اسکندر گجستک در شاهنامه

اسکندری که در شاهنامه به ما رسیده که بسیار هم با افسانه در آمیخته است گویا از اسکندر نامه ای سر چشمه گرفته که معروف به اسکندر نامه یونانی است و آن را به شخصی به نام کالیستنسن نسبت می دهند.آن اسکندر نامه در سده ی سوم میلادی در مصر گرد آوری شده و مطالب آن ابتدا به شاهنامه ی ابومنصوری راه یافته و از آنجا دست مایه کار فردوسی در تالیف و تنظیم شاهنامه شده است.

شاهنامه متنی بر پایه داستان پروازی به شیوه ی حماسه سرایی است که داستان اسکندر را همانگونه که با افسانه در آمیخته بوده با اضافاتی به منظور عبرت گرفتن و شنیدن پند و اندرز آموزی از سرنوشت انسان روایت کرده است:

چنین است رسم سرای کهن      

سکندر شد و ماند ایدر سخن

چو او سی و شش پادشا را بکشت  

نگر تا چه دارد ز گیتی به مشت

بر آورد بر مایه ده شارستان            

شد آن شارستان ها کنون خارستان

بجست آنچه هرگز نجسته ست کس  

سخن ماند از او اندر آفاق بس

سخن به که ویران نگردد سخن      

چو از برف و باران سرای کهن

درباره ی اسکندر همواره از زبانی به زبانی و از دوره ای تا دوره ای روایتی نو و تفسیری دیگر گونه ساخته شده و هر نسل به اقتضا خوانشی نو از او داشته به طوری که حکیم فردوسی در شاهنامه از وی به عنوان فرزند دارا(داریوش سوم)یاد کرده که در روم نزد  مادر و نیای خود فیلقوس پرورش یافته است البته این افسانه هیچ ارتباطی با المپیاس مادر اسکندر ندارد،بلکه اسکندر مادر خویش را به خدایان نسبت داده و خود را از نوادگان آنان برخوانده است.

در برخی تحلیل ها از اسکندر آمده که گویا ایرانیان باستان برای جبران سر خوردگی و باور اینکه کشور را ارزان به بیگانه نداده اند،اینگونه القا کرده اند که دارا شهریار ایران را از دختر قیصر فرزندی بود که او همان اسکندر است! چگونگی این داستان به تفضیل در شاهنامه آمده است. به این ترتیب هم از سوی ایرانیان و هم از جانب دیگران پیرامون اسکندر چندان افسانه ساخته و پرداخته اند که حتی کتب مقدس نیز از بیان آن بی بهره نمانده اند.تا جایی که قرآن به او لقب ذوالقرنین داده و یا به مرتبه ی پیامبری رسانده اند و یا فراتر از آن وی را فرزند خدا خواندن از آن جمله است لازم به توضیح است که علامت شاخ داشتن نزد مردم قدیم بین النهرین نشانه ی خدایی بوده است.

از جهتی دیگر خلاف برخی نظرها که گفته اند که شاهنامه از اسکندر به نیکی یاد کرده،این قلم بر این باور است که فردوسی بر پایه مختصات خردگرایی و پاکی نفس و سلامت اندیشه و زبان در انتقال مفاهیم و ارزش های نهفته در داستان ها سخن را ارج و حرمت نهاده به رغم تجاوزگری و غارت و کشت و کشتاری که اسکندر کرده صرفا به لحاظ هوشمندی و تدبیری که در جنگ و اداره ی امور از خود نشان داده از او یاد کرده است نه اینکه بخواهد چهره ای انسانی از اسکندر نشان بدهد آنگونه که از شخصیت هایی مانند پیران ویسه سپهسالار توران و اغریرث برادر افراسیاب که هر دو در جبهه ی بدی و دشمنان ایران بوده اند به نیکی یاد کرده است.و این چنین است که به درستی  فردوسی حکیم و سخنوری نیک منش و با آزرم خوانده می شود و به شایستگی مورد احترام و ستایش جهانیان است. از درایت و تدبیر اسکندر یکی آنکه با سی هزار جنگجوی پیاده و چهار هزار و پانصد سواره از تنگه ی داردانل گذشت و لشکر گشن و چند صد هزار نفری داریوش را شکست داد.دو دیگر که هر سرزمین را که تسخیر می کرد مقامات عالیه را به یونانیان می سپرد و مراتب پایین را دست نخورده همچنان باقی می گذاشت و به راه خود ادامه می داد.سه دیگر که در برخی پیش آمدها ارسطو فیلسوف نابغه و معلم خود را به رایزنی فرا می خواند.

شکستی که اسکندر به امپراتوری شکوه مند و گسترده ی هخامنشی وارد آورد از او اسطوره ای ساخت که گرچه ایرانیان او را گجستک(ملعون)می خواندند لیک توان و شجاعتش را نیز نا دیده نگرفته به آن اعتراف می کردند.از ویژگی های دیگر اسکندر بعد از فروپاشی دولت هخامنشی که بیگمان هدف اصلی او بود،چرخشی معنی دار در ادامه ی لشکر کشی هایش پدید آمد که به کلی مسیر داستان تغییر کرد.به گونه ای که انگار به جای کشور گشایی به جهان گردی می پرداخت تا عجایب دنیا را از نزدیک ببیند و به راز و رمز های ناشناخته ی آن آگاهی یابد. اسکندر وارد هر سرزمینی که می شد از مهتران و آگاهان آن دیار می پرسید :

بپرسید از ایشان که ایدر شگفت      

چه چیز است که اندازه باید گرفت؟

کلام آخر اینکه ضربه ای که لشکر کشی اسکنر مقدونی به کیان هخامنشی وارد کرد چنان عمیق و ویرانگر بود که تا هزار سال پس از آن کشور نتوانست از زیر بار سنگین آن بلند شود تا سرانجام با خواری و ذلت دستخوش هجوم قبایل بیابان گردی شد که حتی پیروزی برای خودشان نیز گیج کننده و غیر قابل باور بود.

مجید زرکی

دیدگاه‌ها  

0 # حسین خزاعل 1390-03-12 08:56
مرسی کارت درسته
فقط یکم وقت برنامتونو بیشتر کنید :-)
پاسخ دادن
-3 # حقیقت خودم 1390-05-27 00:52
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم.................ببخشید شاهنامه ایی که شما در دست دارید نوشته چه کسی است .. کدام استاد ان را نوشته .... متشکر منتظر پاسخ
پاسخ دادن
+4 # سرپرست دیدگاه ها 1390-05-27 09:24
گفتاورد از حقیقت خودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم.................ببخشید شاهنامه ایی که شما در دست دارید نوشته چه کسی است .. کدام استاد ان را نوشته .... متشکر منتظر پاسخ


درود بر شما هم میهن ارجمند
ما در بیشتر نوشتار خود از شاهنامه چاپ مسکو که یکی از بهترین ویرایش های شاهنامه میباشد , بهره میبریم .در برخی جاها نیز از شاهنامه های استادان خالقی مطلق و فریدون جنیدی سود میبریم.
پاسخ دادن
-3 # حقیقت خودم 1390-05-28 06:22
گفتاورد از سرپرست دیدگاه ها:


درود بر شما هم میهن ارجمند
ما در بیشتر نوشتار خود از شاهنامه چاپ مسکو که یکی از بهترین ویرایش های شاهنامه میباشد , بهره میبریم .در برخی جاها نیز از شاهنامه های استادان خالقی مطلق و فریدون جنیدی سود میبریم.

...........................
بسم الله الرحمن الرحیم...
سلام علیکم.........منم ترسم از همین جاعل بلفطره فریدون جنیدی هستش... فردوسی در شاهنامه انقدر اسکندر را میستاید و تحسین میکند که او را حتی به مکه میفرستد و حاجی میکند شما میگویید فردوسی داشته با زبان بی زبانی له اسکندر طنعه میزده چرا باید به اسکندر طعنه میزده مگه نوادگان اسکندر یا فامیلاش بودن که مثلا اگر فردوسی مستقیما به اسکندر متلک میزده یا فحاشی میکرده اونا بیان فردوسی رو کتک بزنن فردوسی از چی میترسیده که بخواد با زبان بی زبانی متلک بپرونه به اسکندر... من زمانی که نوشته شما راخواندم البته ببخشید ولی فهمیدم که خیلی من در اوردی و سرهم بندی الکی و به قول خودمون.... مالی بود... یک لین معرفی میکنم از استاد بزرگ تاریخ نگار رضا غیاث ابادی در تقد فریدون جنیدی...اقای غیاث ابادی را هم میتوان در ویکی پدیا سرچ کرد... چیزی بالای 35 کتاب درباره تاریخ ایران باستان نوشته...
ghiasabadi.com/joneydi2.html
پاسخ دادن
+1 # سرپرست دیدگاه ها 1390-05-28 18:08
گفتاورد از حقیقت خودم:

...........................
بسم الله الرحمن الرحیم...
سلام علیکم.........منم ترسم از همین جاعل بلفطره فریدون جنیدی هستش... فردوسی در شاهنامه انقدر اسکندر را میستاید و تحسین میکند که او را حتی به مکه میفرستد و حاجی میکند شما میگویید فردوسی داشته با زبان بی زبانی له اسکندر طنعه میزده چرا باید به اسکندر طعنه میزده مگه نوادگان اسکندر یا فامیلاش بودن که مثلا اگر فردوسی مستقیما به اسکندر متلک میزده یا فحاشی میکرده اونا بیان فردوسی رو کتک بزنن فردوسی از چی میترسیده که بخواد با زبان بی زبانی متلک بپرونه به اسکندر... من زمانی که نوشته شما راخواندم البته ببخشید ولی فهمیدم که خیلی من در اوردی و سرهم بندی الکی و به قول خودمون.... مالی بود... یک لین معرفی میکنم از استاد بزرگ تاریخ نگار رضا غیاث ابادی در تقد فریدون جنیدی...اقای غیاث ابادی را هم میتوان در ویکی پدیا سرچ کرد... چیزی بالای 35 کتاب درباره تاریخ ایران باستان نوشته...
http://ghiasabadi.com/joneydi2.html


به یاری یزدان
دوست ارجمند توهین و بد و بیرا گفتن به شخص یا اشخاصی که دیدگاهشان با ما یکی نیست کار درستی نیست . استاد فریدون جنیدی بی تردید یکی از بزرگترین ایرانشناسان و شاهنامه پژوهان جهان میباشد که زندگانی خویش را در راه خدمت به میهن گرامی صرف کرده است.
در پاسخ به گفتارهای شما :
فردوسی سخنی از خویش نگفته است هر چه بوده از خدای نامک آمده و وی به نظم کشیده است پس افکار فردوسی دخالتی در داستان های شاهنامه نداشته است . پس از تاختن اسکندر به ایران و ویرانیهایی که وی به وجود آورد ایرانیان به وی پاژنام (لقب) گجستک به معنی ملعون دادند پس وی در ایران محبوب نبوده است . اما ستایش هایی که از وی در شاهنامه و گفتارهای دیگران آمده است , برگرفته از اسکندر نامه یونانی است که شوربختانه به دروغ از اسکندر ستایش کرده است .بی تردید بسیاری از داستان هایی که در ستایش سکندر در شاهنامه آمده است یا به شاهنامه فردوسی افزوده شده بود یا به خدای نامک که روی هم رفته نمیتواند با حقیقت سازگار باشد .
سخن خود فردوسی درباره سکندر چنین است :
چو او سی و شش پادشا را بکشت /نگر تا چه دارد ز گیتی به مشت
برآورد پرمایه ده شارستان /شد آن شارستانها کنون خارستان

در بخش های دیگری از شاهنامه نیز به ویرانگری اسکندر در ایران اشاره شده است . در ضمن اگر بخواهیم این افزونه هایی که شما از آن به عنوان سند یاد کرده اید را به حساب آوریم باید بپذریم که اسکندر ایرانی بوده است !
در پایان :
شما به پاسخ پیشین ما دقت فرمایید که گفته شد :شاهنامه فریدون جنیدی یکی از نسخه هایی است که ما از آن بهره می بریم نه همه آن .
پاسخ دادن
-1 # حقیقت خودم 1390-05-28 21:48
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم............شخصیت فریدون جنیدی را باستان شناس و تاریخی نگاری همچون رضا غیاث ابادی نقد کرده و برای پاسخ به این نقد باید
با دلیل و مدرک سخن بگویید... فریدون جنیدی سالهای عمر خویش را در امر تحریف تاریخ و شاهنامه سپری کرده نه چیز دیگر...درباره شخصیت علمی فریدون جندی باید گفت که او تا کنون فقط شش کتاب نوشته و یکی از انها هنوز منبعی برایش پیدا نشده و دیگری داستانهای رستم پهلوان است که یازده جلد است و این کتاب یازده جلدی رستم پهلوان که نوشته ایشون هست قوه تخیل بسیار عالی ایشان را میرساند .... ولی استاد بزرگ رضا مرادی غیاث ابادی که شخصیت جاعل فریدون جنیدی را نقد کرده...37 کتاب و چند صد مقاله تا کنون درباره ایران باستان نوشته است...درباره ویرانی که پس از جنگ اسکندر به بار اورد.... در هر جنگی ویرانی عاقبت ان جنگ است چیز تازه ایی نیست ... مثل کوروش که تمدنهای بزرگی همچون مادها و لیدی و بابل از بطور کلی از جغرافیا محو کرد..این را پروفسور پرویز رجبی هم گفته است...پس اگر بخاطر ویرانی پس جنگ اسکندر را خون خوار میدانید با کوروش را هم بخاطر از بین بردن این سه تمدن هم خون خوار بدانید... اینکه فردوسی خود از خودش در شاهنامه چیزی نگفته را به هم کیشان خود بگویید .. که اشعاری را که فردوسی در شاهنامه از زبان شاهان ایرانی درباره اعراب گفته را بیخود و بدون علم به فردوسی نسبت ندهند و نخواهند نشان دهند که فردوسی از اعراب متنفر بوده...اینکه ایرانیان برخی از انان اسکندر را معلون و گجستک بدانند طبیعی است چیز خاصی نیست زرتشتیان اسکندر را معلون میدانند و باستان پرستان که چیزی در امروز ندارند و فقط درباره گذشته مجعول و دروغین خود مینازند ..سخن بیش از دارز نمیکنم
پاسخ دادن
-1 # حقیقت خودم 1390-05-29 00:55
بسم الله الرحمن الرحیم
...........من به کسی توهین نکردم.. کسی توهین کرده که جعل میکند... من نمیدانم که واقعا جناب غیاث ابادی شاگرد فریدون جنیدی بوده یا نه... ولی سن اقای غیاث ابادی زیاده . ها.. و گاه پیش می اید که شاگردی عالی در نزد استادی سطح پایین شاگردی کند.. درباره تعداد نوشتهای اقای جنیدی . من در ویکی پدیا اسم اقای جنیدی را سرچ کردم و 6 کتاب از ایشون بود اگر هم بیشتر نوشته باشد شاید مهم نبودن و ارزش علمی نداشتن که در ویکی پدیا یاد نشدن..در مورد کوروش کوروش شهر اپیس و اکد را به اتش کشید البته اقای غیاث ابادی نوشته اند که مثل اینکه پادشاه اکد انجا را اتش زده ولی این گفته ایشان به طور علمی نقد شد و مشخص شد که اکد را کوروش اتش زد لینک نقد این مطلب...
shahaab.blogfa.com/post-97.aspx
........................
لینک سخنان اقای پرویز رجبی در مورد از بین بردن تمدن بابل و لیدی و ماد توسط کوروش..
chn.ir/news/?section=2&id=30299
..............................
البته اقای رجبی در جایی نوشته که از طرفداران افراطی باستان و کوروش کمی بیم دارد .. اینم لینکش........
shahaab.blogfa.com/post-86.aspx
...............
در مورد اینکه اسکندر وارد بابل شد با همان نام... این چیزی نیست چون ما بحثمون در باره از بین رفتن تمدن بابل توسط کوروش است نه نام و ادرسش... چندین بار توسط چندین قوم مختلف به ایران حمله شد ولی نام ایران همان ماند و عوض نشد... چیزی که گفتید دلیل نمیشه......چشمام خسته بود نتونستم مطالب بیشتری بنویسم
پاسخ دادن
+1 # سرپرست دیدگاه ها 1390-05-29 09:21
گفتاورد از حقیقت خودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
...........من به کسی توهین نکردم.. کسی توهین کرده که جعل میکند... من نمیدانم که واقعا جناب غیاث ابادی شاگرد فریدون جنیدی بوده یا نه... ولی سن اقای غیاث ابادی زیاده . ها.. و گاه پیش می اید که شاگردی عالی در نزد استادی سطح پایین شاگردی کند.. درباره تعداد نوشتهای اقای جنیدی . من در ویکی پدیا اسم اقای جنیدی را سرچ کردم و 6 کتاب از ایشون بود اگر هم بیشتر نوشته باشد شاید مهم نبودن و ارزش علمی نداشتن که در ویکی پدیا یاد نشدن..در مورد کوروش کوروش شهر اپیس و اکد را به اتش کشید البته اقای غیاث ابادی نوشته اند که مثل اینکه پادشاه اکد انجا را اتش زده ولی این گفته ایشان به طور علمی نقد شد و مشخص شد که اکد را کوروش اتش زد لینک نقد این مطلب...
http://shahaab.blogfa.com/post-97.aspx
........................
لینک سخنان اقای پرویز رجبی در مورد از بین بردن تمدن بابل و لیدی و ماد توسط کوروش..
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=30299
..............................
البته اقای رجبی در جایی نوشته که از طرفداران افراطی باستان و کوروش کمی بیم دارد .. اینم لینکش........
http://shahaab.blogfa.com/post-86.aspx
...............
در مورد اینکه اسکندر وارد بابل شد با همان نام... این چیزی نیست چون ما بحثمون در باره از بین رفتن تمدن بابل توسط کوروش است نه نام و ادرسش... چندین بار توسط چندین قوم مختلف به ایران حمله شد ولی نام ایران همان ماند و عوض نشد... چیزی که گفتید دلیل نمیشه......چشمام خسته بود نتونستم مطالب بیشتری بنویسم


پیشنهاد می شود کتاب " تاکیدی بر یگانگی شخصیت کورش و ذوالقرنین " اثر استاد محمدکاظم توانگر زمین چاپ انتشارات نوید شیراز را بخوانید . همچنین میتوانید برای آگاهی بیشتر و بهتر از شخصیت کورش بزرگ کتاب "کورش نامه" اثر گزنفون را بخوانید.
در پایان پیشنهاد می کنیم برنامه زنده "پنجره های رو به مهتاب" که هر یکشنبه از ساعت 9:30 از رادیو فرهنگ پخش میشود را دنبال فرمایید . میهمان این برنامه استاد جنیدی است که نزدیک به یک سال و نیم است در این برنامه به تفسیر شاهنامه می پردازند .
پیروز باشید
پاسخ دادن
-1 # حقیقت خودم 1390-05-29 22:15
بسم الله الرحمن الرحیم
.... شوربختانه شما میلی به پذیرفت حقیقت ندارید.. این دو بزرگواری که من گفتهایشان را تقدیم کردم یعنی استاد رضا مرادی غیاث ابادی و پروفسور پرویز رجبی بالاترین صاحب نظران تاریخ ایران باستان در ایران هستند..جتی اقای جلیل دوستخواه مترجم اوستا خود به اقای غیاث ابادی رجوع میکند در موارد تاریخی ]چندی پیش هم به اقای غیاث ابادی نامه ایی نوشتن و از ایشان و پورفسور پرویز رجبی خواستن تا نقدی بر مقاله اشپیگل بنویسن ... مقاله هفته نامه اشپیگل را بخوانید نویسنده مقاله اشپیگل که چندی پیش منتشر شد بواسطه باستان شناسان بزرگ جهان ثابت کرده است که کوروش یک ازادی بخش و ازادی خواه نبوده ... قولوو و دردوغ و جعل تا به کی مگر ما ملت ایران چه کم داریم که بخواهیم با جعل برای خود هویت بسازیم من دارم با جعلیات مبارزه میکنم که تیشه به ریشه ایران میزنند... و جعل همش دارد از سوی زرتشتیان و یهودیان صورت میگرد... شما هم دوست دارید در اوهام خود بمانید. بمانید...
پاسخ دادن
0 # سیمین 1390-06-01 02:35
استاد غیاث ابادی هیچوقت شاگرد آقای جنیدی نبوده . این حرف یاوه ایه که آقای جنیدی بر سر زبانها انداخته تا شهرت ایشان را مدیون خود کند
پاسخ دادن
+1 # کی فریدون 1390-06-01 22:32
درود بیکران به همه شما هم میهنان گرامی؛ نخست، غیاث آبادی کی استاد شد؟ نفهمیدیم. دوماً در شاهنامه هیچگاه تعریفی نشده از کسی یا قومی ، مگر اینکه ایرانی و نژاده باشد. و اسکندر در تمام متون باستانی به گُجستک معرفی شده.
و با دوست نازنین موافقم که اگر آن خواری شکست ایران بدست اسکندر گجستک نبود ما شاید از بیابانگردان شکست نمی خوردیم.
و در نهایت استاد دکتر فریدون جنیدی تمام مطالبی را که در شاهنامه آورده اند و نظر داده اند ، اگر هم در آن اشکالی باشد آنقدر ناچیز است که به چشم نمی آید. و تمام گفته هایشان بر پایه نظریه های علمی می باشد.
پاینده ایران
پاسخ دادن
0 # الهام 1390-10-05 23:40
:-) سلام من دانشجوی ارشد رشته ی زبان و ادبیات فارسی هستم اگر میشود و امکان دارد راجع به داستان اسکندر در شاهنامه و شخصیت های این داستان توضیح دهید یعنی ابتدا اشعار این داستان بعد نثر داستان و سپس در مورد شخصیتهای داستان اسکندر در شاهنامه توضیح دهید . :-) و ان داستان را از نظر خودتان تحلیل کنید با تشکر الهام امل
پاسخ دادن
0 # سرپرست دیدگاه ها 1390-10-06 09:20
گفتاورد از الهام:
:-) سلام من دانشجوی ارشد رشته ی زبان و ادبیات فارسی هستم اگر میشود و امکان دارد راجع به داستان اسکندر در شاهنامه و شخصیت های این داستان توضیح دهید یعنی ابتدا اشعار این داستان بعد نثر داستان و سپس در مورد شخصیتهای داستان اسکندر در شاهنامه توضیح دهید . :-) و ان داستان را از نظر خودتان تحلیل کنید با تشکر الهام امل


