مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

برابرسنجی کرونای امروزی با وبای قاجاری

این روزها با پیدا شدن بیماری کرونا و واگیری آن در میان مردمان ایران و جهان , شاید بدین بیندیشیم که این دیگر چه بود و از کجا آمد و ما را گرفتار خودش کرد و بگوییم خوش به حال مردمان گذشته که در آسودگی زیستند و ازین دست بیماری ها گریبان آنان را نگرفت . اما روشن است که در همه ی روزگاران چنین بیماری های واگیرداری پدیدار شده است و مردمان را گرفتار خود کرده و جان بسیاری را گرفته و بسیاری را هم ترسان و لرزان کرده است . هرچند پیشرفت های امروزین بشر بسیار کارها را آسان کرده و بشر را توانا تر کرده است اما روشن شد که هر اندازه هم که انسان پیشرفت کند و تواناتر شود باز هم ناتوان است . همین پیشرفت های بشری گاه به زیان وی می انجامد , برای نمونه اگر چنین انگاریم که هواپیمایی ساخته نشده بود , آیا این بیماری بدین شتاب در میان مردمان جهان فراگیر می شد ؟ روشن است که نه . در گذشته نیز چنین بود و گاه بیماری هایی کشنده تر از کرونا پدیدار می شد ولی چون شتاب جا به جایی در میان مردمان آن روزگار کم بود و رفت و آمدهای فرامرزی اندک , بنابراین بیماری نمی توانست گسترش آنچنانی داشته باشد . روزنامه ی اطلاعات گزارشی از سفرنامه ی گرترود بل گردشگر انگلیسی در ایران پخش کرده است که گسترش بیماری وبا در زمان ناصرالدین شاه قاجار و رفتار مردمان آنروزگار در برابر این بیماری را نمایان می سازد . بخشی از این گزارش برای برابرسنجی با واگیری بیماری کرونا در روزگار کنونی آورده می شود :

تـابستان‌ ۱۳۱۰ (هجری قمری)، بـیماری‌ وبا آهسته‌ آهسته‌ به‌ ایران نزدیک شد. پیشتر از خاور دور خبرهایی حاکی از مرگ‌ و مـیر بر اثر وبـا به گوش می‌رسید. بعد شنیده‌ شـد کـه‌ تلفاتی‌ هـم درسـمرقند بـه بار آورده، تا‌ آنگاه‌ که‌ به‌ مرزهای‌ ایـران رسـید و با‌ تلگراف‌ خبر دادند که در مشهد دیده‌ شده است.
مـشهد تـقریباً‌ از سکنه خالی شـد و کـسانی که‌ از این بلا جـان سـالم به در برده بودند، به‌ کوهستان‌ها گریخته بودند. بالاخره از دهات دوردسـت‌ به تـهران وارد شـد و چـهره‌اش را نمایان ساخت. تـهران به هیچ روی آمادگی‌ پایداری نداشت. نه بیمارستانی‌ آماده گردیده و نه برنامه‌ای برای پیشگیری از واگیری وبا در بین بود.
میوه های آلوده، بی هیچ گونه بررسی و پیشگیری، همچنان به تهران آورده می شد و زبـاله‌های‌ مردم‌ در گذرگاه های شهرها ریخته می شد. ماه محرم بود و هر ‌‌روز‌ عصر، مردم‌ شهر با هیجان و شدت هرچه تمامتر، بـه‌ سوگواری می پرداختند. این طور نشان می داد که‌ طالع نحسی در حال فرود آمدن برتهران‌ و فرو بردن مردم آن در ورطه مرگ‌ است.
خورشید بی‌رحمانه می‌تابید و چنان‌ به نظر می آمد‌ که‌ دست غضب الهی از آسمان دراز شـده است. وبـا فقیر و غنی نمی شناخت و برای‌ گریز از آن، بهترین راه فرار از شهر بود. فراریان به هرجا که می رفتند، بیماری‌ وبا‌ را‌ هم‌ با خود می‌بردند. مهاجرت‌ مردم باعث‌ می شد‌ که اهالی روستاهای اطراف‌ تهران نیز از صدمات وبا بی‌نصیب نمانند.
پزشکان ایرانی که وظیفه معالجه و درمان مبتلایان بر گردن آنان بود، در این‌ موقعیت مـطب‌های خـود را‌ تعطیل کرده‌ و جزو اولین گروه فراریان از شهر مصیبت زده خارج شده بودند. وحـشتی کـه بـر مردم مستولی شده‌ بود،‌ باعث تشدید احساسات مذهبی آنها گردید و در این میان حتی کسانی که بـر اثر‌ مسافرت‌‌ و یا‌ معاشرت با خارجی‌ها تا حدودی متمایل‌ به تمدن غربی شـده بودند، افکارشان عوض‌ شـد‌.
«فضای شهر از شایعات مختلف اشباع‌ شده بود. عده‌ای می گفتند که برخی با بررسی‌ اوضاع‌، دریافته‌اند‌ که علت العـلل بروز این‌ مصیبت، حضور گروهی از کفار اروپائی در‌ شهر‌ است‌ و تا آنها از تهران خارج نشوند، این بلا از سر مردم دست برنخواهد داشت!…»
ناصرالدین شاه، در‌ همان‌ هنگامی که وبا به تهران نفوذ کرد، در ییلاق و مسافرت تابستانی بود و از‌ همانجا‌ دستور داد که به هرقیمتی شده، نـبایستی بـه‌ وبا‌ اجازه‌ نزدیکی به مقر اقامت او داده شود‌ و با‌ وجودی که در همان چند شب‌، عده‌ای‌ در‌ حدود ۴۰ الی‌ ۵۰‌ نفر از خدم‌ و حشم‌ او‌ در محل اقامتش تلف شده بودند، ولی‌ این موضوع را مـکتوم نـگهداشته و به اطلاع‌ شاه‌ نرسانده‌ بودند
دوران شیوع وبا زیاد طولانی‌ نـشد و بـا ریـزش باران مختصری، از شدت‌‌ ‌‌آن‌ کاسته و رقم تـلفات تـا روزی چند صد نفر تقلیل یافت و هنوز شش هفته از‌ شروع‌ آن‌ نگذشته‌ بود کـه مـردم شروع به مراجعت نمودند و دوبـاره به همان محلاتی کـه بـا عـجله ترک‌ نموده‌ بودند، بازگشتند.

چیزی که روشن است آزمودن انسانها از سوی خداوند است و خود گفته است که ما شما را در این جهان به چندین گونه می آزماییم . در این آزمونها خوب و بد بهتر نمایان می شود . خداوند هیچ گاه انسان و انسانها را در بن بست نمی گذارد و پس از آزمودن , در دیگری را می گشاید . بیماری کرونا نیز همچون بیماری های کشنده و واگیردار تاریخ , سرانجام کمرنگ خواهد شد , امید که ما بتوانیم آزمون های خداوندی را سربلند پشت سر بگذاریم .
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار

مهدی زیدآبادی نژاد - ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ خورشیدی

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML