رواج آثار شاعران ایران در هندوستان

اشاره: متن زير از نوشتاري نسبتا مفصل از آقاي دكتر ابوالقاسم رادفر گلچين شده است كه به طور گذرا به رواج آثار سه شاعربلندپايه ايران در ديار هند مي‌پردازد.

سعدي
حضور سعدي و آثارش در شبه‌قاره از زمان خود وي چنان گسترش داشته كه آثار او به عنوان كتاب درسي در حوزه‌ها و مدارس و مكتب‌خانه‌ها و حلقه‌هاي وعظ و خطابه به عنوان آثار ادبي و اخلاقي مورد استقبال همگان بوده است. وجود نسخه‌هاي فراوان خطي و چاپي، شرحها و فرهنگهاي مختلف، تحقيقات و پژوهشهاي متعدد درباره زندگاني و آثار و افكار اين شاعر و نويسنده بزرگ در شبه‌ قاره نشان‌دهندة نفوذ و پايگاه عميق زبان و ادبيات فارسي در شبه‌ قاره است. فقط در سده نوزدهم و بيستم، به زبان بنگالي سه ترجمه از آثار شيخ سعدي انجام گرفته و تاكنون بالغ بر 60 اثر به تقليد از گلستان سعدي نوشته شده است.

مولوي
از بين شاعران ايراني شايد هيچ شاعري ـ جز سعدي ـ از لحاظ وسعت دامنه تأثير در خارج از ايران، به پاي مولوي بلخي نرسد؛ زيرا عمق انديشه و سلطه معنوي كلام مولانا در سراسر قلمرو فرهنگ فارسي، هندي، عربي و تركي چنان تأثيري بر افكار مردم و صاحبان انديشه گذاشته است كه اثر آن نه تنها در فلسفه و عرفان، بلكه در ادبيات آن سرزمينها هم كاملاً احساس مي‌شود.

بنا به نقل دكتر ابوالبشر، فقط 21 اثر درباره مثنوي معنوي و شرح و تفسير آن از اوايل قرن نوزدهم تاكنون به زبان بنگالي نوشته شده است. مثنوي مولانا همواره در مجالس ذكر عارفان و درويشان خوانده مي‌شود و هنوز هم اين كار ادامه دارد و از قديمي‌ترين ايام از نفوذ شعر مولانا و تاثيري كه بر روح و دل سالكان و مريدان داشته، مطالب زيادي در كتابها و زندگينامه‌هاي افراد كه گاه باعث تحول روحي و انقلاب دروني آنان گرديده، ذكر شده است. حتي مشايخ صوفيه براي تهذيب نفس مريد و آموزش نكات دقيق عرفان به سالكان درس مثنوي مي‌دادند.

مؤلف پنج گنج درباره شاه نورالله صاحب هندوستاني مي‌نويسد: هميشه درس مثنوي مي‌داد و مضامين را خوب شرح و بسط مي‌فرمود. اهل دكن او را مولاناي مثنوي مي‌گفتند. اكثرمشايخ دكن در مثنوي از ايشان سند اخذ كردند. شاه برهان الله قندهاري و شاه ميران صاحب حيدرآبادي مثنوي را درس به درس نزد ايشان خواندند. ايشان در منزلش از بعدازظهر تا عصر مثنوي درس مي‌داد.

مثنوي سه سال بعد از مرگ مولانا به وسيله شاگردش احمد رومي به هند رسيد. اشعار عرفاني مولوي نه تنها در افكار مسلمانان، بلكه در افكار هندوان و ساير مذاهب نيز موثر بوده است.

حافظ
استقبال گرم و باشكوه از كلام لسان‌الغيب در شبه‌ قاره بدانجا رسيد كه تا يك نسل قبل، در شبه‌ قاره هيچ فرد باسوادي پيدا نمي‌شد كه آثار سعدي و حافظ و احتمالاً مولوي را نخوانده باشد و نمونه‌هايي در خاطر نداشته باشد. حتي خانه‌اي نبود كه در آن نسخه‌اي از ديوان حافظ يافته نشود. در زبان بنگالي 19 ترجمه تنها در دو سده اخير از اشعار حافظ صورت گرفته است. به زبان پنجابي 7 ترجمه و به زبان اردو بالغ بر 24 ترجمه وجود دارد. به زبانهاي كشميري، آسامي و هندي نيز ترجمه شده است.

البته حضور حافظ در ميان مردم شبه‌ قاره منحصر به اينها نمي‌شود. انبوه نسخ خطي و چاپي، تحقيقات فراوان مستقل، ترجمه‌ها، شروح، تقليدها از يك طرف، و نفوذ عميق افكار حافظ در انديشه متفكران از طرف ديگر است. گفته شده پدر رابيندرانات تاگور صبحها پيش از هر كار، ابياتي از حافظ و صفحاتي از اپانيشادها را مي‌خواند.

روزنامه اطلاعات - چاپ -  بهمن  1390 خورشیدی

نوشتن دیدگاه