مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

شاهنامه وشاهنامه سرایان

ابراهیم صفائی

سرودن (( شاهنامه )) در ایران دوران اسلامی نشانة روح ملیت و پیوند نا گسستنی با آین شاهنشاهی است . از قرن سوم هجری كه آرمانهای ملی ایرانیان برای بازیافتن فر و شكوه باستانی در این سرزمین ایزدی تجلی كرد و بزرگانی از گوشه و كنار این مرز و بوم برخاستند و برای بازگشت وحدت ملی و كسب استقلال و بزرگی دیرین میهن خود مردانه پیكار كردند ، یك نوع احساس پاك ملی و میهنی در مردم این كشور شكفته شد و چون ایانیان از آغاز تاریخ خود (( شاه )) را رهبر ملی و اجتماعی و پاسدار استقلال مملكت و مظهر فره ایزدی میدانستند ، از این رو پیوسته بازگشت به دوران استقلال و بزرگی و ظهور شاهنشاهی دادگر را آرزو میكردند ، مبارزة پی‌گیر ایرانیان در قرن سوم و چهارم هجری برضد حكومت بیگانگان روشنگر این آرمان ملی میباشد .

در اثر نهضت های ملی و احساسات میهنی و استقلال طلبانة ایرانیان در چنان روزگاری ، شاعران و سخنوران كه بیان كنندة احساسات توده‌های مردم بودند بسرودن شاهنامه آغاز كردند و در این كار چند هدف داشتند .

نخستین هدفشان بیان احساسات ملی و برانگیختن افكار عمومی ایرانیان بود برای بازگشت به دورة استقلال و فر و شكوه شاهنشاهی .

دومین هدف این بود كه پیوند معنوی و رابطة ناگسستنی مردم ایرانزمین را با آیین شاهنشاهی بیان كنند و با شرح آیین كشورداری و جنگ‌ها و كشورگشائی ها و حماسه‌های پادشاهان ، این اندیشه را در افكار عمومی بیدار سازند و مردم را در راه كسب استقلال ملی سوق دهند .

سومین هدف ، یادآوری قهرمانی‌ها و پهلوانی‌ها و سرافرازیهای ایران باستان بود و بمنظور برانگیختن روح پهلوانی مردم برای پاس میهن و پیكار با بیگانگان پرستان و نگهداشت پرچم و دیهیم شاهنشاهی ایران.

در چهارمین هدف هم ثبت رویدادهای تاریخی و نكوهش بیدادگران و ستایش دادگران را برای عبرت آیندگان در نظر داشته‌اند .

سرودن شاهنامه در ایران با این هدف‌ها آغاز گردید و چون این هدف‌های جاویدان ملی در هر زمان پایندان شكوه و آرامش كشور و آسایش مردم بوده است ، می‌بینیم اندیشة سخنوران در پیروی از احساس شاهدوستی و ملی برپایة بایستگی‌های زمان ، در مدت یازده قرن این آرمان را در ادبیات ایران جلوه‌گر ساخته است . از اینرو از قرن سوم هجری تا قرنی كه ما اكنون در آن زندگی می‌كنیم ، یعنی قرن چهاردهم هجری ، شاعران بسیار بسرودن شاهنامه پرداخته‌اند .

این ادامة شاهنامه سرائی در یازده قرن آیینه‌ئی است كه استمرار آرمان ها و اندیشه‌های ملی را نشان میدهد و گواه برآن است كه ایمان به آیین شاهنشاهی در هر عصر رنگ و جلوة تازه بخود گرفته و جالب این است كه شاهنامه سرایان همه در هنگامی كه احساسات ملی ایرانیان برانگیخته می‌شده یعنی در هنگامة یك رستاخیز ملی و تحول تاریخی بسرودن پرداخته‌اند .

در حقیقت شاهنامه سرائی فصل حماسی و ملی لدبیات ما را تشكیل میدهد و با ویژگی‌هائی كه دارد میتوان گفت یكی از شیوه‌های خاص شعر و ادبیات ایران است .

با آنكه شاهنامه سرائی در ایران از لحاظ آرمانهای ملی و ادبیات حماسی اهمیت بسیار دارد تا آنجا كه من بیاد دارم پژوهش كلی در این باره نشده و بسیاری از شاهنامه‌ها و شاهنامه سرایان ما ناشناخته مانده‌اند ، از اینرو برآن شدم در طی این مقاله سخنی كوتاه از شاهنامه‌سرائی و شاهنامه سرایان بازگویم و گروهی از شاعران ملی و منادیان میهنخواهی را كه به ادبیات حماسی ما شكوه بخشیده‌اند بكوتاهی معرفی كنم .

در اینجا من نیازی به نقل شعر شاهنامه‌ها و تفصیل سخن نمی‌بینم چون در این زمینه بتفصیل سخن راندن درحد یك كتاب است و آن هم از حوصله مقاله و مجله بیرون میباشد .

تنها از چهارده شاهنامه و شاهنامه سرا به اجمال سخن میگویم .

1 – شاهنامة مسعودی : چنانكه پژوهشگران تاریخ ادبیات ایران نوشته‌اند ، نخستین شاعری كه به نظم شاهنامه همت گماشته (( مسعودی مروزی )) بوده كه در نیمة دوم قرن سوم هجری شاعری میزیسته است . شاهنامة مسعودی در (( بحر هزج شش تائی ناسالم )) ( وزن دوبیتی‌های باباطاهر ) سروده شده و مسعودی این منظومه را از داستان (( كیومرث )) آغاز كرده ولی شاهنامة او برجای نمانده و تنها در برخی از متن های كهن از جمله در كتاب (( غرر اخبار الملوك )) ثعالبی از شعرهای شاهنامه مسعودی نقل شده است .

2 – دومین شاهنامه سرا ، ابومنصور محمد دقیقی است كه نخست در دربار (( ابوالمظفر امیر چغانیان )) بوده و به كیش زردتشتی گرایش داشته و بخواست ابومنصور عبدالرزاق حكمران طوس و نیشابور بنظم شاهنامه پرداخته ولی روزگار فرصت انجام این خدمت را به او نداده و در جوانی كشته شده است .

شاهنامة دقیقی در (( بحر تقارب هشت ركنی نا سالم )) سروده شده و تنها هزار بیت از آن برجای مانده كه در آغاز شاهنامة فردوسی جای گرفته و ارزش هنری شعر او خوب است و فردوسی را بر دقیقی حقی است كه هزار بیت بازماندة شاهنامة او را در كتاب خود آورده و این اثر را پاس داشته است .

3 – شاهنامة (( حكیم ابوالقاسم فردوسی )) معروف ترین و پر ارج ترین شاهنامه‌ها و گرامی‌ترین منظومة ملی و حماسی ادبیات فارسی میباشد و از فراوانی شهرت بی‌نیاز و بلكه برتر از آن است كه سخنی دربارة آن گفته شود .

این اثر بزرگ به تشویق ابو منصور عبدالرزاق حكمران طوس در سال 365 ه – ق آغاز و در سال 400 ه – ق در زمان سلطان محمود غزنوی پایان یافته و شامل متجاوز از پنجاه و چند هزار بیت میباشد .

فردوسی از ابو منصور عبدالرزاق مشوق خود در آغاز شاهنامه چنین یاد كرده است :

بدین نامه چون دست كردم دراز یكی مهتری بود گردن فراز

جوان بود و از گوهر پهلوان خردمند و بیدار و روشن روان

بچشمش همان خاك و هم سیم و زر بزرگی ازو یافته زیب و فر

مرا گفت كز من چه آید همی ؟ كه جانب سخن بر گراید همی

بچیزی كه باشد مرا دسترس بكوشم نیازت نمانم به كس

به كیوان رسیدم ز خاك نژند ازان نیكدل نامدار ارجمند

این گفتار چنین می‌نماید كه ابو منصور وسایل آسایش فردوسی را تكفل كرده ولی بغداد مرگ ابو منصور هم فردوسی بكار نظم شاهنامه اشتغال داشته و پس از گرفتاری و پریشانروزگاری همراه (( علی دیلمی )) و (( ابودلف )) كاتب و راوی اشعار خود به دربار سلطان محمود غزنوی شتافته و بگفتة (( ادوارد براون )) همینكه به دربار محمد درآمده مقدمه‌ئی در ستایش سلطان بر شاهنامه افزوده است ( تاریخ ادبیات ایران – از ادوارد براون ترجمه مجتبائی ص 190 )

