوده و از آلوده کردن و نابودی آنان پرهیز میکردند. همین باور سپندیه ی ایرانی شوه ی آن بوده است که پیوسته به زیست بوم احترام گذاشته و در نگهداری و پاکیزگی آن بکوشند.

اوستا که نسک دینی- فرهنگی ایرانیان بوده است از ستایش طبیعت بسیار سخن گفته است. برای نمونه “آبزور” و “آبان یشت” در ستایش آبها و یا “آتش نیایش” در گرامی داشت آتش بخش هایی از اوستا هستند.و یشت های بسیار دیگر مانند “زامیاد یشت” . و “خورشید یشت” در گرامی داشت خورشید.

در خورشید یشت اوستا بند۱ و ۲ در ستایش این داده ی اهورامزدا چنین آمده است:

“خورشید رایومند تیز اسب را میستایم

”هنگامی که خورشید فروغ بیفشاند و تابان شود،هنگامی که خورشید بدرخشد،سَد و هزار ایزد مینوی برخیزند و این فرّ را فراهم آورند و فرو فرستند

هنگامی که خورشید برآید، زمین اهورا آفریده پاک شود، آب روان پاک شود؛ آب چشمه ساران پاک شود، آب دریا پاک شود، آب ایستاده پاک شود…”

باز در فروردین یشت میخوانیم:

“همه آبها را میستاییم؛ همه گیاهان را میستاییم… آبها را نام میبریم و میستاییم، گیاهان را نام میبریم و میستاییم…”

“وسواس ایرانیان زرتشتی در پاک نگاهداشتن آب، خاک، هوا و آتش زبانزد یونانیان بوده است. هرودوت و گزنفون درباره آن قلمفرسایی کرده و نوشته اند که ایرانیان هیچ چیز آلوده و کثیفی را در آب نمیریزند و در پاک نگاهداشتن خاک و زمین مراقبت میکنند.”  (دیدی نو از دینی کهن.دکتر فرهنگ مهر. رویه ۷۰)

گزنفون رخداد نگار یونانی پیش از میلاد در نسک ارزشمند خود کورشنامه، از اخلاق ایرانیان در حدود ۲۶ قرن پیش این گونه مینویسد:

“اطفال از خانه خود نان و سبزی و هم چنین ظرفی برای نوشیدن آب میاورند. هر وقت تشنه میشدند از آب رودخانه میاشامیدند…”

ایرانیان در فرهنگستانها (=مدرسه ها) به کودکان خود آموزش میدادند تا با لیوان از آب رودخانه ها آب بردارند و بنوشند !!

در جای دیگر این رویدادنگار با شگفت زدگی گزارشی را میدهد:

“حتی امروز بین پارسی ها آب دهان انداختن، پاک کردن بینی یا دور شدن برای قضای حاجت در مقابل دیگران عیب بزرگی محسوب است.”

(گزنفون؛کوروشنامه- کتاب نخست- فصل دوم)

پاس داشتن زمین به اندازه ای نزد ایرانیان مهم بود که از انداختن آب دهان خود بر روی آن جلوگیری میکردند و آن را بی احترامی به دیگران و زمین میپنداشتند.

شایان گفتن است که اوستا کهن ترین نسک (=کتاب) ایرانی و آثار ادبی،دینی- ملی و دانشی سرزمین ایران (دربردارنده سرزمین های جدا شده) میباشد. باور بیشتر مردم بر این است که اوستا نسک آسمانی اشوزرتشت وخشور ایرانیست، این پندار اشتباه میباشد،سروده های اشوزرتشت که “گاتها/گاثه ها” نام دارد در بخشی از اوستا بنام “یَسنا” گنجانیده شده.اوستا دربردارنده ی مجموعه نسک های ایرانیان بوده است که بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود.در هنگامه ی تازش اسکندر گجستگ و تازیان بخش زیادی از اوستا که میراث فرهنگی ایرانیان بود از میان رفت. اوستای کنونی در بر دارنده ی پنج بخش است از آن جمله “یَشت ها” میباشد؛۲

نمونه ایی دیگر از این ستایش ها که ایرانیان در پاسداشت طبیعت گفته بودند :

درود بتو ای آتش ای برترین آفریده نیک و ستودنی اهورامزدا.بتو ای آذر آفریده اهورامزدا یزشن و درود و ستایش و نیایش باد…”(اوستا-خرده اوستا-آتش نیایش)

بویژه آنکه پیدا کردن (= کشف) آتش نیز بدست ایرانیان رخ داد و به فرخندگی این رویداد ایرانیان “جشن سده” را برپا میکردند (=۱۰بهمن) که باز هم ارزشمندی و پاس به داده های خدایی نزد ایرانیان را میرساند.

به سرچشمه آب درود می‌فرستیم، به کوههایی که از بالای آنها آب جاری می‌شود درود می‌فرستیم، بر گذرگاههای آب درود می‌فرستیم، به دریا و دریاچه‌ها و استخرها درود می‌فرستیم …”

تمامی این سروده ها نشان از ارج گذاری ایرانیان باستان به پیرامون خود دارد.ایرانیان به پاسداشت آخشیج های کارآمد مزدا داده جشن هایی برپا میکردند تا از داده های خدایی سپاس گذاری کنند. بزرگترین این جشن ها جشن دوباره زایی طبیعت یا همان نوروز بود که آغاز رستن گیاهان و دوباره سبز شدن درختان میباشد.

گرامیداشت درختان و گیاهان:

در میان ایرانیان بر آیین بود هر فرزندی که زاده میشود بنامش درختی میکاشتند. در ایران باستان بسیاری از درختان از ارزشی ویژه برخوردار بودند و جنبه ی سپندینگی داشتند.

درخت سرو:

برای نمونه در جشن شب یلدا یا شب زایش خورشید ایرانیان درخت سرو یا کاجی را به خانه آورده با دو رشته ی طلایی و نقره ای که از نوک آن آویزان میکردند تزیین میدادند.این آیین دیرینه هنوز نزد هم میهنان ارمنی و آشوری ما پا برجاست. همچنین مسیحیان دنیا در اغاز زمستان این کار را در جشن خود میکنند.این رسم از دین پیش از زردشت، یعنی مهر پرستی به یادگار است.در زمان اشکانیان مهر پرستی از ترکیه به اروپا راه میابد و پس از اندک زمانی دین رسمی امپراتوری روم میشود. مهر پرستی تا سده چهارم میلادی در روم ادامه داشته است.تا زمانی که امپراتور روم مسیحیت را میپذیرد و ناچار کلیسای روم برخی آیین ها را که در میان مردم رخنه کرده بود قبول میکند.ازآن جمله جشن آغاز زمستان یا شب یلدا یا همان کریسمس و بسیاری از آیین های مسیحی که از میترا پرستی ایرانی به آن رخنه کرده است.(میترا پرستی؛ دیوید اولانسی، پیشگفتار)

کاج و سرو درختی همیشه سبز هستند و پایدار در برابر زمستان،استفاده از این درختان در یلدا نمادیست برای مقاومت در برابر زمستان های سخت گذشته.خیلی ازآیین های یلدایی نمادی از پایداری در برابر زمستان است.

دکتر محمد یاحقی میگوید: «در باور های استوره ای ایرن ،انتساب صفت ازادگی به سرو یادگار ارتباط آن با ناهید است که در اساتیر و افسانه ها رمزی از آزادی و آزادگی به شمار میرود.همچنین اضافه میکند سرو راست قامت مانند مورد و هوم مقدس و از دیرباز علامت خاص ایرانیان بوده است.»

هم اکنون نیز در گوشه و کنار ایران درختان سروی داریم که جنبه ی سپندینه ی خود را حفظ کرده اند.مانند سرو ابر کوه، سرو ناصری منجیل و … . حتا هنوز بیننده ی دخیل بستن مردم به درختان کهنسال به ویژه سرو هستیم که نشان از تقدس این درختان در قدیم دارد.

