واژگان مغولی : پرچم ، چاقو ، قیچی ، شقایق

بسیاری از واژه ها از مغولی به فارسی راه یافته است که ظاهر فارسی نیز دارد مثل «پرچم» که دم گاو تبتی است و مغولان آن را به نوک نیزه های خویش می زدند و زوزه گرگ می کشیدند و یورش می بردند. معادل فارسی یا ایرانی پرچم «دَرَفش» است. پرچم تا سده ی ششم در ادبیات فارسی دیده نشده و با آمدن تیره های غز و سلجوق و ... این واژه نیز در ادب فارسی پیدا شد ولی به همان معنی دم گاو تبتی یا غژقاو؛
از سعدی :

اگر آدم همین بالا و ریش است

به نیزه نیز بر بسته است پرچم

دیگر از واژه های معروف امروز که از زبان مغولی و تاتاری به ایران آمده چاقو و قیچی است که چون «چ» در خود دارد شکل فارسی به خود گرفته در حالیکه واژه ی چاقو در تمام زبان های ایرانی «کارد» است و دو واژه ی برابر قیچی داریم : یکی قیچی کوچک که به کارهای خانگی می آید و نام آن «ناخن ویرای» است و دیگری قیچی بزرگ که برای بریدن پارچه های کلفت یا بریدن پشم گوسفندان به کار می رود و آن «دو کارد» است. واژه ی دوکارد هنوز در میان گوسفند داران کاربرد دارد اما «ناخن ویرای» فراموش شده است.

شقایق نیز از این دسته نام ها است که از زبان آن مهاجمان به زبان فارسی آمده و برابر ایرانی آن لاله کوهی است که کوچک تر از لاله ی دشتی باشد.

استاد فریدون جنیدی - پژوهشی پیرامون نام کرمان