مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

زبانهای ایرانی نو

زبان شناسان،زبانهای ایرانی را به سه گروه زبانهای ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو بخش کرده اند.در این مقاله به گروه زبانهای ایرانی نو می پردازیم و بررسی میکنیم.زبانهایی را که در دوره ی جدید ایران که از سال 254 هجری آغاز میشود؛ رواج یافته اند؛ زبانهای ایرانی نو می نامند.در این سال،یعقوب لیث فرمانروایی مستقل صفاریان را در شهر زرنج بنیان گذارد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد و این رسمت تا کنون در ایران ادامه دارد.

از همین روی آغاز دوره ی زبانهای ایرانی نو را از از این سال به شمار می آورند.این زبانها، در گستره ای ای قفقاز تا فلات پامیر و ازعمان تا آسیای مرکزی رواج دارد. از مهم ترین زبانهای ایرانی نو میتوان از پشتو و کردی و آسی و بلوچی و فارسی دری، نام برد که در زیر به بررسی هر یک میپردازیم.

زبان پشتو

زبان پشتو (به فتح و ضم اول) یا پختو (به فتح اول) با افغانی یکی از زبانهای خاوری است که در خاور افغانستان و شمال پاکستان و شمال باختری هندوستان رایج است.پشتو دو گویش اصلی دارد، گویش جنوبی که "ش" و "ژ" باستانی را نگاه داشته است و گویش شمالی که در آن "ش" باستانی به "خ" و "ژ" باستانی به "غ"، دگرگون شده است. پشتو با دبیره ی فارسی نوشته میشود که در آن، دگرگونی هایی برای هماهنگی با زبان پشتو صورت گرفته است.در پشتو واژگان بسیاری از فارسی و هندی و عربی پیدا میشود اما بسیاری از ویژگی های ناب زبانهای ایرانی را حفظ کرده است و لهجه های گوناگونی چون زیری‚ آفریدی‚ پیشاوری‚ قندهاری‚ قلزه ای‚ و غیره دارد.زبان پشتو صاحب آثار و ادبیات است‚ دیرینه ترین اثر از این زبان، از سده ی شانزدهم میلادی است.سراینده نامور، خوشحال خان، آثاری به این زبان از خود به جای گذاشته است . همچنین مقدار زیادی اشعار محلی و داستان و افسانه به این زبان موجود است.تا سال 1936 زبان فارسی دری، زبان رسمی افغانستان بود و از آن پس، پشتو به عنوان زبان رسمی افغانستان شناسانده شد و فارسی دری در رده ی دوم جای گرفت.از این زبان در دوره ی میانه و باستان،اثری بر جای نمانده است.

زبانهای کردی

زبانهای کردی،مجموعه ای از زبانهای ایرانی باختری هستند که در گستره ی ایران و ترکیه و عراق و ارمنستان و سوریه رواج دارند.در سال 1897 برای نخستین بار روزنامه ای به نام کردستان به زبان کردی در قاهره منتشر شد.در ایران و عراق، کردی به دبیره ای که از عربی گرفته شده، نوشته میشود؛ در سوریه به دبیره ای نوشته میشود که در سال 1930 از دبیره ی لاتینی گرفته شده است؛ در ارمنستان، کردی به دبیره ای نوشته میشود که در سال 1945 از دبیره ی روسی گرفته شده است.در کردی، واژگان زیادی از فارسی و عربی و ترکی و روسی یافت میشود در این میان نفوذ فارسی و کردی بیشتر از ترکی و هر سه بیشتر از روسی است. از زبانهای کردی در دوره ی میانه و باستان اثری به یادگار نمانده است.
از میان زبانهای کردی،میتوان به زبان زازی یا دملی اشاره کرد که در گستره ی کردنشین باختری،بیشتر بدان سخن میرود و همچنین زبان گورانی که که در گستره ی کردنشین جنوبی، رواج دارد که لهجه های گوناگونی دارد. گورانی لهجه ای است که ادبیات مذهب اهل حق بدان نوشته شده و مانند زازا به شاخه شمالی دسته باختری تعلق دارد.آنچه که امروزه به نام زبان کردی خوانده میشود زبان کرمانجی نام دارد که لهجه های گوناگونی مانندمکری‚ سلیمانیه ای‚ سنندجی‚ کرمانشاهی‚ بایزیدی‚ عبدوئی‚ زندی دارد.
ریشه زبان کردی از زبان اوستایی است و به ویژه، زبان گورانی نزدیکی فروانی به اوستایی دارد.