بته جقه،سرو سر افکنده:

بته جقه که سالیان سال بر بالای تاج پادشاهان ایران دیده میشد و خوشبختانه امروز هم در پارچه های ترمه و شال های زنانه و کراوات های مردانه دیده میشود و نمادی مردم پسند است تغییر یافته ی همان درخت سرو است،سرو سر افکنده. از انجا که درخت سرو همواره نشانه ی ایرانیان راست اندیش و راست و گفتار و راست کردار بود،این نشان بیانگر فروتنی و تواضع ایرانیان میباشد. درباره پیدایش این نماد آرتور پوپ در نسک «شاهکار های هنر ایران» اشاره میکند در زمان ساسانیان که مزدک برای آزادی گام بر میداشت و خود نیز مردی ازاده و پرستنده ی آزادی بود و سرانجام کشته شد پیروانش درخت سرو را که ماد آزادی و راستی و استقامت بود به نشان سوگواری به حالت خمیده نقش کردند که کمکم به نشان بته جقه امروزی در آمد.

همچنین بریدن و قطع کردن دار و درخت در فرهنگ ایرانی کاری بسیار نا بجا بوده است، شربختانه امروز شاهد آن هستم که بسیاری درختان کهن سال را بسادگی مبرند و آب از آب تکان نمیخورد ! در نوشته های پهلوی آمده است اگر درختی را بردین بایسته شد باید سه درخت بجای آن نشاند و سپس آن درخت را از میان برداشت.

گیاه هوم:

گیاه دیگر که به آن میپردازم،«هوم» است که در زبان اوستایی «هَئومَه» گفته میشود.بی شک میتوان این درختچه را سپند ترین گیاه و ارزشمند ترین گیاه ایران باستان بشمار آورد چنانچه سروده ای را در اوستا به خود اختصاص داده.علاوه بر آن نام ایزد نگهبان این گیاه هوم میباشد. در نوشته های کهن ایرانی هوم سرور گیاهان دانسته شده و کاربردی دارویی و آیینی داشته است . یشتی از اوستا نیز به همین نام است.هوم گیاهیست که بیشتر در کوهستان روییده میشود و حتا در سخت ترین شرایط زمستان سبز است.هم چنین در آثار سانسکریت هندو با نام «سَئومَه» به آن ارزش داده شده.این نشان دهنده ی آن است که این گیاه از دیرباز نزد آریایی های نخستین(پیش از مهاجرت دسته ای به هند) ارجمند بوده است.

“هوم را در ناحیه های مختلف با نام های گوناگونی میشناسند:«ریش بز»،«اُرمَک»،«کُشک»(در دشت جوین خراسان)،«اَلتَه»،«مادِرَخ (در بَدَخشان افغانستان» ،«خوم (در ناحیه پَنجکَت تاجیکستان» و «شَرَپَّه، در بالا آب زرافشان و یَغناب»” (اوستای کهن؛دکتر رضامرادی غیاث آبادی،هوم یشت)

در آیین های مهر پرستی ساقه ی هوم را در هاونی میکوبیدند و با استقاده از شیره ی هوم و شیر نوشیدنی ای درست میکردند و مینوشیدند. این گیاه از خانواده اِفِدرا دارای ماده اِفِدرین میباشد که خاصیت ارام بخشی دارد. شایان گفتن است ناقوس کلیسا که یکی دیگر از یادگار های مهرپرستی در مسیحیت اروپایی است برگرفته از همین هاون و دسته هاونی بود که در آن هوم را میکوبیدند.

در اوستا-یسنای ۹- آمده است :

“بند۱۶:  دورد به هوم،هوم نیک،هوم خوب آفریده شده،هوم درست آفریده شده،آن نیک درمانگر،آن سر بر کشیده،نیک کردار و پیروز گر.زرینی با شاخه های نرم که افشره اش بهترین و شادمانی بخش ترین نوشیدنی ها برای روان است”

در ستایش این گیاه سپندینه آمده است :

“ای هوم،میستایم ابر ها و باران را که پیکر تو را بر چکاد کوه میرویاند.

میستایم ستیغ کوهی را که تو بر آن میرویی.” (یسنای۱۰- بند ۳)

امروزه زرتشتیان در مراسم دینی خود از گیاهان استفاده میکنند، بویژه شاخه «موردmurd». مورد هم گیاهی همیشه سبز است با برگ هایی شبیه انار و خوشبو که در مراسم دینی زرتشتیان جایگاه ویژه ای دارد.

گرامیداشت گل ها:

در سنگ نگاره های تخت جمشید و طاق بستان و شوش و …  به نگاره ای بر میخوریم به نام گل نیلوفر آبی.

در بسیاری از حاشیه های سنگ برجسته ها میتوان این گل را دید. چیزی که ایرانیان باید بدان بیاندیشند این است که در بسیاری از نگاره های هخامنشی شاهنشاهان گل بدست دارند نه شمشیر!

در دست شاهنشاه غنچه ی گل نیلوفر است و برخی بزرگان که برای  شادباش نوروز و مهرگان نزد شاه آمده اند گل نیلوفر آبی بدست دارند. برخی ۱۲ گلبرگ آن را نماد ۱۲ ماه سال میدانند و پیوند این گل با آب را نمادی از ایزد نگهبان آبها،آناهیتا. همچنین در بندهشن آمده که گل ویژه ی روز آبان نیلوفر آبی است.

دکتر حبیب الله بر این نظر است که :سرو نماد اهورامزدا،نخل نماد میترا و نیلوفر نماد آناهیتاست که در مکان های ویژه در تخت جمشید کنده شده و بازگو کننده اعتقاد و احترام مردم ان زمان بوده است.(تخت جمشید از نگاهی دیگر؛دکتر حبیب الله)

ایرانیان سی گل را ویژه ی سی روز ماه کرده بودند و برای هر روز نمادی از گل برگزیدند که ظرافت و زیبایی اندیشه ی ایرانی را میرساند.

هم چنین گذاشتن گل هایی چون: سنبل،نرگس و سبزه- زرتشتیان مورد،سرو و شمشاد هم میگذارند- بر سر خوان نوروزی نشان گر ارج داشتن گل وگیاه در فرهنگ و تاریخ این سرزمین بوده است.

 منابع

___________________________________________________________

۱= (شعر منشور پارسوماش بند ۶از نسک : منم کوروش،شهریار روشنی ها- سید علی صالحی- زمستان ۸۲)

۲= (اوستای کنونی دربردارنده ی پنج بخش است:

-یَسنا:نوشتار های نیایشی ستایشی رسمی اوستاست که گاتهای اشوزرتشت در آن گنجانیده شده.

-ویسپرد:که ادامه یسنا ها بشمار میرود. در ستایش همه ردان و سروران جهانی و مینوی

-وَندیداد:ساده شده ی «وی.دیو.داته» شرایع و احکام دینی دوران ادیان آریایی پیش از اشوزرتشت

-یَشت ها:مربوط به پیش از زرتشت اما نگارش آن پس از دوران زرتشت صورت گرفته است.

-خرده اوستا:در بردارنده ی گزیده ای از متون نیایشی ستایشی اوستای ساسانی و نماز ها و دعا های روزانه.خرده اوستا تالیف موبد موبدان دوران شاپور دوم ساسانی،آذرپاد مهراسپندان است.)

۳= (در این بخش از سالنامه ی راستی(سالنامه زرتشتیان) یاری گرفتم.)

۴= (اوستای کهن- آبان یشت- کرده بیست و یکم)

۵= (خرده اوستا،برگردان از دین دبیره به کوشش استاد رشید شهمردان- آبزور/اردویسورنیایش-   رویه ی :۱۴۰-۱۴۱-۱۴۲)

۶= بخشی از خرده اوستا

۷= نیایشگاه های پیروان آیین مهری

۸= آدریان/در مهر/درب مهر

یاری نامه:

کورش نامه، گزنفون

دیدی نو از دینی کهن، دکتر فرهنگ مهر

میترا پرستی، دیوید اولانسی

-از سرو راست قامت تا بته ی خمیده،حمیدرضا مشیر،ماهنامه ایرانا،شماره ۲۸

نوشتن دیدگاه