مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

سرگین اسب ، پاداش شاه عباس به شاعر چاپلوس

روزی شاه عباس به تماشای خزینه جواهرات سلطنتی رفته بود . شاعری که شانی تخلص می كرد، قصیده ای با این مطلع در مدح شاه عباس خواند :

اگر دشمن خورده باده و گر دوست
به طاق ابروی مردانه اوست!

شاه عباس خیلی خوشش آمد و دستور داد مقدار قابل توجهی زر مسكوك به او صله دادند .
شاعر دیگری به محض شنیدن حاتم بخشی شاه عباس ، مدیحه ای سراپا چاپلوسی ساخت و به حضور شاه عباس كه تصادفا در اصطبل همایونی بود ، شتافت و شعرش را خواند .
شاه امر كرد : سه مقابل وزن این مرد به او سرگین اسب بدهند!
شاعر عرض كرد : قربانت شوم . چرا شانی را زر مسكوك و مرا سرگین اسب ؟!
شاه عباس پاسخ داد : : « آنجا خزینه بود و اینجا طویله است و الا شما را فرقی نمی گذارم .

.............

هزار دستان - اسكندر دلدم

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML