دکتر پرویز رجبی؛ تاریخدان، مترجم و نویسنده به دلیل عوارض ناشی از سرطان در شامگاه بیست و یکم بهمن ماه در منزلش درگذشت.
آثار دکتر رجبی متجاوز از پنجاه جلد است که شناخته شده ترینشان «کریم خان زند و زمان او»، «جشنهای ایرانی» ، « تخت جمشید بارگاه تاریخ» و مجموعهی پنج جلدی «هزاره های گمشده» و چندین ترجمه از «پروفسور والتر هینتس» و «پروفسور هاید ماری کخ» است.
پرویز رجبی در 27 اردیبهشت 1318 در روستای امامقلی، حدود 40 کیلومتری قوچان، به دنیا آمد. کودکی را در زادگاه پدرش در روستای «آقکند»، بین میانه و زنجان سپری کرد و در همانجا به مدرسهی ابتدایی رفت. وی در مشهد دیپلم گرفت و به استخدام ادارهی فرهنگ قوچان (آموزش و پرورش کنونی) درآمد. در سال 1338 به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد و تا 1342 در آن بانک کار میکرد.
پرویز رجبیپرویز رجبی در سال 1342 برای ادامهی تحصیل به آلمان رفت و در سال 1349 با مدرک دکتری در رشتهی ایران شناسی و ترک شناسی از دانشگاه «گوتینگن آلمان» به ایران بازگشت و پس از آن به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و بعد از مدتی توسط ساواک اخراج شد. پس از اخراج از وزارت علوم و آموزش عالی در سال 1351 سرانجام مرکز تحقیقات ایرانشناسی را تأسیس کرد. او در 1367 دوباره به آلمان رفت و به مدت شش سال به تحقیق و تدریس در دانشگاهای «ماربورگ» و «گوتینگن» مشغول بود.
وی در 1373 به ایران بازگشت و ریاست بخش ایرانشناسی دایرةالعمارف بزرگ اسلامی را تا حدود پنج سال پیش به عهده گرفت.
"اگر دست نداشته باشم با دهان مینویسم"
استاد رجبی در 1379 براثر سکته مغزی و فلج شدن نیمی از بدنش خانهنشین شد، اما همچنان به کار تحقیق و ترجمه اشتغال داشت.
وی در فاصلهی سالهای 1358 تا 1361 مدیر مسئول و سردبیر مجلهی «فردای ایران» نیز بود، او همچنین چند سال در دانشگاه شهید بهشتی تدریس میکرد.
در پاییز و زمستان 1389 یک دوره سخت بیماری و شیمیدرمانی را تحمل کرد و سرانجام شامگاه 21 بهمن ماه از دنیا رفت.
یاد استاد پرویز رجبی همیشه در دلهایمان زندهست.
"برف خالق گرماست
و دیوار رو به رو بیجان نیست
تا من هستم
من با تکرار کودکی زندگی را تفسیر میکنم
و تنهایی را تنها میگذارم!
تا آرزوها در رسیدن به رنگینکمان
با فراغ بال پربگشایند
دیوار رو به رو بیجان نیست
تا هستم جانم را با دیوار تقسیم میکنم
سیمرغ هم از سی مرغ درونم خبر دارد.."
بن مایه :» آریا بوم