نویسنده : مهدی زیدآبادی نژاد ( گروه نویسندگان مهرمیهن )

پارسه یا پرسپولیس , با شکوهترین و زیباترین شهر ایران باستان و حتا به گفته ی دیرینه شناسان اروپایی باشکوهترین شهر زیر آفتاب در جهان باستان بود .جهانیان در درازای تاریخ همواره این شهر را با نام پرسپولیس خوانده و نوشته اند و هم اکنون هم با همین نام میشناسند . "پرسپولیس"  به زبان یونانی یعنی " شهر پارسیان" .اما در ایران بیشتر ایرانیان این شهر را با نام "تخت جمشید" می شناسند که نادرست است و پیوندی با نام "پارسه" و "پرسپولیس" ندارد.

همانگونه که می دانیم آغاز ساخت شهر پارسه در هنگام هخامنشیان و پادشاهی داریوش بزرگ  بوده است و ادامه ی ساخت آن در زمان جانشینان داریوش انجام گرفت, پس پیوندی با پادشاهی جمشید شاه ندارد چرا که پادشاهی جمشید چند هزار سال پیش از هخامنشیان بوده است . پس این شهر که اگر آن را "تخت" هم بخوانیم نمیتواند از آن جمشید باشد . اما به آن دلیل که ایرانیان جمشید را نماد سازندگی و آبادانی در ایران می دانستند و نوشته های باستانی ایران هم این باور را ثابت می کرد, ایرانیان گمان بردند که این کاخ نیز باید بدست جمشید ساخته شده باشد . و به آن دلیل که پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی بدست سکندر گجستک (ملعون) , بیشتر گنجینه های نوشتاری و داشته های تاریخی ایرانیان نابود گشته بود , نامی از سازندگان این کاخ به گوش ایرانیان نرسید .( شاید این پرسش پیش بیاید که مگر بر نگاره ها و دیوارهای پارسه نام سازندگان آن نیامده بود ؟ پاسخ اینجاست که خوانش گل نوشته ها در همین چند دهه گذشته به گونه ی دقیق و درست انجام شد و پیشتر از آن کسی نتوانسته انان را بدرستی بخواند و به زبان پارسی برگرداند .)
یکی دیگر از دلایل این اشتباه تاریخی را می توان برداشت نادرست ایرانیان از متن های کهن باستانی از جمله شاهنامه فردوسی دانست که در داستان پادشاهی جمشید شاه آشکار گردیده است و میتوان به آن اشاره نمود . پس از آنکه ضحاک به ایران زمین درآمد و آهنگ پادشاهی نمود و به کاخ جمشید اندر شد چنین آمده است :

کی اژدهافش بیامد چو باد

به ایران زمین تاج بر سر نهاد

سوی تخت جمشید بنهاد روی

چو انگشتری کرد گیتی بروی

ایرانیان با دیدن این بیت ها دیگر ایمان پیدا کرده بودند که جمشید سازنده ی تخت جمشید ( شهر پارسه) بوده است و در آن حکومت می کرده است, که البته این برداشت نادرست بود و منظور از تخت جمشید در این بیت , تخت پادشاهی جمشید بود که بر روی آن نشسته بود و نه شهر پارسه !

بنابراین بایسته است که در نوشتارها و گفتارهای خود از نام "پارسه" که نام درستین این شهر بزرگ و باشکوه است بهره ببریم و به دیگران نیز گوشزد کنیم که از بکار بردن نام نادرست "تخت جمشید" بپرهیزند .

-----------------

در این نوشتار از گفتارهای استاد روانشاد شاپور شهبازی بهره برده ام . روانش جاودان باد .

دیدگاه‌ها  

0 # سجاد 1394-03-03 14:07
منظورتون از پادشاهی جمشید قبل از هخامنشیان بود یعنی چی؟
قبل هخامنشیان مگه ماد ها نبودن؟؟؟!
پاسخ دادن
-1 # مهدی زیدآبادی نژاد - گروه نویسندگان مهرمیهن 1394-03-03 18:03
گفتاورد از سجاد:
منظورتون از پادشاهی جمشید قبل از هخامنشیان بود یعنی چی؟
قبل هخامنشیان مگه ماد ها نبودن؟

هم میهن ارجمند :
درست است که مادها پیش از هخامنشیان فرمانروایی کرده اند اما مادها نخستین فرمانروایان نبوده اند .
دوران پادشاهی جمشید نزدیک به 8000 سال پیش برآورد شده است . یعنی چیزی نزدیک به 5000 سال پیش از هخامنشیان
پاسخ دادن
-3 # پویا 1394-08-03 01:24
به نظرم تخت جمشید کار معماران ایرانی نبوده، چون معماری اصیل ایرانی معماری خشتی است مانند: چغازنبیل و ارگ بم و... که با آب و هوای ایران سازگار تر بوده و هزینه ساخت کمتری دارد. ولی در کشورهای اروپایی که رطوبت هوا زیاد و نزولات جوی فراوان است، بنای خشتی دوام زیادی ندارد. لذا معماران آنجا برای ساخت بناهای بادوام مجبور به استفاده از سنگ شده اند که دوام زیادی دارد و به همین دلیل پیکره تراشی هم پیشرفت پیدا نمود. که البته آن را هم از مصریان باستان آموخته اند. احتمال زیاد تخت جمشید توسط معمارانی که در جنگ ایران با روم شرقی و یونان، اسیر ایرانیان شده بودند، ساخته شده و به همین دلیل هم توسط اسکندر و یارانش به آتش کشیده شد. چون آن را متعلق به ایرانیان نمی دانستند. لذا بناهای سنگی مانند تخت جمشید مربوط به یک مقطع خاصی از تاریخ ایران یعنی زمان فتوحات می باشند و در قبل و بعد از این بازه زمانی دیگر اثری از این نوع معماری به چشم نمی خورد. و الآن هم به همین دلیل غرب سعی در تبلیغ آن و معرفی اش بعنوان نماد تاریخ و تمدن ایران دارد. چون خود را مالک معنوی آن می داند.
پاسخ دادن
+1 # شهریار 1399-12-19 18:27
اسکندر تحت اغوای یک زن در حالت مستی دیتور آتش داد. کتابخانه‌ی اعظم را هم آتش زد. کتاب‌ها که ربطی به غربی ها ندارد. ضمنا بنای تاج محل خشتی نیست ولی توسط استاد عیسی شیرازی ساخته شده. آخر اینکه اروپایی ها تخت جمشید را تبلیغ نمیکنند. اصلا نیازی به تبلیغ ندارد.
حرف زیاد است اما سخنان شما کمی عجیب بود.
پاسخ دادن
0 # کامران 1400-05-02 11:38
پس کاخ آپادانا در شوش که سنگی است را چه کسانی ساخته اند ؟؟؟ و یا آرامگاه کورش در پاسارگاد که سنگی است یا ، گور دختر که سنگی است ، یا سرباز اشکانی که مجسمه ای سنگی است در دوره های بعدتر.
پاسخ دادن
+9 # ميثم 1394-12-23 15:49
هرچه هست و هر نامي كه دارد جلوه جلال ايران ارياييست.پاينده باد ايران و ايراني
پاسخ دادن
+2 # بانو 1396-08-29 10:42
گفتاورد از سجاد:
منظورتون از پادشاهی جمشید قبل از هخامنشیان بود یعنی چی؟
قبل هخامنشیان مگه ماد ها نبودن؟؟؟!

دوست عزیز جمشید پادشاه اسطوره ای است و میتونه چنین شخصی وجود نداشته باشه...جمشید پادشاه پیشدادی بوده درست مثل هوشنگ که اتش را اختراع کردوو میتونه اشاره به مردمی کهن داشه باشه که بعدها به صورت شخص چون جمشید نمود پیدا کرده...در هر صورت اسطوره داستان شفاهی مردمیست که باید بحث شه که ریشه اش چه بوده...و فرق داره با اثاری که مستقیم به چشم دیده میشن..
پاسخ دادن
+3 # امیر 1397-01-19 03:36
گفتاورد از پویا:
به نظرم تخت جمشید کار معماران ایرانی نبوده، چون معماری اصیل ایرانی معماری خشتی است مانند: چغازنبیل و ارگ بم و... که با آب و هوای ایران سازگار تر بوده و هزینه ساخت کمتری دارد. ولی در کشورهای اروپایی که رطوبت هوا زیاد و نزولات جوی فراوان است، بنای خشتی دوام زیادی ندارد. لذا معماران آنجا برای ساخت بناهای بادوام مجبور به استفاده از سنگ شده اند که دوام زیادی دارد و به همین دلیل پیکره تراشی هم پیشرفت پیدا نمود. که البته آن را هم از مصریان باستان آموخته اند. احتمال زیاد تخت جمشید توسط معمارانی که در جنگ ایران با روم شرقی و یونان، اسیر ایرانیان شده بودند، ساخته شده و به همین دلیل هم توسط اسکندر و یارانش به آتش کشیده شد. چون آن را متعلق به ایرانیان نمی دانستند. لذا بناهای سنگی مانند تخت جمشید مربوط به یک مقطع خاصی از تاریخ ایران یعنی زمان فتوحات می باشند و در قبل و بعد از این بازه زمانی دیگر اثری از این نوع معماری به چشم نمی خورد. و الآن هم به همین دلیل غرب سعی در تبلیغ آن و معرفی اش بعنوان نماد تاریخ و تمدن ایران دارد. چون خود را مالک معنوی آن می داند.


اول از همه سازندگان پارسه و یا پرسپلیس یا تخت جمشید اسیر نبوده اند و مزد دریافت میکردند که اسناد آن لوح های گلی یافت شده در پارسه است. علاوه بر این وسعت حکومت هخامنشیان در حدود چهار گوشه جهان آن زمان بود و ایشان از هنر تمام شهر های تحت حکومت خود استفاده کردند که این اثر شگرف را به وجود آورند. هخامنشیان از هنر بابلیان. عیلامیان. مصریان. یونانیان و آشوریان در ساخت این بنا بهره بردند و با درایت از سنگ در ساخت آن استفاده کردند که همانا دلیلیست بر پابرجا بودن این بنای شگرف تا به این روز. همچنین معماری متفاوت از جنس مواد استفاده شده است. آیا شما بنای دیگری غیر از آثار هخامنشی سراغ دارید که دارای دروازه هایی مثل دروازه ملل باشد؟ در ضمن فتوحات ایران برای مثال در زمان هخامنشیان. اشکانیان. ساسانیان فعال بوده و ربظی به دوره محدودی ندارد.
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی