دَمادَم یا دُمادُم ؟ نگاهی به یک واژه در شاهنامه

واژه ی دَمادَم به گونه ی Damadam  به معنی دَم به دَم یا لحظه به لحظه بارها در شاهنامه آمده است . پیشتر از اینکه ویرایش های نوین شاهنامه  از سوی استاد خالقی مطلق و مهدی قریب به دست ایرانیان برسد ، در بیشتر نسخه های چاپی این واژه به همین گونه ی دَمادَم خوانده می شد. در نسخه ی چاپی شاهنامه ی امیربهادری (امیرکبیر) نیز در پایان کتاب در بخش واژه نامه این واژه به گونه ی دَمادَم آمده و به معنی دَم به دَم معنی شده است . اما در ویرایش های نوین این واژه به گونه ی دُمادُم domadom به معنی پشت سر هم نشانه گذاری و معنی شده است . در واژه  نامه ی دهخدا و دیگر واژه نامه ها نیز هر دو گونه ی این واژه آمده و به دو گونه  ی دَم به دَم و پشت سر هم معنی شده است .

یکی از کسانی که بتازگی بر این واژه ایراد گرفته و همان گونه ی دَمادَم را درست پنداشته است ، استاد فریدون جنیدی است . جنیدی دُمادُم به معنی پشت سر هم را نادرست خوانده و دَمادَم  را بگونه ی دَم به دَم معنی کرده است . با آنکه دیگر کسان که ضبط دُمادُم را تایید کرده اند نیز دلایلی برای خود دارند اما هنوز بی گمان نمی توان درباره ی ضبط درست این واژه نظر داد . حال آنکه خود شاهنامه نیز در جایی ضبط دَمادَم Damadam به معنی دَم به دَم و لحظه به لحظه را تایید می کند :

در پایان کارنامه ی اردشیر بابکان :

چو جام نبیدش دمادَم شود

بخسپد بدانگه که خرَم شود

در بیت بالا می بینیم که واژه ی دمادَم با واژه ی خرَم پس آوا (قافیه) شده است و با نگاه به واژه ی خرَم می توان دریافت که پس آوای خرَم همان دمادَم است.

..........

مهدی زیدآبادی نژاد (گروه نویسندگان مهرمیهن)

نوشتن دیدگاه