زبان آسی

زبان آسی از زبانهای ایرانی خاوری است که در شمال قفقاز جریان دارد.آسها در اصل از خاور دریای کاسپین(مازندران) به این گستره کوچیده اند و بنابراین، با سغدی و خوارزمی نزدیکی دارند.1 زبان آسی دارای دو گویش است.گویش خاوری که ایرونی و گویش غربی که دیگوری نامیده میشود.بیشتر سخنوران آسی به گویش ایرونی گفتگو میکنند و این گویش در زبان ادبی آسی، اساس به شمار می آید و به دبیره ی روسی نوشته میشود، البته با دگرگونی هایی همراه است که آن را برای نوشتن زبان آسی هماهنگ کرده است.این زبان،بازمانده ی زبان سکاهای غرب است2 که بسیاری از ویژگی های زبانهای ایرانی باستان را مانند صرف هفت گانه ی حالتهای اسم و به کار بردن پیشوندهای فراوان برای کارواژه ها ،نگاه داشته است. دستگاه آوایی آسی زیر نفوذ زبانهای قفقازی قرار گرفته و واژگان آن از زبان روسی اثر پذیرفته است. زبان آسی تنها زبان ایرانی نو است که از زبان فارسی اثر نگرفته است.بنیان گذار ادبیات این زبان، "کوستاختاگوروف"(1916-1895) است. ادبیات آسی شامل داستانها و افسانه های جالبی است که از سده گذشته،ضبط آنها آغاز گردیده است. از نامورترین این داستانها سلسله داستانهای قهرمانان نرت است.

زبان بلوچی

زبان بلوچی از شمالی زبانهای ایرانی باختری است که در بلوچستان ایران و بلوچستان پاکستان و در افغانستان و جنوب آسیای میانه(ترکمنستان) و همچنین در شارجه، بدان گفتگو میشود.این زبان به شوند مجاورت در کنار زبانهای ایرانی خاوری، برخی از ویژگی های آن ها را نیز دریافت کرده است. همچنین گذشته از فارسی، از براهوی و سندی نیز واژگانی وام گرفته است.این زبان دارای لهجهای بلوچی باختری و بلوچی خاوری است که هر یک به دسته هایی بخشبندی میشوند.اندک زمانی است که در تاجیکستان به این زمان توجه میشود.برای نوشتن بلوچی از دبیره ی اردو_که از دبیره ی فارسی گرفته شده_ استفاده میشود.در این زبان،واژگان فراوانی از زبانهای ایرانی کهن به یادگار مانده است.

زبان پارسی

زبان فارسی یا فارسی دری، دنباله ی فارسی میانه است. این زبان که از زمان یعقوب لیث صفاری،زبان رسمی ایرانیان شده است، اندک اندک جانشین دیگر زبانهای ایرانی چون سغدی و سکایی و خوارزمی و بلخی گردید . در گستره ی پهناوری از جهان، از هند تا اروپا و از دریای خوارزم تا خلیج فارس گفتگو میشد.
در فاصله ی میان سقوط ساسانیان و روی کار آمدن صفاریان، زبان علمی زرتشتیان ایران، فارسی میانه ی زرتشتی و زبان علمی مانویان، فارسی میانه ی مانوی و پهلوانیک(پهلوی اشکانی) و سغدی مانوی بود.
دولت سامانی نیز به رواج زبان فارسی مایل بود و دولت غزنوی آن را در هندوستان رواج داد.فارسی در دربار مفولی هند، زبان رسمی بود. رواج زبان فارسی در هند شوند به وجود آمدن زبان اردو شد که زبان رسمی پاکستان است و به دبیره ای برگرفته از دبیره ی فارسی نوشته میشود.زبانی که در هند، آن را هندوستانی می نامند و به دبیره ای که از دبیره ی سنسکریت گرفته شده،نوشته میشود؛ با اردو هم ریشه است.
سلجوقیان، زبان فارسی را در آسیای کوچک رواج دادند. در دولت عثمانی نیز،فارسی رایج بود. برخی از سلطانهای عثمانی هم چون محمد فاتح و سلیم نخست به فارسی، چکامه سروده اند.
با تسلط استعمار غربی بر کشورهای خاوری از رواج زبان فارسی کاسته شد. فارسی دری امروزه در افغانستان و تاجیکستان و ایران، گفتگو میشود. در هر سه کشور از سالهای نخست سده بیستم میلادی، شرایط به گونه ای بوده که فارسی رایج در هر سه کشور در راهی گام گذارند که اندک اندک، آنها را از هم جدا خواهد کرد.در فارسی رایج در تاجیکستان که اکنون به دبیره ی روسی نگاشته میشود، واژگان زیادی از روسی درونشد کرده است. در فارسی رایج در افغانستان، واژه های زیادی از پشتو گرفته شده است و در فارسی رایج در ایران از زبانهایی چون فرانسوی و عربی، واژگان زیادی آمده است. هم چنین در هر سه کشور واژگان تازه ای توسط فرهنگستان ها، ساخته شده است که با یکدیگر متفاوتند. وجود واژگانی از زبانهای گوناگون و اصطلاح های متفاوت برای بیان یک مفهوم در فارسی ایران و افغانستان و تاجیکستان، شوند آن میشود که پیوند زبانی میان ایرانیان و تاجیکان و افغانان با دشواری همراه شود.
در فارسی دری، واژه ی "فهلویات" که جمع "فهلوی" است به ادبیاتی گفته شده است که به زبانی غیر از فارسی دری نوشته میشده است. واژه ی "فهلوی" عربی شده ی واژه ی "پهلوی" است که پس از اسلام به فارسی میانه، گفته میشده است.

یغنوبی

این زبان بازمانده ی یکی از لهجه های سغدی است که در دره یغنوب‚ میان جبال زرفشان و حصار‚ بدان سخن میگویند و تنها اثر زنده ای است که از زبان سغدی به جای مانده و در آن مانند زبان سغدی هنوز میتوان، گذشته را از ماده مضارع ساخت و نشانه جمع نیز در آن t-است. از این جهت با زبان آسی که علامت جمع در آن tA است مانند است.یغنوبی نیز مانند دیگر لهجه های ایرانی بسیاری از واژگان فارسی و عربی را دریافت کرده است.

زبان آذری

در دوره ی اسلامی، در آذربایجان زبانی گفتگو میشده است که "آذری" نامیده میشده است. بر اثر اتابکان و ایلخانان و قره قویونلو و آق قویونلو بر آذربایجان، از ترکی و فارسی و آذری، زبانی به وجود آمد که "ترکی آذری" نامیده میشود.این زبان اندک اندک، تا زمان صفویه،جای زبان آذری را که زبانی ایرانی بوده گرفت.

نویسنده: یزدان صفایی

--------------

پی نوشت:
1.درباره زبان سغدی و خوارزمی بنگرید به مقاله نگارنده با عنوان زبانهای ایرانی میانه
2.درباره ی زبان سکایی بنگرید به مقاله نگارنده با عنوان زبانهای ایرانی باستان

بن مایه ها:
1)تاریخ زبان فارسی.دکتر محسن ابوالقاسمی، نشر سمت
2)مقاله زبانها و لهجه ها ( گویشها ) ایرانی امروز،دکتر احسان یارشاطر , گردآوری از ارشام پارسی،پایگاه پژوهشی آریارمن

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML