مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

پاسداری از زبان پارسی- خشت یکم

احمد حريري

سالها پيش در راديو «ايران» برنامه‌اي بود به‌عنوان «در مكتب استاد»كه ابتدا شادروان استاد سعيد نفيسي و پس از چندي روانشاد دكتر ضياءالدين سجادي به سؤالات مجري برنامه و ساير شنوندگان، در مورد درست نويسي پاسخ مي‌دادند. از جمله جواب‌هايي كه به پرسش‌ها داده مي‌شد، مــوارد زير يــادآوري مي‌شود:

1ـ واژه‌هاي غيرعربي تنوين نمي‌پذيرند، پس نمي‌توان گفت:

زباناً، خواهشاً، ناچاراً، تلفناً، گاهاً و...

2ـ كلمات غيرعربي با علامت‌هاي «ات» و «ين» جمع بسته نمي‌شوند.

پس نبايد گفت: فرمايشات، سفارشات، پيشنهادات، گزارشات، درونيات، و... داوطلبين، بازرسين، و...

3ـ واژه‌هاي فارسي كه به «هاي غير ملفوظ» ختم مي‌شوند، نبايد صفت مؤنّث به خود بگيرند؛ مانند: دهة مباركه، آستانة مقدسه، نامة مورخه، پروندة مختومه، كلبة مخروبه، هفتة آتيه.

4ـ از علامت مصدري جعلي «يت» كه مختص زبان عربي است، نمي‌توان براي واژگان فارسي استفاده كرد؛ نظير؛ ايرانيّت، دوئيت، منيّت، خوبيّت، برتريّت.

5ـ استفادة ناصحيح از واژگان فرانسوي و انگليسي نظير: ترافيك (Traffic) كه به معناي آمد و رفت و عبور و مرور است، به مفهوم راه‌بندان مصطلح شده و خيلي هم جا افتاده است.

6ـ در مجلس تجليل از انديشمندي، مجري برنامه اظهار مي‌دارد كه: ايشان «دكتراي» شيمي هستند و با كساني كه در مسابقه‌اي شركت دارند، بيان مي‌كنند: من «ليسانس» زيست‌شناسي و يا «ديپلم» تجربي هستم. در صورتي كه آنان، دكتر ، ليسانسيه و ديپلمه مي‌باشند.1

دكترا، ليسانس و دپيلم مدرك تحصيلي آنان است.

متأسفانه در حال حاضر «صدا و سيما» كه خود را پاسدار زبان فارسي مي‌داند و ساير رسانه‌هاي گروهي كه الگوي گفتاري و نوشتاري مردم به شمار مي‌روند، موارد فوق را رعايت نمي‌كنند و فارسي را پاس نمي‌دارند.

از چندي پيش، اصطلاح «در رابطه با» و «در راستاي» و تكيه كلام «در واقع» آنقدر از زبان گويندگان و مسئولان نهادهاي كشوري شنيده مي‌شود كه شنونده را خسته مي‌كند و اصل مطلب را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد.

چنانكه اگر به جاي تكرار تكيه كلام «در واقع» با كمي تأنّي، كلمة مناسب با موضوع مورد بحث انتخاب و به زبان آورده شود، در شنونده تأثير مطلوبتري خواهد داشت.

استاد سخن سعدي در ديباچة گلستان آورده است:

طايفه‌اي از حكماي هند در فضايل بوذرجمهر سخن مي‌گفتند. به آخر جز اين عيبش ندانستند كه:

در سخن گفتن بطيء است. بوذرجمهر بشنيد و گفت: انديشه كردن كه چه بگويم، به از پشيماني خوردن كه چرا گفتم؟

سخندان پرورده پير كهن بينديشد، آنگه بگويد سخن

مزن بي‌تأمل به گفتار دم نكوگوي، گر دير گويي چه غم

بنيديش و آنگه برآور نفس وزان پيش بس كن كه گويند بس

------------

1ـ اي كاش در اين نوشتة خوب نيز به جاي فعل كوچه بازاري شده و به طنز آميخته شده «مي‌باشند» از فعل «اند» استفاده مي‌شد ـ توضيح ويراستار روزنامه

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML