پایگاه بلند رستم نزدیک دوست و دشمن

در گیر و دار جنگ هماون (نبرد ایران با توران به کینخواهی خون سیاوخش) ، سپاه ایران پس از نبردی سخت شکست می خورد، سپس به دشمن پشت کرده و در دامنه ی کوه هماون جای می گزیند. بزرگان و پهلوانان ایران بویژه گودرزیان داغدار فرزندان دلاور خود بودند که پیکر بی جانشان بر خاک افتاده بود .

در این هنگام خاقان چین بهمراه لشکر بیشمار خود بیاری تورانیان می آید و کاموس کشانی از پهلوانان دلیر آن روزگار نیز برای نابودی تاج و تخت ایران و ویرانی ایران زمین به تورانیان می پیوندد.به گزارش شاهنامه شمار لشکر ایران در برابر سپاه پیوسته ی دشمن ، مانند مویی سپید بر روی تن یک گاو سیاه بود و ایرانیان را هیچ امیدی به پیروزی نبود و بزرگان سپاه خود را برای جانبازی آماده کرده بودند. تنها امید ایرانیان پس از خداوند به آمدن رستم و لشکر سیستان بود، در همین حال تورانیان نیز سرمست از نبود رستم در این جنگ، پیروزی خود را سد در سد می پنداشتند.سرانجام رستم بفرمان شاه کیخسرو سپاه می راند و خود را به لشکر از هم گسیخته ی ایران می رساند و جانی دوباره به ایرانیان می بخشد . گودرز از پهلوانان کهنسال و خردمند ایران که از دیرباز رستم را بخوبی می شناسد روی به او کرده و می گوید :

همی تاج و تخت از تو گیرد فروغ

سخن هر چه گویم نباشد دروغ

تو ایرانیان را ز مام و پدر

بهی، هم ز گنج و ز تخت و کمر

چنانیم بی تو که ماهی به خاک

به ننگ اندرون سر تن اندر هلاک

بدین هنگامه کارآگاهان سپاه دشمن ، آمدن لشکر سیستان بفرماندهی رستم را به آگاهی سران سپاه توران و خاقان می رسانند و پیران ویسه سپهدار توران که رستم را به خوبی می شناسد می گوید :

بدو گفت پیران که بد روزگار

اگر رستم آید بدین کارزار

نه کاموس ماند نه خاقان چین

نه شنگل نه گردان توران زمین!

پایگاه رستم در جنگاوری و دلاوری به اندازه ای است که دوست و دشمن او را ستوده اند . این نبرد بزرگ که با پیوستگی و یکپارچگی دشمنان برای نابودی ایران و ایرانیان انجام شد ، سرانجام با یاری خداوند و دلیری رستم پهلوان و سپاه ایران به شکست سخت دشمن و تار و مار شدن لشکر و کشته و گرفتار شدن سران آنان همراه می شود .

.......

مهدی زیدآبادی نژاد (گروه پژوهندگان مهرمیهن)

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه