دماوند در آیینه ی ادب و هنر
- توضیحات
- دسته: پژوهش
- بازدید: 4557
کامران شرفشاهی
" دماوند" مهمترین قله البرز رشته کوه شمالی ایران است که با 5617 متر ارتفاع بلندترین قله ایران نیز به شمار میرود. چنانکه حتی شهرت آن از البرز بیشتر است و به عنوان یکی از برجستهترین میراثهای طبیعی ایران همواره مورد توجه قرار داشته است . به عبارت دیگر دماوند یکی دیگر از نمادهایی است که برای معرفی ایران به کار میرود.
این مخروط عظیم آتشفشانی در امتداد جناح غربی دره رودخانه هراز و از سمت غرب محدود به رودخانه دلیچای و بخشی از دشت مرتفع لار ،از شمال به سلسله کوههای نمارستاق و از جنوب نیز به دره رودخانه و سرچشمههای هراز منتهی میشود.
دماوند به دلیل شکل مدور خود از ساختارهای ویژهای در تشکیل یالهای منتهی به نقطه مرتفع خود برخوردار است و دارای یخچالهای بزرگی است که از مهمترین آنها باید به سیوله و دوبی سل وعروسکها در شمال ، یخار در شرق و یخچالهای غربی آن اشاره کرد.( میراث طبیعی ایران - ص- 11).
دماوند که در بخش لاریجان واقع شده است در مرکز سلسله کوههای البرز بارزترین آتشفشان دوره کواترنر را نمایان میسازد و به استثنای برخی ار فورانهای کوچک که اخیرا کشف شده در این کمربند کوهزایی فعالیت جدیدی شناخته نشده است. مخروط این قله منظم و روی کوههای فرسایش یافته 4 هزار متری واقع شده است. دامنه کوه پوشیده از جریان گدازههایی به وسعت 400 کیلومتر مربع است. جدیدترین گدازهها در دامنه غربی مخروط قرار گرفتهاند و روی همین دامنه است که بهطور محلی مخروطهایی از خاکستر وجود دارد.
در ارتفاع 100 متری ضلع جنوبی دماوند گازها نمایان هستند و دهانه این آتشفشان با 300 متر قطر دریاچهای پوشیده از یخ است. سنگ های زیر مواد آتشفشانی دماوند از رسوبات دوران دوم البرز مرکزی است که بهشدت فرسایش یافتهاند دردامنه جنوب شرقی آتشفشان نیز آهکهای ژوراسیک فوقانی تا ارتفاع 3500 متری دیده میشود. فعالیت های عظیمی که کوه دماوند را به وجود آورده است به دوران " هولوسن" یعنی حدود ده هزار سال قبل باز میگردد.( میراث طبیعی ایران- ص 13).
دماوند به لحاظ طول بین 51 درجه و 58 دقیقه تا 52 درجه و 16 دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ و عرض آن بین 35 درجه و 49 دقیقه تا 36 درجه و 5 دقیقه از استوا میباشد. ( کوهها و غارهای ایران- ص 334).
یکی دیگر از جاذبههای دماوند چشمهها و آبهای گرم و معدنی آن است که " آب لورا"، " آب اسک" ، "آبعلی "، "آبگرم"، و .............. در شمار معروفترین آن است.( کوهها و غارهای ایران- ص 335).
دماوند بهعنوان مرتفعترین قله ایران یکی از زیباترین کوههای جهان نیز بهشمار میآید و از این رو همواره مورد توجه کوهنوردان ایرانی و نیز کوهنوردان دیگر ملل جهان قرار داشته است.
دماوند در تاریخ وادبیات ایران:
در تاریخ وادبیات ایران باستان دماوند مورد توجه خاصی بوده است .چنانکه آوردهاند آرش کمانگیر برای پرتاب تیری که مرز ایران وتوران را مشخص کند به قله دماوند صعود کرد:
از آن خوانند آرش کمانگیر
که ازساری به مرو انداخت یک تیر
( ویس ورامین- 366)
مراد شاعر از این بیت ، قله دماونداست که هنوز نیز در حوزه جغرافیایی آمل قرار دارد . در شاهنامه فردوسی هنگامیکه زال سپید موی به دنیا میآید، پدرش سام از بیم نکوهش مردم او را در دامان البرز رها میسازد واز آنجا که سیمرغ در بلندترین نقطه کوه آشیان داشته او را در مییابد و نگهداری و پرورش او را به عهده میگیرد تا................. رستم قهرمان نامدار شاهنامه نیز کوه البرز را در مینوردد و کیقباد را که به کوه پناه آورده مییابد و او را به سلطنت باز میگرداند:
مرا گفت تا به البرز کوه
قباد دلاور ببین باگروه
قباد دلاور زالبرز کوه
من آوردمش درمیان گروه
غلبه یافتن فریدون برضحاک ماردوش و به بند کشیدن ضحاک در غاری در کوه دماوند از معروفترین و دلپذیرترین داستانهای اسطورهای شاهنامه است که مبین اهمیت دماوند است.
در فرهنگ سرزمین کهن ایران دماوند از جایگاه بسیار ویژهای برخوردار است چنانکه این آتشفشان خاموش و از برف پوشیده به عقیده بومیان تختگاه جمشید پادشاه اساطیری ایران بوده است. (سفرنامه کارلاسرنا- ص 9).
جمشید که جام جهان بین جم نیز به او منسوب است از پادشاهان پیشدادی و جانشین طهمورث است که وی را مخترع آلات جنگی ،بانی شهر استخر و واضع جشن باستانی نوروز نیز دانستهاند.
( دایره المعارف فارسی مصاحب - ج1 - ص 747 ).
همچنین تولد منوش یا منوچهر پادشاه هفتم از سلسله پیشدادی و فرزند ایرج را درکوه بزرگی بهنام مانوش ( بندهش) یا مانوشان ذکر کردهاند . که در بندهش (2/12) از رشته کوههای البرز است و نظر به تاکید بربزرگی کوه میتواند دماوند باشد. یکی دیگر از ماجراهایی که درباره دماوند نقل میشود صعود زرتشت ، پیامبر ایرانی به دماوند است چنانکه برخی معتقدند محل زندگانی پیامبر پارسی نزدیک دماوند بوده و از اینرو هنوز هم تعدادی از زرتشتیان در محلی به نام " اسک " زندگانی می کنند و هر سال در هفتم شهریور ماه مراسم جشنی به همین مناسبت برگزار میکنند.
از جمله دیگرحکایتهای شنیدنی دیگر ماجرایی است که ژنرال سرپرسی سایکس در سفرنامه خود با عنوان ده هزار مایل در ایران نقل میکند و آن صعود شاه نعمت الله ولی در فصل زمستان است به قله دماوند و ریاضت 80 روزه وی در این کوه و همین مدت در کوه الوند.( سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس- ص 178).
البته این حکایت نیز که شاعر وعارف شوریدهای چون او که مزارش درماهان واقع است چگونه در قرن هشتم به چنین قله مرتفعی صعود میکند - آنهم در فصل زمستان و هشتاد روز در چنین شرایط دشواری به عبادت میپردازد ، آنچنان اعجاب انگیز است که میتوان آن را در شمار داستانهایی به شمار آورد که یا ساخته مریدان وی بوده و یا داستانهای عامیانهای که به صورت مردمی خلق شده و بر سر زبانها افتاده است.زیرا سید نور الدین یزدی ملقب به شاه نعمت الله ولی خود در هیچ اثری به چنین موضوعی اشاره نکرده است و شاید مراد از ریاضت حضور وی در مکانی غیر از قله کوه بوده است.
در آثار برخی از شاعران نامدار پارسی گوی به دماوند چنین اشاره شده است:
حکیم ناصرخسرو قبادیانی:
زبیدادی سمرگشته ست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند
حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی:
یکی مرد بد دردماوند کوه
که شاهش جدا داشتی ازگروه
حکیم سوزنی سمرقندی:
در طره آن قند لب آویز که مژگانش
دارد صف جادوی دماوند شکسته
فخرالدین اسعد گرگانی:
تو گفتی بود بردشت نهاوند
زبس جنگ آوران کوه دماوند
حکیم نظامی گنجوی:
به شخص کوه پیکر کوه میکند
غمی درپیش چون کوه دماوند
حکیم خاقانی شروانی:
گونیست به جور کم زضحاک
نی زندانت کم ازدماوند
در بین شاعران پارسی گوی بی گمان اثری به قوت قصیده دماوند محمد تقی بهار ملقب به
ملک الشعرا که در سال 1301 سروده شده دیده نمیشود. بهار در این چکامه ، استادانه دماوند را مخاطب قرارداده و با این قله سربه آسمان کشیده چنین به گفتگو نشسته است:
ای دیو سپید پای دربند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم بسر ، یکی کله خود
زآهن به میان یکی کمربند
تاچشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
تاوارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین زجور گردون
سرد وسیه و خموش و آوند
بنواخت به خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی ، تو ای دماوند..........
دماوند در آیینه هنر
دماوند بهعنوان یکی از جاذبههای با غظمت طبیعت با جلوههای سحرانگیز خویش هر بیننده ای را مسحور میکند . خصوصا آنانکه اهل هنرند بیشتر تحت تاثیر جلوههای زیبا و اسرار آمیز این قله سربه فلک کشیده قرار میگیرند و میکوشند تاآنچه را که میبینند واحساس میکنند با زبان لطیف و دل انگیز هنر به جامعه عرضه نمایند.
نصرالله کسراییان ، عکاس ایرانی روزگار ما از جمله هنرمندانی است که دلباخته این قله سرفراز و سرشار از شور و زندگی است و به همین خاطر مجموعهای نفیس از عکس های خویش را به صورتی جذاب و دلنشین در قالب کتابی با عنوان
" دماوند " در سال 1371 چاپ ومنتشرکرده است.
کسراییان کتاب را به استاد دکتر مهرداد بهار تقدیم کرده است با این توضیح که با ژرفای دلبستگی اش به فرهنگ این سرزمین ، تردید مرا برای عکاسی از دماوند به کتابی از دماوند تبدیل کرد.
کتاب در برگیرنده بیش از یکصدو سی قطعه عکس از نماهای مختلف دماوند در فصول گوناگون است که در این بین به زندگانی ساکنین اطراف دماوند و نیز جزئیاتی که شاید به چشم همگان آشنا نیاید نیز توجه شده است.
عکس ها در قطعهای گوناگونی به چاپ رسیده است تا چشم مخاطب از یکنواختی کادرها آزرده و خسته نشود و درصفحاتی عکسها با چینشی تحسین برانگیز درکنار یکدیگر قرار گرفته است. کتاب دارای مقدمه ای است به قلم عکاس و با بیان روایی همانند سفرنامه هایی که همواره مورد علاقه خاص وعام است وآدمی را با خود به د ل ماجرا میبرد و قطعا این پیشگفتار در انتقال حس هنرمندانه عکاس به مخاطبی که با ورق زدن صفحات به تماشای عکسها مینشیند، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند.
دماوند در سفرنامه
بیگمان دماوند آن قدر بزرگ است که ممکن نیست از هیچ چشم تیزبینی دور بماند خصوصا چشمان سیاحان و مستشرقین که در جستجوی نابترین و با عظمت ترین جلوههای طبیعت و تاریخ و.... سراسر اشتیاق است.
در این مجال به چند اثر که در آن به دماوند اشاره شده است بسنده خواهیم کرد: ابودلف جغرافیدان عرب در سال 341 هجری قمری عزم صعود به قله دماوند نمود هرچند که وی نتوانست به قله دماوند صعود کند اما مشاهدات خویش را در قالب سفرنامهای به رشته تحریر در آورد و نکاتی را درباه ویژگی های معدنی و افسانههای این منطقه ذکر نمود.( سفرنامه ابودلف -ص 78).
در سال 1007 شمسی ( 1628 م) توماس هربرت انگلیسی درعصرشاه عباس اول از راه فیروز کوه به دامنههای دماوند رسید. آلفوس گابریل در کتاب خود دراین باره آورده است : "چنین معلوم میشود که هربرت در موقع مراجعت از کوهستان تا چشمههای آبگرم دماوند هم صعودکرده باشد...." (تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران- ص 126).
اولین اروپایی که در اواخر قرن هجدهم به قصد سیاحت به دماوند صعود کرد هـ. گربرت اتریشی بود. پس از او الیوی فرانسوی در سال 1798 به همین قصد عازم دماوند شد اما موفق به صعودنشد . در همین موضوع به نامهای دیگری نیز برمیخوریم همانند ژاک بالامات و دکتر میشل گابریل پاکارد.
( سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر- ص 14).
جیمزموریه سیاستمدار انگلیسی که در سالهای 1810 تا 1815 نماینده دولتش در ایران بود در سفرنامه نخست خود نوشته است که دماوند را از بالای مناره مسجد شاه در اصفهان دیده است که 235 مایل میباشد.( ایران و قضیه ایران - ص 19).
ملگونف در سفرنامه خویش از اشخاصی همانند تامسون که درسال1215 شمسی ( 1836 م)
به قله دماوند صعود و شب را در آنجا گذارنده است و همچنین از صعود اوکرالوی در 1837 خبر داده است. همچنین وی از صعود مهندس اتریشی بهنام چارنتو در اگوست سال 1852 از جنوب شرقی دماوند سخن گفته است که در هوای بسیار سرد و دشواری انجام شده است.( سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر- ص 15).
دکتر یاکوب ادوارد پولاک اتریشی نیز در سفرنامه خود به دماوند به ماجرای صعود مهندس هموطن خود (چارنتو) اشاره کرده است و اطلاعاتی درباره چارنتو ، شخصیت و نحوه صعود او به دماوند بیان نموده است. ( سفرنامه پولاک - ایران و ایرانیان -
ص 216).
دکتر هنریش بروگشن ،استاد دانشگاه برلین و معاون موزه مصر نیز از دیگر کسانی است که طی یک برنامه چهار روزه به همراه بارون مینوتولی سفیر دولت پروس از مسیر دره لار به قله دماوند صعود کرد . وی حاصل مشاهدات خویش را در این سفر که 26 ژوئیه 1860 ( 1239 شمسی ) به انجام رسید
د رکتابی بیان نمود که این اثر در شمار مهمترین منابع در خصوص تاریخ دماوند به شمار میآید.( سفری به دربار سلطان صاحبقران - ص 237).
گذشته ازجهانگردان ملل دیگر در برخی از کتابهایی که توسط ایرانیان به رشته تحریر درآمده است در خصوص دماوند سخن رفته است که بهعنوان مثال میتوان به کتاب تاریخ طبرستان نوشته بهاءالدین محمدبن حسن اسفندیار کاتب اشاره کرد. وی در این کتاب به ماجرای صعود شخصی به اسم پسرامیرکا در دوران پادشاهی قابوس شمس المعالی ( سالهای 367 و 403 هـ.ق) به دماوند و به دست آوردن کبریت احمر و تبدیل آن به زر سخن گفته است که ظاهرا این امر مورد خوشایند حکومت واقع نشده است.( تاریخ طبرستان - ص 31).
کوهنوردی در ایران و دماوند
کوهنوردی از دلپذیرترین و سالمترین ورزشهایی است که از دیرباز مورد توجه نیاکان ما قرار داشته و به گواه افسانهها و اسطورهها و یا سفرنامهها که به یادگار رسیده است ایرانیان در شمار علاقهمندان به این ورزش مفرح بودهاند. در سال 1236 خورشیدی برابر با 1857 میلادی نخستین صعود مستند ایرانی به قله دماوند به انجام رسید که این واقعه مصادف با دوازدهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود.
این صعود توسط محمد صادق خان قاجار
( سرهنگ توپخانه) مصطفی قلی خان (یاورتوپخانه)، میرزا فتح الله پسر نصیر الملک ( وزیر اوقاف) و عسکر خان برادر صاحب جمع به انجام رسید و در تاریخ ثبت شد.( مرات البلدان - ص 1314)
این واقعه که در روزنامه وقایع اتفاقیه آن روزگار نیز به ثبت رسیده است نقطه عطفی شد برای صعودهای آینده که این صعودها یا به انگیزه علمی پژوهشی انجام شده و یا جنبه سیاحت و کوهنوردی داشته است . خصوصا با دگرگونیهایی که در شیوه زندگانی مردم پدید آمد ، کوهنوردی به عنوان یک ورزش مستقل شناخته و در سطح بسیار وسیعی مورد استقبال قرار گرفت و با توجه به ظرفیتهای ارزشمند کشور به تدریج فدراسیون و باشگاههایی در این زمینه تاسیس و گسترش یافت . صعود به دماوند، برای کوهنوردان به منزله یک آرزو و حصول به این هدف ، افتخاری بزرگ محسوب میشود از همین رو علاقهمندان به ورزش کوهنوردی بارها با هدف کسب رکوردها و نتایج تازه عزم صعود به این قله مرتفع را نمودهاند این روند همچنان ادامه دارد و هر روز بر مشتاقان آن افزوده میشود.
دیدگاهها