برای دو واژه ی بیگانه ی چاق و لاغر می توان از برابرهای پارسی(پهلوی) زیر بهره گرفت :
فربه به جای "چاق"
نزار به جای "لاغر"
فربه و نزار واژگانی کهن و با ریشه در زبان پهلوی هستند:
نیزار nizar
فربی farpīh
در شاهنامه نیز بکار رفته اند :
دو گوشش چو دو خنجر آبدار / بر و یال فربه میانش نزار
................
شکم گشت فربه و تن شد گران
.............
بسی گوسفندان فربه بکشت
.............
این واژگان در گفتار فرخی نیز آمده اند :
چون خدمت او کردی او در تو نگه کرد
فربه شوی از نعمت او گرچه نزاری .
دیدگاهها
درود بر شما
ریشه ی واژه ی لاغر بدرستی روشن نیست ، گروهی آنرا ترکی و گروهی پارسی می دانند بنابراین بهتر است تا روشن شدن ریشه ی آن از برابرواژه ی آن بهره ببریم .
« همهی بیابانهای ترکستان را گشتم تا یک واژه ترکی را از این کتاب جا نیاندازم»
از اینرو این نِبی ۷ هزار تایی دربردارندهی همهی واژگان ترکی است. پس هرکس واژهای را ترکی بداند که خودش یا ریشهاش در این نوشته نباشد، ۱۰۰ درصد دروغگو است.
شوربختانه، بسیاری از نویسندگان، واژههای مغولی، پهلوی، تورانی (سغدی-سکایی) را ندانسته ترکی نامیدهاند که نه هیچ نوشتهی کهنی برای باوراندن آن دارند و نه هیچ واژهشناسی میپذیرد که ساختار این واژهها به ترکی می آید.
یادآور میشوم که چون سرزمین ترکان در بالادست مغولستان امروزی تا نزدیکی قطب شمال ( یاقوتستان روسیه) بوده و مردم مغول که همسایگان پاییندستی (از اورخون در میانهی مغولستان تا دیوار چین) بودند و از سویی پس از اشکانیان و گسیل مردم توران (سکاییها) به سیستان و تبرستان و اروپا، ترکان جای آنها را گرفتند. چنین لغزشهایی در شناخت زبان آنان پدید آمده.
تا یادم نرفته:
واژهی چاق در ترکی همان زمان است نه گوشتالود
این واژه میتواند یک واژهی بومی-روستایی یا یک واژهی باستانی دگریده باشد.
پیش از این همه یک باستانشناس نامدار به نادرستی چاقو را مغولی دانسته بود ناآگاه از اینکه:
۱- چاقو معرب چاکو است= چاک دهنده / همانند واژههای کرمو / دماغو و ... در فارسی گفتاری
۲- در زبان هندی هم هنوز چاقو با آوایش چاکو بکار میرود (معرب نشده)