هم میهن ارجمند درود بر شما .
داستان سکندر گجستک در شاهنامه دارای بخش هایی افزوده شده است که از سوی فرذوسی بیان نشده است . ازین روی نمیتوان تحلیل درستی از آن داستان داشت . اما شما میتوانید با رفتن به پیوند زیر داده های بسیار خوبی پیرامون آن بدست آورید :
اسکندر بر تخت شاهی ایران:
www.mehremihan.ir/novelistic/79.../1430-eskandar.html

داستان سکندر در شاهنامه :
http://rmirzaei.blogfa.com/post-29.aspx

داستان اسکندر در شاهنامه چاپ مسکو :
http://shahnameh.recent.ir/default.aspx?item=350

همچنین میتوانید کتاب " شاهنامه به زبان ساده " را از همین پایگاه (مهرمیهن) دریافت کنید و داستان اسکندر را با نثری روان خوانید .
شاد و پیروز باشید
پاسخ دادن
0 # الهام 1390-10-07 18:33
متشکرم . ایا میشود شباهت داستان اسکندر در شاهنامه را با دیگر داستانها را در اینجا بیان کنید و در مورد شخصیتهایی که در داستان اسکندر وجود دارد توضیحی دهید :-)
پاسخ دادن
0 # الهام رضایی 1390-10-08 14:11
سلام منتظر پاسخ شما هستم شباهت داستان اسکندر با دیگر داستانها.......... :-) ایا میشودتمامی شخصیتهای داستان اسکندر را نام ببرید واگر امکان دارد در مورد هر شخصیت توضیحی بدهید ممنون میشم
پاسخ دادن
0 # الهام رضایی 1390-10-08 14:15
امکان داردسایت برنامه هایش را بیشتر کند مثلا لینک های ویزه چت...عکس... اخبار....
پاسخ دادن
0 # سرپرست دیدگاه ها 1390-10-08 16:35
گفتاورد از الهام رضایی:
سلام منتظر پاسخ شما هستم شباهت داستان اسکندر با دیگر داستانها.......... :-) ایا میشودتمامی شخصیتهای داستان اسکندر را نام ببرید واگر امکان دارد در مورد هر شخصیت توضیحی بدهید ممنون میشم

گفتاورد از الهام رضایی:
امکان داردسایت برنامه هایش را بیشتر کند مثلا لینک های ویزه چت...عکس... اخبار....


بانو رضایی درود بر شما
باور بفرمایید در داستان سکندر که داستانی بسیار دراز هم میباشد شخصیت های بسیار زیادی نقش دارند که اگر بخواهیم همه آنان را نام ببریم بسیار زمان بر است. از مهم ترین شخصیت های این داستان " داریوش سوم هخامنی " میباشد که شاهنشاه ایران در زمان تازش اسکندر به ایران است که بنا بر روایت شاهنامه با خیانت برخی افراد سودجو کشته میشود . روشنک یا رکسانا نیز از دیگر شخصیت های مهم این داستان است که به زور به همسری اسکندر در می آید . برای شناختن دیگر شخصیت ها باید حتما به پیوندهایی که در گفتار پیشین اشاره شد بروید و جستجو نمایید . اما درباره افزودن بخش هایی همچون اخبار و چت و عکس به پایگاه , یادآور میشوم مهرمیهن هم اکنون دارای دو بخش با نام های "فرتور" و "نگارخانه" میباشد که این دو بخش دربردارنده ی فرتورهای بسیاری پیرامون موضوعات ایرانشناسی میباشند .بخش اخبار نیز با نام " رویدادها" به کار خود ادامه میدهد که با سه زیر مجموعه "رویدادهای فرهنگی" " تازه های باستان شناسی" " گزارش های تصویری" در حال فعالیت است . و اما بخش سوم یعنی "چت" . ما نزدیک به دو سال پیش در پیام رسان (مسنجر) بیلوکس یک گپ گاه (چت روم ) با نام "سرزمین ایرانیان"را راه اندازی کرده بودیم که تا یک سال پیش به خوبی کار می کرد و از 3 استاد برجسته ایرانشناسی نیز دعوت کردیم و با آنان به گونه زنده به گفتگو پرداختیم اما چندی است که دیگر در آن بخش فعالیت نمی کنیم . گشایش گپ گاه های آنلاین کار دشواری نیست اما گرداندن آن بسیار سخت است که نیاز به همکاری های فروان دارد . امید است در آینده آن بخش را نیز ادامه دهیم . شاد و پیروز باشید .
پاسخ دادن
0 # الهام رضایی 1390-10-09 13:53
l[quote name="سرپرست دیدگاه ها"]

بانو رضایی درود بر شما
در داستان سکندر که داستانی بسیار دراز هم میباشد شخصیت های بسیار زیادی نقش دارند که اگر بخواهیم همه آنان را نام ببریم بسیار زمان بر است. از مهم ترین شخصیت های این داستان " داریوش سوم هخامنی " میباشد که شاهنشاه ایران در زمان تازش اسکندر به ایران است که بنا بر روایت شاهنامه با خیانت برخی افراد سودجو کشته میشود . روشنک یا رکسانا نیز از دیگر شخصیت های مهم این داستان است که به زور به همسری اسکندر در می آید . برای شناختن دیگر شخصیت ها باید حتما به پیوندهایی که در گفتار پیشین اشاره شد بروید و جستجو نمایید . اما درباره افزودن بخش هایی همچون اخبار و چت و عکس به پایگاه , یادآور میشوم مهرمیهن هم اکنون دارای دو بخش با نام های "فرتور" و "نگارخانه" میباشد که این دو بخش دربردارنده ی فرتورهای بسیاری پیرامون موضوعات ایرانشناسی میباشند .بخش اخبار نیز با نام " رویدادها" به کار خود ادامه میدهد که با سه زیر مجموعه "رویدادهای فرهنگی" " تازه های باستان شناسی" " گزارش های تصویری" در حال فعالیت است . و اما بخش سوم یعنی "چت" . ما نزدیک به دو سال پیش در پیام رسان (مسنجر) بیلوکس یک گپ گاه (چت روم ) با نام "سرزمین ایرانیان"را راه اندازی کرده بودیم که تا یک سال پیش به خوبی کار می کرد و از 3 استاد برجسته ایرانشناسی نیز دعوت کردیم و با آنان به گونه زنده به گفتگو پرداختیم اما چندی است که دیگر در آن بخش فعالیت نمی کنیم . گشایش گپ گاه های آنلاین کار دشواری نیست اما گرداندن آن بسیار سخت است که نیاز به همکاری های فروان دارد . امید است در آینده آن بخش را نیز ادامه دهیم . شاد و پیروز باشید . [quote name="سرپرست دیدگاه ها"]


salam bar shoma moteshakkeram az shoma mamnoonam .kheli karetoon dorost.moaffagh bashido sar boland
پاسخ دادن
0 # اردوان 1391-07-04 21:31
گفتاورد از حقیقت خودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم............شخصیت فریدون جنیدی را باستان شناس و تاریخی نگاری همچون رضا غیاث ابادی نقد کرده و برای پاسخ به این نقد باید
با دلیل و مدرک سخن بگویید... فریدون جنیدی سالهای عمر خویش را در امر تحریف تاریخ و شاهنامه سپری کرده نه چیز دیگر...درباره شخصیت علمی فریدون جندی باید گفت که او تا کنون فقط شش کتاب نوشته و یکی از انها هنوز منبعی برایش پیدا نشده و دیگری داستانهای رستم پهلوان است که یازده جلد است و این کتاب یازده جلدی رستم پهلوان که نوشته ایشون هست قوه تخیل بسیار عالی ایشان را میرساند .... ولی استاد بزرگ رضا مرادی غیاث ابادی که شخصیت جاعل فریدون جنیدی را نقد کرده...37 کتاب و چند صد مقاله تا کنون درباره ایران باستان نوشته است...درباره ویرانی که پس از جنگ اسکندر به بار اورد.... در هر جنگی ویرانی عاقبت ان جنگ است چیز تازه ایی نیست ... مثل کوروش که تمدنهای بزرگی همچون مادها و لیدی و بابل از بطور کلی از جغرافیا محو کرد..این را پروفسور پرویز رجبی هم گفته است...پس اگر بخاطر ویرانی پس جنگ اسکندر را خون خوار میدانید با کوروش را هم بخاطر از بین بردن این سه تمدن هم خون خوار بدانید... اینکه فردوسی خود از خودش در شاهنامه چیزی نگفته را به هم کیشان خود بگویید .. که اشعاری را که فردوسی در شاهنامه از زبان شاهان ایرانی درباره اعراب گفته را بیخود و بدون علم به فردوسی نسبت ندهند و نخواهند نشان دهند که فردوسی از اعراب متنفر بوده...اینکه ایرانیان برخی از انان اسکندر را معلون و گجستک بدانند طبیعی است چیز خاصی نیست زرتشتیان اسکندر را معلون میدانند و باستان پرستان که چیزی در امروز ندارند و فقط درباره گذشته مجعول و دروغین خود مینازند ..سخن بیش از دارز نمیکنم


خوب است بیش از این استاد کشورمان استاد جنیدی رو ناسزا نگویی کسی که دروغ میگوید خود غیاث آبادی است.
همچنین میتوانی درباره اینکه الکساندر اسکندر نیست به تارنگار cae.blogfa.com سری بزنی و ببینی که الکساندر هتا به پاسارگاد هم نرسیده چه برسه به چین و هند!!
در تاریخ ایران کهرم پور ارجاسپ ایونی(نژادی تورانی=آشوری) در زمان گشتاسپ به ایران تاخته و کاخ باختریش/باکتریا(در آذرآبادگان) رو به آتش میکشه و خانواده شاه رو میدزده به هندویش(هندیجان) میره و اونجا با برادر اسفندیار (شاید همان آریوبرزن) شاهزاده ایران میخنگه و اون رو شکست میده ولی در بابل از اسفندیار شکست میخوره و فرجام.

دانش شیمی نشون میده که تخت جمشید هرگز آتش‌ْوزی آنچنانی که میگویند را نیآزموده!!

همچنین اون الکساندری که دوستان یونان+پرست و ایران+ستیز سنگش رو به سینه میزنن در تاریخ هرودوت دارای نام است!(هرودوت در زمان اردشیر یکم!!) و الکساندری که رومیان نوشتند همان اسکندر شاهنامه است که ایرانیست و از نژاد اشکنیان است!

بهتره خودتون به اون تارنگار بروید و بیشتر بخوانید شاید وارون بر استادتان غیاث‌آبادی یک نوری دیدید.

بدرود.
پاسخ دادن
0 # اردوان 1391-07-04 22:01
گفتاورد از حقیقت خودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
...........من به کسی توهین نکردم.. کسی توهین کرده که جعل میکند... من نمیدانم که واقعا جناب غیاث ابادی شاگرد فریدون جنیدی بوده یا نه... ولی سن اقای غیاث ابادی زیاده . ها.. و گاه پیش می اید که شاگردی عالی در نزد استادی سطح پایین شاگردی کند.. درباره تعداد نوشتهای اقای جنیدی . من در ویکی پدیا اسم اقای جنیدی را سرچ کردم و 6 کتاب از ایشون بود اگر هم بیشتر نوشته باشد شاید مهم نبودن و ارزش علمی نداشتن که در ویکی پدیا یاد نشدن..در مورد کوروش کوروش شهر اپیس و اکد را به اتش کشید البته اقای غیاث ابادی نوشته اند که مثل اینکه پادشاه اکد انجا را اتش زده ولی این گفته ایشان به طور علمی نقد شد و مشخص شد که اکد را کوروش اتش زد لینک نقد این مطلب...
http://shahaab.blogfa.com/post-97.aspx
........................
لینک سخنان اقای پرویز رجبی در مورد از بین بردن تمدن بابل و لیدی و ماد توسط کوروش..
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=30299
..............................
البته اقای رجبی در جایی نوشته که از طرفداران افراطی باستان و کوروش کمی بیم دارد .. اینم لینکش........
http://shahaab.blogfa.com/post-86.aspx
...............
در مورد اینکه اسکندر وارد بابل شد با همان نام... این چیزی نیست چون ما بحثمون در باره از بین رفتن تمدن بابل توسط کوروش است نه نام و ادرسش... چندین بار توسط چندین قوم مختلف به ایران حمله شد ولی نام ایران همان ماند و عوض نشد... چیزی که گفتید دلیل نمیشه......چشمام خسته بود نتونستم مطالب بیشتری بنویسم

گفتاورد از حقیقت خودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
...........من به کسی توهین نکردم.. کسی توهین کرده که جعل میکند... من نمیدانم که واقعا جناب غیاث ابادی شاگرد فریدون جنیدی بوده یا نه... ولی سن اقای غیاث ابادی زیاده . ها.. و گاه پیش می اید که شاگردی عالی در نزد استادی سطح پایین شاگردی کند.. درباره تعداد نوشتهای اقای جنیدی . من در ویکی پدیا اسم اقای جنیدی را سرچ کردم و 6 کتاب از ایشون بود اگر هم بیشتر نوشته باشد شاید مهم نبودن و ارزش علمی نداشتن که در ویکی پدیا یاد نشدن..در مورد کوروش کوروش شهر اپیس و اکد را به اتش کشید البته اقای غیاث ابادی نوشته اند که مثل اینکه پادشاه اکد انجا را اتش زده ولی این گفته ایشان به طور علمی نقد شد و مشخص شد که اکد را کوروش اتش زد لینک نقد این مطلب...
http://shahaab.blogfa.com/post-97.aspx
........................
لینک سخنان اقای پرویز رجبی در مورد از بین بردن تمدن بابل و لیدی و ماد توسط کوروش..
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=30299
..............................
البته اقای رجبی در جایی نوشته که از طرفداران افراطی باستان و کوروش کمی بیم دارد .. اینم لینکش........
http://shahaab.blogfa.com/post-86.aspx
...............
در مورد اینکه اسکندر وارد بابل شد با همان نام... این چیزی نیست چون ما بحثمون در باره از بین رفتن تمدن بابل توسط کوروش است نه نام و ادرسش... چندین بار توسط چندین قوم مختلف به ایران حمله شد ولی نام ایران همان ماند و عوض نشد... چیزی که گفتید دلیل نمیشه......چشمام خسته بود نتونستم مطالب بیشتری بنویسم


درود!
درسته کسی که تحریف و جعل میفرماید توهین کرده همچون جناب غیاث‌آبادی ، استاد جنیدی زبان‌شناسی ست که در رشته ای که شما دوست دارید/تاریخ زیاد نمینویسد چون رشته اش نیست ولی استاد عکاس شما در هر زمینه ای که دوست داشته باشد کتاب کپی میکند همان ترجمه استوانه کوروش که از دکتر ارفعی ربوده بود.
گمان میکنم نوشتار خودآموز اوستایی استاد جنیدی رو بسیار خونده تا بتونه دیدگاهی در اون باره هم بده! که در آینده خوهیم دید.

غیاث آبادی خود پیشتر ها استاد جنیدی رو بزرگترین استاد تاریخ میدانسته ولی امروز به رازهای نهانی او را خرده میگیرد و شاهنامه ایشان رو زیر ؟ میبره!

همچنین تا یادم نرفته بگم که اسکندر ایرانی در اسکندرنامه نظامی ستوده شده و گفته شده که نوازاده ی ایس اسحاق بود! کنون ببینیم ایس اسحاق کیست: عیص تازی گشته اشک و اسحاق (پسر ابراهیم) تازی گشته آشاک است! ابراهیم هم در تاریخ تبری و بلعمی از نژاد کُردهای بابل(کردستان عراق) است که زبان عربی رو پس از رفتن به عربستان و حجاز می‌آموزه!! از قبیله جرهم.

کعبه هم که ساخته ابراهیم است (مسلمانان میگویند بازسازی است!) و به پیامبر اسلام ولبستگی ندارد که پس از اسلام طواف را راه انداخته باشد این کار از زمان ابراهیم (شاید پرهام > ابرهام > ابراهیم) پایه گذاری شده و نظامی هم که او را از نوادگان عیص اسحاق ابراهیم میداند پس به مکه (بزمگه > مگه > مکه ،‌در بیستون ماکا) رفته باشد خنده دار نخواهد بود چراکه او ایرانی ست و جهانگیر و ذوالقرنین قرآن نیز هست! او کسی است که اروپا رو گرفته و تا حجاب ظلمت/قطب شمال می‌رود! و به الکساندر یونانی (کهرم تاریخ ایران) هیچ وابستگی ندارد سنگش را به سینه نزنید چون او کسی نبوده!
فردوسی هرگز الکساندری که میشناسیم کسی است که رومیان از دو رویداد تاریخی برای خود ساخته اند ، اسکندر ارومی=ارومیه (73پ.م)با آیین مهرپرستی و جهانگیر + الکساندر یونانی (کهرم) در 331پ.م(بنابر تاریخ های سنتی ایران تاریخ ما 266 سال تاریخ بیش از اندازه دارد!!!! که کسانی همچون ویل دورانت و گیرشمن و ویسهوفر و پیرنیا و ... خودخواسته یا ندانسته آن را پرداخته اند. 36 سال پس از گشتاسپ به بابل تاخته است!

برای فهمیدن بهتر به تارنگاری که بالاتر نشانی ش رو دادم بروید.

بخوانم همی این سخن در نهاد (اردوان)
چو ایران نباشد تن من مباد (استادم فردوسی)
پاسخ دادن
0 # تا زمان 1391-07-16 16:39
سلام می خواستم بدونم مادر لسکندر ایرانی بوده
پاسخ دادن
0 # سرپرست دیدگاه ها 1391-07-16 16:40
گفتاورد از تا زمان:
سلام می خواستم بدونم مادر لسکندر ایرانی بوده

درود بر شما . بنا به روایاتی که در شاهنامه نیز بازتاب یافته است , مادر اسکندر ایرانی بوده است و وی از سوی مادر ایرانی است . اما روایت های دیگر این داستان را رد می کنند . برخی هم بر این باورند که اسکندر شاهنامه که از مادری ایرانی زاده شده است با اسکندر رومی ضخصیت جداگانه ای دارد . اما اسکندری که در شاهنامه از او یاد شده است از مادری ایرانی بنام ناهید زاده شده است . گفتنی است باور درست تر این است که ایرانیان مادر اسکند را بنام ناهید میخواندند و مادر او در اصل ایرانی نبود.
پاسخ دادن
0 # qwsqws 1394-04-17 15:01
گفتاورد از حقیقت خودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
.... شوربختانه شما میلی به پذیرفت حقیقت ندارید.. این دو بزرگواری که من گفتهایشان را تقدیم کردم یعنی استاد رضا مرادی غیاث ابادی و پروفسور پرویز رجبی بالاترین صاحب نظران تاریخ ایران باستان در ایران هستند..جتی اقای جلیل دوستخواه مترجم اوستا خود به اقای غیاث ابادی رجوع میکند در موارد تاریخی ]چندی پیش هم به اقای غیاث ابادی نامه ایی نوشتن و از ایشان و پورفسور پرویز رجبی خواستن تا نقدی بر مقاله اشپیگل بنویسن ... مقاله هفته نامه اشپیگل را بخوانید نویسنده مقاله اشپیگل که چندی پیش منتشر شد بواسطه باستان شناسان بزرگ جهان ثابت کرده است که کوروش یک ازادی بخش و ازادی خواه نبوده ... قولوو و دردوغ و جعل تا به کی مگر ما ملت ایران چه کم داریم که بخواهیم با جعل برای خود هویت بسازیم من دارم با جعلیات مبارزه میکنم که تیشه به ریشه ایران میزنند... و جعل همش دارد از سوی زرتشتیان و یهودیان صورت میگرد... شما هم دوست دارید در اوهام خود بمانید. بمانید...

غیاث ابادی بالاترین صاحب نظر ایران باستان هست؟؟؟؟
برو یکمبا عقایدش اشنا شو بیشتر بشناسش نظرت عوض میشه
پاسخ دادن
0 # محمد 1400-05-10 15:09
سپاسگزار میشم لطف و کنید و توضیح بدبد که بر چه مبنایی، اسکندر گجستک و ملعون رو با جناب ذوالقرنین که در قران به ایشان اشاره شده، مطابقت داده و یکی دونستید. وافعا جای تحیره....!!!
پاسخ دادن
0 # سامان 1401-02-13 04:53
درود به دوستان گرامی.تاریخ رو باید علمی بدون تعصبات دینی بررسی کرد امروز با توجه به پیشرفت های باستان شناسی وکشف آثار وکتیبه ها وخوانش انها تاریخ نگاری های جعلی و موهوم وقرض مندانه جایگاهی نداره کافیه در مورد کوروش بزرگ به منشور کشف شده اش در بابل نگاه کرد که چطور از دادگریش پرده برداشته که حتی دشمنانش هم اورا ستایش میکنن یا به شهر استخر برید وسنگ نگاره کوروش با کلاه دوشاخش رو ببینید که در قران به دوالقرنین اشاره شده ومسیر لشکرکشی های کوروش واسکندر وداستان قوم ماجوج وآثار کشف شده از ان سد دوست عزیز در تفسیر المیزان علامه طبابایی هم ذوالقرنین رو کورش بزرگ میدونه من این دشمنی با تاریخ ونیاکان ایرانی خودمون رو نمیدونم از کجا میاد ولی باید نگاه باز داشته باشیم دین اسلام بسیار از ایینش شبیه زرتشته نماز پنج وعده ایش یکیشه پس بهتره احساسات امروز رو در گذشته ورود ندیم با سپاس واحترام به همه ی عزیزان
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه