در مورد ریشه این واژه نظریات مختلفی وجود دارد:در فرهنگ پارسی باستان، این دریا به نام «وارکَ شْ» مرکب از دو واژه «وُاوُ» همان معنای «فراخ و پهن» و «کَ ش» به معنی «کرانه و ساحل» است. «وُاوُ» همان معنای «پراخ» در اوستاست که با گذشت زمان تبدیل به فراخ و پهن شده است.

 

«کَ ش» همان «کَ سَ» است که در زبان پهلوی به «کرت» و در زبان فارسی امروزی به کرانه تبدیل شده است و لذا عده­ای بر این باورند که کاسپین از همان «وارک ش» است که از دو واژه «کَ سَ» و «پین» گرفته شده است که به معنی کرانه پهن و فراخ است.

عده ای می­گویند: کاسپین برگرفته از نام قوم کاسپی است که در این منطقه زندگی می­کردند.

عده ای می­گویند: کاسپی جمع «کاس»، «پی» علامت جمع است و کاسیان همان کاسپی ها هستند که در سرزمین لرستان کنونی می­زیند.

عده ای دیگر می­گویند: کاسپین همان «کاسبین» هست و همان کاسبیه که در زبان گیلکی «کاس» به معنای چشم زاغ و «بیه» در گذشته رودخانه یا ساحل آن را می­گفتند. بیه پس مغرب سفیدرود بود و بیه پیش گیلان شرقی نامیده می­شد. ظاهراً افرادی که در ساحل دریای مازندران زندگی می­کردند، مردمانی سفیدپوست، پریده رنگ و زاغ چشم بودند. به این دلیل به این دریا کاسپین گفته شده است.

دریای کاسپین

به هر حال جنوب دریای مازندران زیستگاه اقوام تاریخی کاس بوده که به دو شعبه کاسپی ها و کاسی ها تقسیم می­شدند. بدین ترتیب مشخص می­شود که نام کاسپین بر این دریا اطلاقی درست است و قوم کاسپی ها بر منطقه بزرگی از ایران حتی تا قزوین سکونت داشته اند و بنابراین نام این قوم بر این دریا به جای ماند. عده­ای نیز بر این باورند که قزوین معرب همان کاسپین است، لذا دریای کاسپین را دریای قزوین نیز گفته­اند. البته درمورد وجه تسمیه قزوین نظریات دیگری نیز هست.