جایگاه و ارزش والای فردوسی و شاهنامه نزد سعدی شیرازی

فردوسی پدر فرهنگ ایران و شاهنامه براستی مادر فرهنگ ایران زمین است . سعدی ، حافظ ، مولوی و ... همه فرزندان فردوسی اند . همه ی فرزندان فردوسی به پدر خود وفادار بوده و او را ستوده اند. سعدی شیرین سخن شیراز،آنچنان فردوسی و نامه ی جاودانه اش را ستوده است ،که اوج وفاداری و ارج گذاری او  نسبت به پدر فرهنگ ایران زمین را نشان می دهد.

سعدی شاهنامه خوانی را کاری بسیار بزرگ و ارزشمند بر شمرده است:

حدیث پادشاهان عجم را

حکایت نامه ی ضحاک و جم را

بخواند هوشمند نیک فرجام

نشاید کرد ضایع خیره ایام

مگر کز خوی نیکان پند گیرند

وز انجام بدان عبرت پذیرند

سعدی اشاره می کند که هوشمندان نیک فرجام به شاهنامه خوانی می پردازند دو دیگر اشاره به سود و فایده ی شاهنامه خوانی دارد و می فرماید کسی که آن را بخواند از خوی نیکان و سرانجام بدان پند می گیرد و زندگی خویش را تباه نمی کند .

سعدی در جای جای بوستان و دیگر گفتارهایش از شاهان باستانی ایران یاد می کند :

کرا دانی از خسروان عجم

ز عهد فریدون و ضحاک و جم

که بر تخت و ملکش نیامد زوال؟

نماند به جز ملک ایزد تعال

و در جایی دیگر اشاره به سنگ نبشته ای از جمشید می کند که بر سر چشمه ای ساخته بودند و  بر روی آن نوشته بودند :

شنیدم که جمشید فرخ سرشت

به سرچشمه ای بر به سنگی نوشت

بر این چشمه چون ما بسی دم زدند

برفتند چون چشم بر هم زدند

گرفتیم عالم به مردی و زور

ولیکن نبردیم با خود به گور

دور نیست که این سنگ نبشته از آن دیگر شاهان مثلا شاهان هخامنشی و یا ساسانی و یا ... بوده باشد ، اما از آنجا که جمشید در ایران نماد سازندگی بوده است و ایرانیان از وی فراوان یاد می کرده اند ، این سنگ نبشته نیز به جمشید نسبت داده شده باشد . همانگونه که پارسه (تخت جمشید) را که بدست هخامنشیان ساخته شد  بود، به جمشید پیوستند و تخت جمشیدش خواندند . گفتنی است در زمان بهرام گور نیز تندیس ها و آثاری از شاهان پیشین پیدا میشود که موبدان با بررسی این آثار ، ساخت آنان را به جمشید نسبت می دهند .
سعدی خوانش شاهنامه را به فرمانروایان و سران پیشنهاد می کند:

اینکه در شهنامه‌ها آورده‌اند

رستم و رویینه‌ تن اسفندیار

تا بدانند این خداوندان ملک

کز بسی خلقست دنیا یادگار

و سرانجام سعدی روی در روی فردوسی :

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد

که رحمت بر آن تربت پاک باد

آرامگاه سعدی

بکوشش : مهدی زیدآبادی نژاد
یاری نامه : چهار سخنگوی وجدان ایران – محمد علی اسلامی ندوشن

در همین زمینه