فردوسی تاریخ ایران را از آغاز سلسلة داستانی پیشدادی تا انقراض پادشاهی ساسانیان و چیرگی اعراب بر این بنظم كشیده و مآخذ او بیشتر شاهنامه منثور ابو منصوری و متن خداینامه و اوستا و تاجنامه و نقل شفاهی مؤبدان و سالخوردگان و آگاهان بوده و تنها دورة اشكانیان را بواسطة نداشتن مأخذ با آوردن ابیاتی معدود مبهم گذاشته است .

شاهنامه فردوسی چنانكه میدانیم هموزن شاهنامة دقیقی و در بحر تقارب هشت ركنی ناسالم ( فعولن فعولن فعولن فعول ) میباشد .

بعقیدة گروهی از محققان و فردوسی شناسان ، قریب یك دهم از اشعار شاهنامه الحاقی میباشد و از فردوسی نیست .

شاهنامه در نسخه‌های فراوان و خطی و چاپی منتشر شده معروفترین و گرانبها ترین نسخة شاهنامه ، شاهنامة بایسنقری است كه در قرن هشتم هجری به دستور و كوشش (( بایسنقر )) نوة امیر تیمور از روی نسخه‌های مختلف گرد آوری شده و با یك مقدمة جامع و مینیاتورها و تذهیب و نقاشی زیبا آراسته گردیده و در سال 1350 ( زمان جشن دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران ) از روی ابن نسخة بسیار ظریف و نفیس تعدادی كتاب چاپ شد و در میان ایرانشناسان توزیع گردید ، شاهنامة سلطنتی میباشد .

4 – شاهنامه اسدی طوسی : این شاهنامه بنام گدشاسپ نامه میباشد و در قرن پنجم ه . ق سروده شده است .

(( گرشاسپ )) آخرین پادشاه سلسلة افسانه‌ئی پیشدادی است .

اسدی شاهنامة خود را به وزن شاهنامة فردوسی سروده و از پادشاهی و دلاوریهای گرشاسپ سخن رانده و كتاب او از حیث ارزش ادبی ئ هنری همپایة شاهنامة دقیقی و در پایگاه فرودین شاهنامة فردوسی قرار دارد . اسدی پهلوان داستان خود را از پهلوان شاهنامة فردوسی برتر دانسته و گفته است :

گراز جنگ (( گرشاسپ )) یاد آید همه جنگ (( رستم )) بیاد آیدت

5 – شاهنامة هاتفی جامی : در نیمة اول قرن دهم بوسیلة هاتفی جامی شاعر خراسان شاهنامه‌ئی در بحر تقارب دربارة جنگ ها و پیروزی های شاه اسمعیل صفوی سروده شده ولی هاتفی هم مانند دقیقی زود در گذشته و بیشتر از 1200 بیت از اشعارش برجای نمانده است .

اشعار شاهنامة هاتفی از لحاظ ارزش هنری و ادبی كمتر از شاهنامه دقیقی و اسدی میباشد .

6 – شاهنامة قاسمی : این شاهنامه از طرف شاعری بنام قاسمی جنابدی بفاصلة كوتاهی پس از شاهنامة هاتفی سروده شده و تاریخ تأسیس پادشاهی صفویه و سلطنت و جنگ‌های شاه اسمعیل و شاه طهماسب را دربر دارد و مشتمل بر 6300 بیت است و در حقیقت (( قاسمی )) كار (( هاتفی )) را تكمیل كرده و از حیث ارزش ادبی و هنری با شاهنامة هاتفی برابر میباشد .

7 – شاهنامه حیرتی : اسم كوچك این شاعر نیز دانسته نشد ، اما میدانیم كه از سخنوران معاصر شاه طهماسب اول بوده و شاهنامه‌ئی در چند هزار بیت در بحر هزج مسدس ناسالم ( وزن منظومة خسرو و شیرین حكیم نظامی ) پرداخته كه بیشتر شرح غزوات بزرگ اسلام و قسمتی نیز شامل ستایش شاه طهماسب و شرح دلاوریهای او است :

این شاهنامه از لحاظ ارزش هنری و ادبی متوسط میباشد وابیات ضعیف هم دارد .

8 – شاهنامة بهشتی : شاعر دیگر بنام بهشتی ( كه نمیدانم همان بهشتی گیلانی است كه معاصره شاه سلیمان و سلطان محمد خدابنده بوده و صاحب تذكرة نصر آبادی از او نام برده ، یا كسی دیگر است ) در سال 985 ه – ق شرح جنگ سلطان محمد خدابنده را با سلطان مراد پادشاه عثمانی بنظم كشیده و دلیری سلطان محمد و سپاهیانش را ستوده است .

اصل این شاهنامه را ندیده ام اما از اشاراتی كه در چند مأخذ رفته است چنین برمیآید كه در بحر سریع سروده شده ( هم وزن منظومه مخزن الاسراسر حكیم نظامی ) و قریب دو هزار بیت بوده و ارزش متوسطی داشته است .

9 – شاهنامة فردوسی : این شاهنامه از شاعری است بنام (( آقای صادق تفرشی )) كه در قرن دهم هجری میزیسته و شاهنامة خود را در ده هزار بیت مبنی بر خلاصة تاریخ ایران از پادشاهی كیومرث تا خلافت و آغاز نهضت ملی ایران سروده و ارزش ادبی آن در پایة متوسط است و وزن آن در (( بحر سریع )) میباشد .

10 – شهنامة نادری : شاعری بنام (( نظام الدین در سال 1162 ه – ق شرح پیروزی نادر را در هندوستان در بحر تقارب و در سه هزار بیت بنظم آورده كه چند نشخة خطی از آن برجاست و شعرش ارزش متوسط دارد و گاهی ضعیف است .

11 – شاهنامة نادری : این شاهنامه از شاعری است بنام (( محمد علی طوسی )) كه نسب خود را به فردوسی رسانیده و از اینرو خود را (( فردوسی ثانی )) نامیده است ! و از سال 1162 تا 1164 ه – ق شاهنامة نادری را در 5300 بیت در بحر تقارب ( با ارزش متوسط هنری و ادبی ) دربارة زندگی و جنگ های نادرشاه تا پایان كار او بنظم كشیده است . این شاهنامه بسعی انجمن آثار ملی و با مقدمة سهیلی خوانساری به چاپ رسیده است .

13 – شاهنامة صبا : این منظومه را (( فتحعلیخان صبا )) ( ملك الشعرای دربار فتحعلیشاه قاجار ) در شش هزار بیت سروده و در آن از جنگ های ایران با روس و عثمانی سخن رفته و در هندوستان با چاپ سنگین بطبع رسیده و ارزش هنری و ادبی آن در عرض شاهنامه اسدی و دقیقی شتاخته شده و گاهی بتقریب شاهنامة فردوسی تك بیت هائی دارد و از تمثیل و پند نیز خالی نیست یك تمثیل از شاهنامة صبا :

به دیلم مرا بود وقتی سفر بفرمان دارای جمشید فر

ز خاك سیه فام و آب سپید بجان گشتم از زندگی ناامید

به دانگی دوسیم از گذرگاه رود كشاورز آن مرز را هم نمود

ستم پیشه مردی ندادش درم به دشنام و چوبش بیازرد هم

من از آب آسان گذشتم چو برق ستم پیشه مسكین به گرداب غرق

رهائی ز كشتی بود با خدای و لیكن مرنجان دل ناخدای

14 – شاهنامة نوبخت یا (( پهلوی نامه )) : این شاهنامه سرودة دانشمند معاصر آقای حبیب الله نوبخت و مشتمل بر تاریخ ایران از پایان عصر ساسانی و دوران حكمرانی اعراب تا آغاز عصر پهلوی و شروع اصلاحات بنیادی بنیانگذار ایران نوین ( اعلیحضرت فقید رضا شاه كبیر ) می باشد و در حقیقت ادامة مطلب شاهنامة فردوسی دربارة ایران است .

شاهنامة نوبخت طولانی ترین منظومة فارسی و مشتمل بر یكصد هزار بیت می باشد و در ده جلد تنظیم شده ، جلد اول آن شامل قریب بیست هزار بیت در قطع بزرگ بسال 1307 شمسی در چاپخانة مجلس بطبع رسیده است . این اثر از لحاظ احساس ملی و از لحاظ اینكه طولانی ترین منظومة زبان فارسی است در خور توجه میباشد .

بجز آثار یاد شده منظومه های بسیار بتقلید شاهنامه سروده شده ولی نامهای دیگر دارند و از نظر هنری و ادبی در حد متوسط و گاهی پائین تر از متوسط و ضعیف قرار گرفته اند .
در تركیه و هندوستان نیز چند شاعر فارسی گوی بتقلید شاهنامه دربارة فتوحات سلطان بایزید دوم ( پادشاه عثمانی ) و اكبر شاه هندی ( پادشاه معروف سلسلة بابری هند ) منظومه هائی بنام شاهنامه و اكبر شاه سروده اند كه چون مربوط بتاریخ ایران نیست از یادآوری آنها چشم پوشی شد .

مطلبی را كه نباید در این مقال مسكوت گذاشت ، یادآوری از دو منظومة دیگر است كه هر دو در بحر تقارب سروده شده و با آنكه عنوان شاهنامه ندارد چون تقلیدی از وزن و شیوه شاهنامة فردوسی است نباید این دو اثر را نادیده گرفت .

یكی از دو اثر اسكندر نامة حكیم نظامی گنجوی است ، گرچه این اثر از حیث احساس ملی و میهنی با شاهنامه قابل قیاس نیست ولی از لحاظ هنر شعر و احساس شاعرانه و ظرافت ادبی بعقیدة بسیاری از مستشرقان و سخن شناسان در بسیاری از موارد براشعار فردوسی برتری دارد و روی هم از شاهكارهای شعر فارسی شمرده می شود .

اثر دیگر (( قیصر نامة )) ادیب پیشاوری است كه مشمتل بر بیست هزار بیت است و در بحر تقارب سروده شده و حاوی اشعار حماسی و میهنی و تمثیل و اندرز میباشد و چون كتاب را بنام قیصر و یلهلم دوم امپراتور آلمان آراسته آن را به (( قیصر نامه )) موسوم ساخته است .

این توضیح بایسته است كه در هنگام نخستین جنگ جهانی افكار عمومی ملت ایران صمیمانه خواستار پیروزی آلمان بود و بهمین مناسبت ملیون ایران به همكاری با آلمان و عثمانی ( متحد آلمان ) و پیكار با روس و انگلیس برخاستند و حكومت ملی به رهبری رضا قلیخان نظام السلطنه در كرمانشاه تشكیل شد و در سراسر ایران این احساسات وجود داشت .

ادیب پیشاوری ( با پایه بلند علمی كه داشت ) در آن هنگامه جنگ جهانی مانند یك شاعر متعهد ملی به پیروی از احساسات عمومی منظومة خود را (( قیصر نامه )) نامید و به (( قیصر ویلهلم دوم امپراتور آلمان )) تقدیم كرد .

این كتاب هنوز به چاپ نرسیده ولی از منظومه های حماسی و ارزندة شعر فارسی و بجز شاهنامة فردوسی و اسكندر نامه نظامی كه در اوج قرار دارند از دیگر آثاری كه برشمردیم كمتر نیست و بلكه در زمرة بهترین آنها است ، نقطة ضعف قیصرنامه آن است كه ادیب واژه‌های نا مأنوس زیاد بكار برده و این واژه‌ها از فصاحت بعضی از ابیات كاسته است .

از بوستان سعدی كه در بحر تقارب سروده شده و از شاهكارهای شعر فارسی میباشد ، سخنی نمیگوییم ، چون یك اثر ابتكاری است و با شیوة شاهنامه سرائی ارتباط ندارد و مجموعه‌ئی از اندیشه‌های اجتماعی و احساسات عاطفی سعدی است كه با زبان شیرین و تعبیرات و اصطلاحات دلنشین عارفانه و شاعرانة سعدی بیان شده است .

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML