آیا زرتشتیان ستایشگر آتش بودند ؟
- توضیحات
- دسته: کیش و دین
- بازدید: 28137
چکیده ای پیرامون زرتشت و دین او :
مزدیسنا نامِ دینِ پیامبرِ ایرانی، زرتشت اسپنتمان است. مزدَیَسنا صفت است و بمعنای پرستندهٔ اهورامزدا است. مزدا هم همان خدای یگانهاست. مزدَیَسنا ضدِ دیویَسنا است. دیویَسنا هم بمعنی پرستندهٔ دیو یا دَئِوَ میباشد و ضدِ آن واژهٔ وی-دَئِوَ یا ضدِ دیو است. مزدَیَسنا پیرامونِ ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۴۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایهگذاری شد.
در اینجا میبینیم که نام خدای یگانه که در اسلام الله و در آیین های دیگر با نام های دیگری خوانده می شود در آیین زرتشت به نام اهورمزدا که به معنی سروردانا می باشد خوانده می شود . پس اهورا مزدا به معنی خدای یگانه است.
در پیشگفتاری که ابراهیم پور داود برای کتاب گاتها نوشته است چنین آمده است :
در دین زرتشت خدای یگانه چه نام دارد؟
در دین زرتشت خدای یگانه به نام مزدا اهورا (سرور دانا) شناخته می شود. در گات ها (سروده های زرتشت) گاهی مزدا و اهورا هر یک به تنهایی نیز به کار می روند. در کتیبه هخامنشی به نام اورمزد یا هرمزد هم برمی خوریم.
پیش از ظهور زرتشت ایرانیان و هندی ها گروهی از خدایان آریایی را می پرستیدند. این خدایان قوای طبیعت بودند. اما زرتشت تمام این خدایان را رد کرد. از نظر زرتشت "تمام عظمت و جبروت مختص اهورامزدا است و او آفریننده یکتا و خدای توانا است".
آیا از نظر زرتشت اهریمن در مقابل اهورامزدا است؟
برخلاف تصور برخی، از نظر زرتشت اهریمن در مقابل اهورامزدا قرار ندارد. آنها از دین زرتشت چنین تصور می کنند که اهورامزدا خالق خوبی و اهریمن خالق شر است. در حالی که براساس نظرات زرتشت، اهورامزدا یگانه آفریدگار جهان مادی و سرچشمه همه نیکی ها و خوبی ها است و در مقابل او آفریدگار شر وجود ندارد و"انگره مینو" که همان خرد خبیث است (نام او به تدریج به اهریمن تبدیل شده) و زشتی های جهان به خاطر اوست در مقابل اهورامزدا نیست. بلکه انگره مینو در مقابل "سپنتامینو" است که "خرد مقدس" است.
برای اثبات این گفتار می توان به مناظره ای که میان مانی و موبد ساسانی انجام می پذیرد اشاره کرد . پس از آنکه مانی ادعای پیامبری می کند و خود را واپسین پیامبر می داند ، به دربار شاپور ساسانی می رود تا ادعای خود را آشکارا بیان کند . شاپور فرمان می دهد که موبدان با او به مناظره بپردازند و ببینند ادعای او تا چه اندازه درست است. در این میان موبد در پاسخ به مانی می گوید :
بدو گفت کای مرد صورت پرست
به یزدان چرا آختی خیرهدست
کسی کو بلند آسمان آفرید
بدو در مکان و زمان آفرید
کجا نور و ظلمت بدو اندرست
ز هر گوهری گوهرش برترست
شب و روز و گردان سپهر بلند
کزویت پناهست و زویت گزند
همه کردهی کردگارست و بس
جزو کرد نتواند این کرده کس
به برهان صورت چرا بگروی
همی پند دینآوران نشنوی
همه جفت و همتا و یزدان یکیست
جز از بندگی کردنت رای نیست
اگر اهرمن جفت یزدان بدی
شب تیره چون روز رخشان بدی
از بیت پایانی می توان دریافت که موبدان زرتشتی تا آن زمان به خداوند یگانه باور داشته و هرگز برای او جفتی در شمار نمی آورده اند ، اگر چه ممکن است پس از آن با تحریفاتی که در دین زرتشت صورت گرفت ، اصل و ریشه باورهای زرتشتیان دگرگون شده باشد.
اهورامزدا، انگره مینو (اهریمن) و سپنتامینو، هرکدام چه اثری بر جهان دارند؟
از نظر زرتشت جهان مادی آمیزه ای از بدی در مقابل خوبی، سیاهی در مقابل سفیدی و تاریکی در مقابل روشنی است. ذات مقدس اهورامزدا عاری از این است که انسان را در طول زندگی دچار گرفتاری و زجر و ناخوشی و آزار کند و از او جز سود و نیکی چیزی سر نمی زند. هرچه زشتی در جهان است به خرد خبیث منسوب است. سپنتامینو که خرد مقدس یا قوای نیکی است از آن اهورامزدا است و در مقابل آن انگره مینو یا خرد خبیث و قوای زشتی قرار دارد. جهان هم در واقع محل زد و خورد میان قوای خوبی و بدی است.
در چنین جهانی وظیفه انسان چیست؟
از نظر زرتشت جهان عبارت است از نبرد جاودانی خوبی و بدی. آرزوی هر کسی هم باید این باشد که دیو بدی مغلوب شود و راستی و خوبی پیروز شود. وظیفه انسان در این دنیا این است که بکوشد از بهشت و بخشایش اهورامزدا بی بهره نماند و بکوشد که به لشکر دروغ شکست وارد شود.
زرتشت در قطعه هشتم یسنا 30 می گوید:"کشور جاودانی (بهشت) از آن کسی خواهد بود که در زندگانی خویش با دروغ بجنگد و آن را در بند نموده به دست راستی بسپرد".
اساس دین زرتشت چیست؟
"هومت و هوخت و هوورشت" یعنی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک از خصوصیات دین زرتشت است.
نظر زرتشت درباره زندگی دنیوی چیست؟
زرتشت به زندگی دنیوی بی اعتنا نیست. در قطعه 11 یسنا 34 می گوید:"آری ای مزدا از پاداش گرانبهای تو در همین جهان کسی بهره مند شود که در کار و کوشش است و چهارپایان و ستوران را می پروراند". زرتشت عقیده دارد که نباید تسلیم عفریت خشکی شد. باید فرشته زمین را یاری کرد. کوشش دایمی برزیگران (کشاورزان) سبب پیروزی فرشته زمین می شود. زرتشت به آبادکردن زمین و کشت و زرع اهمیت زیادی می دهد و از بیابان نوردی و چادرنشینی روگردان است. او می خواهد که مردم به زراعت بپردازند و گاو و گوسفند بپرورانند. چراکه تمدن با زندگی ایلی و صحراگردی نمی سازد.
براساس تعالیم زرتشت پاداش ایزدی چه در این جهان و چه در سرای مینوی تنها در مقابل تسبیح و ستایش و نماز داده نمی شود. بلکه باید کار هم کرد. کاری که برای خود و دیگران آبادی به همراه بیاورد. همچنین نمازگزاردن و در زندگانی کار و کوشش کردن هم کافی نیست. بلکه اندیشه هم باید پاک باشد و هیچ وقت خیال زشت از مغز آدم نگذرد. در واقع اندیشه نیک سرچشمه همه خوبی های دنیا است.
نظر زرتشت درباره قیامت، صراط و بهشت و دوزخ و برزخ چیست؟
براساس آیین زرتشت خود زرتشت موظف است تا زمان رستاخیز پندار و گفتار و کردار مردم را در گنجینه اعمال نگهداری کند. در روز حساب هم آن چه بدی و خوبی در طول زندگانی انسان از او سر زده سنجیده می شود. اگر در ترازوی اعمال کفه خوبی سنگین تر شد، این به معنی پیروزی راستی و شکست دروغ است. خود زرتشت نیز داور محکمه اهورامزدا است.
پس از آن هنگام گذشتن از "پل چنوات" است که این پل روی رودی از فلز گداخته برافراشته شده. نیکوکاران خوش و خرم از روی این پل می گذرند و به کشور جاودانی و بارگاه اهورامزدا وارد می شوند و به پاداش وعده داده شده می رسند و آن چه که در جهان خاکی آرزوی داشتن آن را داشتند به آنها بخشیده می شود. اما اگر در روز اماره (حساب) بدی شخص بیشتر باشد، انسان گناهکار هنگام عبور از پل چنوات در رود عمیق فلز گداخته سرنگون می شود و به کوخ دیو و کلبه دروغ می رود. اگر بدی و خوبی فرد یکسال شود نه از بخشایش بهره مند می شود و نه از شکنجه جهنم در آزار می شود. بلکه جای او سرایی است به نام برزخ است که در پهلوی به آن "همستکان" نام داده اند که به معنی "جاودان آرام" و "همواره یکسان" است. این جا جای کسانی است که در طول زندگانی خویش در تردید زندگی می کردند.
چرا پیروان زرتشت به سوی آتش عبادت می کنند؟
هر یک از آیین گزاران بزرگ برای پرستش خدای یکتا قبله یا پرستش سویی معین کرده تا در هنگام نیایش با خداوند رو به سوی آن کنند تا اولا هنگام نماز گروهی قانون و ترتیب خاصی باشد . ثانیا با نگاه کردن به یک سمت و یک نقطه تمام قوای فکری پرستش کننده یکجا متمرکز شده و بدینوسیله بتواند بر خیالات نفسانی غلبه نماید .
تعيين قبله از سوی پيامبران به همين منظور بوده در حالی همه ميدانيم خداوند يکتا همه جا حاضر بوده و در هر زمان در کنار ما است . قبله مسلمانان کعبه است و بعلاوه شيعيان مهری را که از خاک تربت است جلو خود می گذارند و به عبادت می پردازند . ساختمان کليسای عيسويان طوری است که محراب کليسا رو به مغرب است. در نتيجه عيسويان هنگام نماز در کليسا رو به شرق و خارج از کليسا مقابل عکس عيسی و حضرت مريم و يا صليب مقدس به پرستش می پردازند .
کليميان نيز هنگام نماز اورشليم را مکان مقدسی برای تعيين قبله می دانند .
پرستش سو ( قبله ) زرتشتيان نور و روشنايی می باشد بهر شکلی که تجلی نمايد خواه اين نور از خورشيد و ماه باشد يا از شعله آتش و يا چراغ فروزان ، بعلاوه بر زرتشتيان امر شده است که چهار آخشيج را که عبارت از آتش و آب و باد و خاک باشد احترام بگذارند .
با اين وجود عده ای که از فلسفه مزديسنا ( زرتشتيان ) آگاهی نداشتند را بر آن داشت که زرتشتيان به خطا آتش پرست خوانده شوند با اين تفاصيل از انصاف به دور است که زرتشتيان آتش پرست خوانده شوند ، زيرا زرتشتيان به دستور اشو زرتشت تنها اهورا مزدا ( خداوند ) يکتا را سزاوار و شايسته پرستش می دانند .
جایگاه آتش در دین زرتشتی :
در دین زرتشتی نیز مانند دین ودایی، مهمترین عنصر در تشریفات و مراسم مذهبی؛ آتش مقدس است. آتش یا آذر نمادی از نور خرد و دانش است. آتش در آسمان به سان خورشید میدرخشد، در فضا چون آذرخش میفروزد، و در زمین از سایش دو چوب خشک پدید میآید. آذر در مزدیسنا یکی از بزرگترین دادههای اهورهمزداست و میانجی میان آفریدگان و آفریدگار است و هماوست که نیایشها و دعاهای مردمان را به بارگاه اهورهمزادا میرساند (یسنا ۳۶:۱:۲:۷۷) در یسنا، چندین دفعه آتش پسر اهورهمزدا خوانده شدهاست و از پنج نوع آتش نام رفتهاست: آتش بهرام، آتش تن مردمان و چهارپایان، آتش رستنیها، آتش ابرها، آتش گرزمان (یسنا:۱۱)
برپایه نوشتار بالا دیدگاه دیگری نمایان می شود که نشان می دهد در دین زرتشت آتش جایگاه مقدسی دارد و ادعای فرستادن دعا و نیایش به سوی آتش و... تحقق می یابد ! اما نکته مهم این است که هرگز دعا و نیایش به سوی آتش فرستاده نمی شود و در واقع آتش را نوعی واسطه میان خدا و آدمی می دانند .
در شریعت اسلام هیچ چیزی به جز وحی و ... واسطه میان انسان و خدا نیست اما در آنجا نیز می بینیم که مسلمانان دعا و نیایش خود را در واقع به واسطه مقدسات به خداوند می رسانند که می توان مهر نماز .تصبیح و ... را نام برد .
نکته : پرستش آتش به معنی نگهداری از آتش است .
بررسی پایانی:
بنابراین ازین نوشتارهای گوناگون می توان دریافت که زرتشتیان خدای یگانه را با نام اهورامزدا ستایش و پرستش می کنند و آفرینش جهان را از او می دانند . اما همانگونه که در آیین های دیگر مقدساتی وجود دارد در دین زرتشت هم آتش مقدس شمرده می شود . از آنجا که زرتشت جزو پیامبران الهی بوده پیامبران الهی وظیفه ای جز آگاهی مردم از وجود خدای یگانه نداشته اند. گروهی گمان می کنند فراخوان پذیرش اسلام برای ایرانیان از سوی پیامبر اسلام به این دلیل بوده است که زرتشتیان خداپرست نبوده اند در حالی که چنین نیست و پیامبر بنا بر وظیفه ی خود می بایست هم مشرکان و کافران و هم پیروان دین های پیشین را به دین نوین (اسلام) فرا بخواند،(همانگونه که یهودیان و مسیحیان را هم به پذیرش اسلام فراخواند ) زیرا دین های پیشین دچار کژی و دستکاری شده بودند و نیاز به یک بروزرسانی و تکامل داشتند .
در شاهنامه چنین آمده است:
نیا را همی بود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود پیش
نگویی که آتش پرستان بدند
پرستنده پاک یزدان بدند
بدان گه بدی آتشی خوبرنگ
چو مر تازیان راست محراب سنگ
..............
گردآوری و پژوهش : مهدی زیدآبادی نژاد
دیدگاهها
ایرانی افتخار می کنه به کوروش کبیر
باز هم ممنونم
زنده باد کوروش کبیر
زنده باد دین یکتا پرستی زرتشت
واقعا که خدایا خودت به داد هویت ایرانی بودنمون برس واقعا خنده داره خودمونو فراموش کردیم
ولی برخی از مورخین خارجی خلاف نظر شما را دارند. در کتاب "ایران در زمان ساسانیان" نوشته پروفسور آرتور کریستین سن (موسسۀ انتشارات نگاه، چاپ سال 1387) در سفحه 420 این طور آمده است:
در مباحثهای که یکی از مغان با گیورگیس عیسوی کرده، چنین گفته است: ((ما به هیچ وجه آتش را خدا نمیدانیم، بلکه به وسیله آتش خدا را میستاییم، چنان که شما به وسیله خاج او را عبادت میکنید)). گیورگیس که خود از مرتدان ایرانی بود (نام ایرانی او مهران گشنسپ بود)، در پاسخ چند عبارت از اوستا را برخواند، که در آنها آتش را چون خدایی نیایش کردهند. آن مغ پریشان شد و برای این که مغلوب به شمار نیاید گفت: ((آتش را میپرستیم از این رو که او با اوهرمزد از یک طبیعت است)). گیوگیس پرسید: ((آیا هرچه در اهورمزد هست در آتش هم موجود است؟)) مغ جواب داد: ((بلی.)) گیورگیس گفت: ((آتش نجاسات و مدفوع اسب را بیابد میسوزاند، پس اوهرمزد، که از همان طبیعت است، این چیزها را میسوزاند؟)) چون سخن به این جا رسید، مغ بیچاره از جواب عاجز ماند. (رجوع شود به هوفمان ص 109)
-------
همچنین با توجه به مطالب این کتاب نمیتوان زردشتی ها را یکتا پرست نامید. مثلاً در صفحه 167 و 180 این کتاب آمده است که:
ماه زردشتی ها سی روز داشته و هر روز به نام خدایی بوده است. در آخر فصل اول کتاب بندهشن نام این سی روز درج شده است. همچنین به هر یک از ماه های سال، نام یکی از ایزدیان را داده بودند.
در صفحه 153 و 154 و 155 این کتاب آمده است که یزدگرد دوم به این عبارت سوگند یاد میکند: (( قسم به آفتاب خدای بزرگ، که از پرتو خویش جهان را منور و از حرارت خویش جمیع کائنات را گرم کرده است)) و این پادشاه سه تا چهار بار سوگند آفتاب را تکرار کرده است وقتی که روحانیون عیسوی را به ترک آیین خود واداشتند، شرط کردند که به جای معبود سابق خود خورشید را بپرستند و این نکته در رسائل شهدای سریانی به کرات تصحیح شده است. شاپور دوم به شمعون Simon برصبعی Barsabbae قول داد، که بر جان او ببخشاید، به شرط آن که آفتاب را ستایش کند. در زمانی که به امر یزدگرد دوم عیسویان تعقیب می شدند، لئونس Leonce کشیش عیسوی به تن شاپور رئیس محکمه مذهبی چنین گفت: ((در ابتدا تو ستایش خورشید را بر ما تحمیل کردی و حال مدعی هستی که این تحمیل بنابر فرمان شاهنشاه بوده است و تو به بانگ بلند خورشید را خواندی و او را به این طریق ستایش کردی))(لیزه: لانگلوا ج 2، ص 237). در موقع دیگر (( خورشید را به این ترتیب پرستش کردند، که چند قربانی با اجرای مراسم مجوسی تقدیم نمودند)). بنابر روایت پریکوپیوس (جنگ ایران، کتاب اول، بند 3) از احکام مغان این بود که شمس طالع را باید ستایش کرد.
حالا ببینیم که خدای خورشید کیست؟ در کتاب های اوستایی یکی از ایزدان هَور یا هوره خیشه (خورشید، که به معنای خور قادر و قاهر است) نام دارد، اما گویا هیچوقت مقام چندان مهمی نداشته است. پس در حقیقت اگر مغان عهد ساسانی آفتاب را میپرستیدند، مرادشان هور نبوده، بلکه مهر را ستایش میکردهاند و این مهر همان میثره است که یکی از یشتهای عتیق ذکر شده است و همان است که بلبلیان آن را با شمس، خدای آفتاب خودشان، یکی دانستهاند و مهر پرستان مغرب از آن سُل اینویگتوس ساخته بودند.
الیزه عبارت ذیل را زبان رئیس خلوت پادشاه ایران نقل میکند: ((شما نمیتوانید از پرستش خورشید امتناع بورزید، زیرا که خورشید از پرتو خود عالم را روشن میکند و با گرمی خود غذای انسان و حیوان را میرساند و به سبب خوان نعمت بی دریغی که گسترده و سخای شاملی که دارد، او را خدای مهر نام دادهاند. زیرا که در ذات او نه مکر و تزویر است و نه جهل و غفلت. مهر خدایی قادر است و پسر خدا و یاور دلیر خدایان هفتگانه است)).
نصوص متعدد اوستا ثابت میکند که پرستش عناصر طبیعی از اصول دیانت زردشتی بوده، چنانچه میدانیم زردشتیان کمال مواظبت را مرعی میداشتهاند، که آب و خاک و آتش را آلوده نکنند. (چیزی که در تطهیر موثر تر از آب بود، بول گاو بود). اما آتش در این آیین خیلی مهمتر از سایر عناصر بوده است.
بانوی ارجمند درود بر شما
در درون نوشتار اشاره های بسیاری به بن مایه های نوشتار شده است که با نگرش بر آن بن مایه ها درستی نوشتار بر هر کسی اشکار می شود . بن مایه های اشاره شده در نوشتار :
یسنا
شاهنامه
با تشکر از مطالب شما که واقعا دیدگاهم را تغییر داد
لطفا اگه ممکنه پاسخ سعید را که 29 اسفند 92 نظر داده را بدید تا ماهم روشن بشیم.ممنون
بسیارمفیدبود
درود بر شما
چنین چیزی نمی تواند درست باشد زیرا پیامبران و فرستاده های خداوند هیچگاه بندگان خداوند را به پرستش چیزی به جز خدای یگانه فرا نمی خواندند.
شاد باشید
لطف کنید جواب این دوستمون آقا سعید رو بدید تا خیال بنده هم راحت بشه!
سلام .وقتی یه چیز فاسد توی معده باشه شستشویش میدهند.وقتی یه چیز فاسدی توی مغز باشه شستشویش میدهندو بجاش چیز درست میریزند.اره برادر
در جواب کاربران باید خاطر نشان کرد که ایرانیان که شامل زرتشتیان عزیز نیز می شوند یکتا پرست بوده اند.
از سه دیدگاه می توان ثابت کرد که زرتشتیان و ایرانیان یکتا پرست بوده اند.
1- دیدگاه تاریخی بر اساس مستندات باستان شناسی صورت گرفته در سایت های تاریخی مانند پارسه و تخت جمشید و ... سنگ نوشته های این امکان که به عنوان مهمترین اسناد دولتی حکومت های ایران بزرگ برشمرده می شود می توان به وضوح دید که اهورمزدا خداوند راستین و یگانه مورد ستایش است. همین حکومت ها از ادیان الهی یکتا پرستانه حمایت می کردند مانند یهودیان که در زمان هخامنشیان مورد حمایت بودند و یا عیسویان و پیامبرشان عیسی (ع) که در دروه های بعدی نیز مورد احترام دربار و مردم ایران بودند. رجوع شود به ماجرای سه فرزانه که مربوط است به سه مغ از سرزمین پارس که بر اساس انجیل متی برای ارج نهادن به عیسی به دیدارش شتافتند؛ و برای زادروزش زر، مرّ و کندر به ارمغان بردند. این داستان در داستان تولد عیسی نقش بسیار مهمی دارد. (منبع-انجیل متی که تنها انجیلی از اناجیل چهارگانه است که آمدن سه مغ را گزارش کرده است.) سوال آیا می توان از آتش پرستان انتظار داشت که پیامبر حقیقی خدا را بشناسند و او را اجابت کنند و حقانیت او را آن هم در زمان تولدش قبول نمایند و اگر اینان رابطه ی عرفانی با خداوند یکتا نداشتند و تنها او را نمی ستودند هرگز می توانستند به چنین درجه ای از معنویات و آگاهی برسند؟
2- دیدگاه مذهبی
برای تفهیم اهمیت این موضوع بر می گردیم به زمان ورود اعراب بدوی به ایران بزرگ ر این زمان متجاوزان شروع کردند به کشتار مردان و زنان و سوزاندن کتابخانه ها. این مطلب از آن جا اهمیت پیدا می کند که اینان ادعای یکتا پرستی داشته اند و برای این به ایران بزرگ حمله کرده اند تا آن هار ا هم یکتا پرست کنند. این در حالی است که اسلام استفاده از قدرت نظامي را تنها در سه مورد روا ميداند:
1. براي نابودي آثار شرک و بت پرستي.
2. براي نابودي نقشه هاي دشمنان، کساني که نقشه نابودي و حمله به مسلمانان را ميکشند، اسلام دستور جهاد و توسل به قدرت نظامي بر ضد اينان را صادر کرده است.
3. براي آزادي در تبليغ، زيرا هر آييني حق دارد آزادانه و به صورت منطقي خود را معرفي کند .
اما نکته تامل برانگیز اینجاست که بزرگان مذهبی و سیاسی اسلام در آن زمان (علی (ع)- حسن بن علی و حسین بن علی (ع) در هیچ یک از حملات به ایران بزرگ نقشی نداشتند و حتی مخالف لشکر کشی نیز بودند(منبع-ابن اثير، ابن خلدون، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين باقر شريف قرشي). سوال- بر اساس دستورات یک دین الهی بزرگ مانند اسلام چرا بزرگان دین اسلام بعد از پیامبرشان راضی به یکتا پرست کردن آنش پرستان نشده اند؟ مگر اینان کافر نبودند پس بنا به کدام دلیل راضی به این جنگ نشدند؟
(می توان گفت که کشتار و قتل عام یکتا پرستان گناهی بسیار بزرگ است). در زیر به آیه ای از قرآن بزرگ می پردازیم:(کتابی که مورد پذیرش یکتا پرستان جهان است)
«إنّ الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین أشركوا إنّ الله یفصل بینهم یوم القیامة إنّ الله علی كلّ شیء شهید» حج / 17
كسانی كه ایمان آوردند و كسانی كه یهودی شدند و صابئی ها و مسیحیان و زرتشتیان و كسانی كه شرك ورزیدند، البته خدا در روز قیامت میان شان داوری خواهد كرد؛ زیرا خدا بر هر چیزی گواه است.
3- دیدگاه علمی
باید پذیرفت کشوری با قدمت و تارخ و فرهنگ ایران که حدود 5000 سال تاریخ مکتوب و 7000 سال تاریخ نانوشته دارد. دارای بسیاری از پیچیدگی ها و اسطوره هایی است که به تدریج وارد گفتمان عموم مردم شده است. بسیاری از ادیان دیگر در دامن و یا در کنار ایران بزرگ رشد کرده اند و زیسته اند و در این میان حتیبد و بستان هایی نیز در رابطه با فرهنگ ها و باورها رخ داده برای مثال میتوان به فتح بابل توسط کوروش کبیر پرداخت:
کوروش با شکوه فراوان وارد شهر شد و مانند نبردهای دیگرش ، با مردم مغلوب ، رفتاری نیکو داشت . شاید همدلی بابلیان در این فتح او را بیش از دیگر جنگهایش تحت تأثیر قرار داد ، زیرا پس از ورود به شهر ، به معبد بزرگ بابل رفت و در آنجا ـ مطابق رسم بابلی ها ـ تاج گزاری کرد . فاتح با نبونید جوانمردانه رفتار کرد و هنگامی که وی در سال 538 ق . م ( یک سال پس از فتح بابل ) درگذشت ، کوروش در بابل عزای ملی اعلام کرد و خود نیز در آن شرکت کرد . کوروش در فتح بابل دو یادگار بزرگ از خود به جای نهاد : یکی آزاد سازی یهودیان و بازگشت آنان به فلسطین بود ( که به آن اشاره خواهد شد ) و دیگری بیانیه اوست که بر استوانه ای از گل پخته حک شده و دارای مطالب مهمی است . او در این بیانیه که به استوانه ی کوروش مشهور است، ( این استوانه در موزه ی بریتانیا در انگلیس نگهداری می شود ) ابتدا خود را معرفی کرده و سپس به شرح اقداماتش برای مردم بابل می پردازد .
سوال آیا کوروش همانند بابلیان پیرو دین میترایسسم بود و خدایان مختلف را می پرستید ویا تنها از جنبه احترام به رسومات و فرهنگ مغلوب شدگان آن هم در راستایی دعوتی زیرکانه برای تبلیغ خدای یگانه خود اهورامزدا اقدام نمود.
تحلیل های دیگری که به درباریان و مردم ایران نسبت داده می شود را نمی توان دارای اساس علمی نسبت به کل گستره ایران بزرگ دانست. این دست تحلیلات بر اساس نگرش ها و نظریه هایی است که از اصل مطلب برداشت می شود اما فاقد وجاهت علمی است و مورد قبول دانشمندان و محققین بزرگ دنیا نیست.
از طرفی تلاش برای تخریب یک ملت و کشور با ریشه که می توان به قدرت گفت ایران مام تمدن جهان امروزی است آن هم از زیان نویسندگانی که دارای عقاید مغایر و یا حتی مایل کاری بیهوده است. تاریخ علمی همان است که در آثار باستانی و فرهنگی و ملی (جشن ها) و حتی زبان به وضوح قابل مشاهده است.
تشکر می کنم از زحمات شما بابت تهیه این متن.
در مورد زرتشتیان و حضرت عیسی (ع):
دو حالت دارد
1-زرتشتیان در زمان حضرت عیسی (ع) مسیحی شده اند که در ان زمان کامل ترین دین بوده . پس دیگر زرتشتی نبوده اند.
2- زرتشتی مانده اند. که کار اشتباهی بوده چرا که مسیحیت کاملترین دین آن دوران بوده.
همانطور که قبل از حضرت عیسی (ع) و بعد از حضرت موسی (ع) دین حضرت موسی (ع) کاملترین دین بوده.
در مورد کورش و خدایان:
چرا کورش خدایان را به جایگاه نخستین آنها بازگرداند (با این که پادشاه بوده و قدرت فراوانی داشته) اما حضرت ابراهیم (ع) با این که تنها بودند بتها را شکسته و تبر را بر دوش بت بزرگ نهادند.
ایا این کار کورش مخالف با بت شکنی حضرت ابراهیم (ع) نیست؟
بابت دل دادن به صحبت های من سپاسگذارم.
خداحافظ.
به این دلیل که کورش پیامبر نبود و وظیفه رسالت و هدایت نداشت ولی ابراهیم داشت .
درود بر شما ببینید دوست عزیز همچین چیزی نیست هر دینی برای ارتباط با خدا یه راهی گذاشته مثلا ما مسلمونا برای ارتباط با خدا سجاده پهن میکنیم مهر میذاریم و شروع به نماز خوندن میکنیم اگه خیلی عابد باشیم مسجد میریم واونجا نماز رو ادا میکنیم مثل مسیحیان که به کلیسا میرن و در ، قابل صلیب زانو میزنن و به دعا ونیایش مشغول میشن
در دین زرتشت زرتشتیان بواسطه آتش باخدا ارتباط برقرار میکنن وبه آتشکده که همون مسجد و کلیسا و کنیسه هست میرن وبه عبادت مشغول میشن
به قول استاد شهید مطهری: «حقیقتا مایه شرمساری ایران و ایرانیان است که با این که چهارده قرن است به عالی ترین مفاهیم توحیدی نایل شده اند و نغزترین گفتارها را به نثر و نظم در این زمینه انشا کرده اند، خدای مجسم و شاخ و بالدار برایش بکشند و بعد هم اصرار کنند که این را به عنوان یک آرم ملی بپذیر. اگر این بت پرستی نیست پس بت پرستی در دنیا معنی ندارد.»گفتاورد از پروین:
اولا پیامبریش باید ثابت بشه دوما خودشون قرار نیست دعوت کنن مگر حضرت عیسی گفت مرا بپرستید؟؟؟دینشون تحریف شد اتیش پرستی هم همونطوری که تو خیلی از کتب مورخین بوده ایرانیا اتیش پرست شدند اگه یکتا پرست موندند نیازی نیود دین جدیدی بیاد
اینان سپس ضمن اینکه از آتش به عنوان عنصر مقدس یا عنصر شریف یاد می کنند به ذکر فوائد آتش که بر همه روشن است می پردازند و می گویند: در هر حال همه این پیشرفتها برای انسان اولیه تنها با کمک آتش سرخ و سوزان میسر گردیده بود، و در این صورت او حق داشت که برای آن ارزش و احترامی زیاد قائل شود و آن را یک پیک آسمانی بداند که برای کمک او از آسمانها به زمین فرود آمده است و باید برای آن معابد بسازد و یا آن را در اجاق خانه خود پیوسته مشتعل نگه دارد و مانع از بین رفتن و خاموشی آن گردد.
پاسخ:
در جواب اینان می گوییم: آری خداوند متعال نورالانوار است، اما نه به این معنی که ما اشیاء را به دو قسم تقسیم کنیم. نورها و ظلمت ها و خداوند را تنها نور آن نورها بدانیم نه نور ظلمتها. خداوند نورالانوار است به معنی اینکه هستی مساوی نور است و ظلمت مساوی عدم. پس خداوند نور همه چیز است: «الله نور السموات و الارض»؛ خداوند نور آسمان ها و زمین است. (سوره نور/35) در این جهت نور حسی از قبیل آتش و آفتاب و چراغ، با سنگ و کلوخ تفاوت نمی کند، چنین نیست که اگر رو به سوی آتش کنیم به سوی خدا رو آورده ایم و اگر رو به سوی خاک کنیم رو بسوی نورالانوار نیاورده ایم. آن ها می گویند که زرتشتیان به وسیله نور با خدای خود راز و نیاز می نمایند. اما ما می گوییم که یکتاپرستی این است که انسان آنگاه که رو به سوی خدا می آورد هیچ چیز را وسیله و واسطه رو آوردن قرار ندهد: «و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب»؛ و چون بندگان من از دور و نزدیکی من می پرسند، بدانند که من به آنها نزدیک خواهم بود. (بقره/186) در رو آوردن به سوی خدا لزومی ندارد و نبایست چیزی را وسیله و واسطه قرار داد.
اما مسئله کعبه و قبله که طرح کرده اند، قیاس گرفتن تقدیس آتش با رو به کعبه ایستادن در حین نماز و عبادت خدا قیاس مع الفارق است. آن ها می گویند:" چون آتش این همه فوائد برای انسان داشته و دارد پس انسان حق دارد که برای آن ارزش و احترام زیاد قائل شود ". اتفاقا بعثت پیامبران برای این است که بشر را به سرچشمه خیرات و برکات و نعمات آشنا کنند. انبیا آمده اند که بشر را از سبب متوجه مسبب الاسباب کنند، انبیا آمده اند که به بشر بفهمانند که تمام سپاسها و ستایشها اختصاص دارد به ذات اقدس الهی که پروردگار تمام جهان هاست.
بعلاوه، مگر تنها آتش پیک آسمانی است که برای کمک بشر از آسمان به زمین آمده است؟ اگر مقصود از آسمان این جوی است که بالای سر ماست، هیچ عنصری از آنجا نیامده است، اگر هم آمده باشد پیک مخصوص الهی نیست، و اگر مقصود از آسمان جهان غیب و ملکوت است همه چیز از آسمان آمده است و همه چیز پیک آسمانی است، اختصاص به آتش ندارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و ان من شی ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم»؛ هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزانه های آن نزد ماست و فرود نمی آوریم مگر به اندازه معین. (حجر/21)
مقایسه تقدیس آتش و توجه مسلمین به سمت کعبه در حین نماز
مقایسه تقدیس آتش با توجه حین نماز به سمت کعبه، مقایسه غلطی است. هیچ مسلمانی هر چند عامی باشد آنگاه که به سوی کعبه برای نماز می ایستد در خاطرش خطور نمی کند که می خواهد با این عمل کعبه را تعظیم و تکریم و تقدیس کند. اسلام که کعبه را قبله نماز قرار داده باین معنی نیست که مردم در حین نماز کعبه را تقدیس کنند و لهذا در ذهن هیچ مسلمانی تقدیس کعبه خطور نمی کند از این جهت درست مثل این است که به مسلمانان می گفتند هنگام نماز همه رو به نقطه جنوب بایستید که مفهومی جز اینکه در حین عبادت همه وضع واحدی داشته باشد ندارد.
هرگز در دین اسلام کوچکترین اشاره ای به این مطلب نیست که خداوند با کعبه و مسجدالحرام یک ارتباط خاص دارد بلکه عکس آن تعلیم داده شده است. قرآن کریم صریحا می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله»؛ پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده اید (بقره/115) و اگر به کعبه گفته می شود " بیت " از آن جهت است که هر معبدی " بیت الله " است. پس رو به کعبه ایستادن تنها مبتنی بر یک حکمت و فلسفه اجتماعی است. آن حکمت این است که اولا مسلمانان از لحاظ جهتی که در حین انجام عمل عبادت انتخاب می کنند یکی باشند، تفرق و تشتت نداشته باشند. ثانیا نقطه ای که برای وحدت انتخاب می کنند همانجا باشد که اولین بار در جهان برای پرستش خدای یگانه ساخته شد که این خود نوعی احترام به عبادت خداوند یکتاست. عبادت زردشتیان به اقرار خودشان، تقدیس و تعظیم خود آتش است، چگونه ممکن است تعظیم و تقدیس آتش عبادت اهورامزدا محسوب شود.
هیچ مسلمانی در وقتی که رو به قبله می ایستد و نماز می خواند، نمی خواهد به کعبه تعظیم کند و نمی خواهد از کعبه استمداد کند و استعانت جوید. هیج مسلمانی برای کعبه روحانیت و قدرت ماوراء الطبیعی قائل نیست. اساسا یک نفر مسلمان در حال نماز، رو به قبله هست، ولی توجهش به قبله نیست. یک نفر مسلمان در نماز مستقیما با خدای خودش سخن می گوید که: «ایاک نعبد و ایاک نستعین»؛ تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم. (سوره حمد، آیه 5) برای مسلمان رو به کعبه ایستادن نظیر با جامعه پاک بودن و با وضو بودن و مستور العوره بودن است؛ یعنی از رو به قبله ایستادن از آداب نماز است نه هدف نماز.
خدمات متقابل ایران و اسلام، صفحه 232-228 و 225-224 و 241
همانطور كه مسلمانان تا مكه ميروند تا يك خانه را بپرستند كه خانه خدا ناميدند با اين حال كه ميدانند خدا از رگ گردن به آنها نزديكتر است
پس زرتشتيان هم به وسيله آتش با خداي بزرگ ارتباط برقرار ميكردند
من از 12سالگی غیرت خاصی روی ایرانم و همچنین تاریخش مخصوصا تاریخ ایران باستان من نمی تونم دوستانم رو راضی کنم جای قضاوت ایران یکم تحقیق کنن