دلسوزی برای زبان پارسی
- توضیحات
- دسته: زبان و گویش
- بازدید: 959
با هر دین یا باوری، ارج، پاسداری و زنده نگاهداشت زبان نیاکانمان یک هـَرگ [خویشکاری] بدون چون چرا، بایسته و نیازین است .
هر ایرانی خردمند، دانا و آگاه می داند که با ارزشترین شناساننده کیستی و فرهنگ مردم یک کشور، زبانشان است.
کوتاهی، لختی و سستی درکوشش برای نگاهداری این گنجینه ی گرانبها و گرانسنگ گناهی بزرگ و نابخشودنی است.
زبان زیبای پارسی سده های بیشمار نه تنها از دشمن گزند و آسیب فراوان دیده، شگفت و اندوهبارکه ایرانی نیز با بی مهری، دشمنی و نابخردی « او» را، زبان زیبای خویش را، لگد مال کرده است.
او، زیرا این زبان توانمند، زنده است و زنده خواهد ماند.
کوتاهی، تن پروری، رویگردانی، سخنان دلسرد کننده، ریشخند و نیشخند، نا روا، ناپذیرفتنی و نابخردی است.
بر ماست بکوشیم، با جان و دل، با پشتکار، با آگاهیدن دوستان و نزدیکان، با دلگرمی و یاری بیکدیگر و انگیزش و امید، ازهمین امروز« پارسی نویسی » را بیاغازیم.
زبان مادریمان را از زیر لگدهای خشمگین، بد سگال و بد خواه بیرون بکشیم.
زبان زیبای پارسی را از پرپر شدن و سرازیری به پرتگاه، باز داریم.
پاسداری از زبان و فرهنگ سزا و از نخستین هده ی [حق] مردم هر سرزمین است، نکوهشی در این کار نخواهد بود.
پارسی نویسی، ارجمندی به فردوسی بزرگ و هم چنین دیگر دلسوزان زبان پارسی است، که زندگی خود را در این راه گذاشته اند.
" ریشخند گرفتن زبان مادری! خود شما نامی بر آن بگذارید".
" زبان، راستی را بیاراسته
خرد چیره کرده اَبـَر خواسته. فردوسی."
" اگر پهلوی را ندانی زبان
به تازی تو اروند را دجله خوان.فردوسی."
.....
فرزاد