ریشه یابی نام تبریز
- توضیحات
- دسته: زبان و گویش
- بازدید: 8904
در ریشه یابی نام تبریز سخنان گوناگونی وجود دارد . تبریز پیوند « تَب + ریز » است . یعنی شهری که به دلیل خوش آبو هوا بودن موجب می شود بیمار تندرست شود . تب نشانه ای برای بیماری است و تبریز یعنی شهری که ریزنده تب است . اولیا چلبی [از شخصیتهای دوران عثمانی] در سفرنامبه خود تبریز را به ترکی «ستمه دوکوجو» (سِتمه به ترکی یعنی تب ، و دوکوجو یعنی ریزنده) معنی کرده است. مردم تبریز نام شهرشان را تربیز تلفظ می کنند .
یاقوت حموی در «مُعجَمُ البُـلدان» می نویسد نام شهردر زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشد. با توجّه به این سخن ، مینورسکی بر این باور است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری کهن وابستگی داشته باشد.
بنابر نوشته مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ اسلامی ، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم ) میخواندهاند. تا آغاز سده چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان پیرامون تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی امروزه مردمان «قنبرآباد» پیرامون تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفداء) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمدهاست و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» بهکار میرود. برخی نام شهر را در ارتباط با جنبشهای گرمایی کوه سهند دانستهاند.
دانشنامهٔ بریتانیکا تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند ، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و شاید بهخاطر چشمههای آبگرم پیرامون آن است.
در ریشه یابی نام شهر یک داستان نیز گفته می شود . اینکه زبیده زن هارونالرشید تب بالایی داشت ؛ چند روزی که در آن سرزمین بود در اثر هوای خوب و دلانگیز آنجا تندرست شد ، دستور داد در آنجا شهری بسازند و نام آنرا «تبریز» بگذارند. دکتر احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان چنین سخنانی را عامیانه و نادرست میداند.
برخی گویند تبریز واژه ای ایرانی و برگرفته از تب بهمعنای «گرم و نیم گرم» و رز و ریز و رش از مصدر «ریختن» است و بهسبب وجود چشمههای آبگرم نزدیکش به معنی «گرماریز»است .
ویلهلم آیلرس -زبانشناس آلمانی- یافتن ریشهٔ دقیق واژهٔ تبریز را دشوار دانسته و گمان برده است که تبریز از دو بخش تب و رِز، بهمعنای «رود آب گرم» پدید آمده باشد . تپ یا تف بهمعنای «گرم» (برای نمونه در نام تفتان) و ریز بهمعنای «روان بودن چشمه و جوی» است؛ مانند «کاریز» و «نیریز».
در کتابها نام تبریز به این صورتها آمده است : توریز، تَوْرِژ، تَوْرِش، دَوْرِژ ، تارماکیس، تارماکیزا، تاوراکیس، تاورش، تاوریز، توریس، توریز، دبریز، تَبریز ، تِبریز، تربیز، تیوریس، تیوریز
در دانشنامهٔ اسلامی، در پایان نتیجهگیری میشود که با توجه بهمنابع ارمنی که نام شهر را در قرن پنجم (بلکه چهارم) میلادی، «تورژ» دانستهاند و اینکه بهفارسی هم تورز تلفظ کردهاند و با توجه بهمعنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و
دانشنامه بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود که احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.[۵]
دکتر کسروی زبان شناسی که در باره ریشه نام شهرها و روستاهای ایران پژوهش می نمود ، درباره نام تبریز که زادگاه خودش است می نویسد : « آن چه درباره تبریز در کتاب ها نوشته اند و بر زبان ها می گویند، همه عامیانه و نادرست است و من با همه جستجوهایی که به کار بردم ، به معنی آن نرسیم و بهتر دیدم به حال خود گذارم .»
در دانشنامه جهان اسلام در باره نام تبریز چنین آمده است :
« بومیان آذربایگان ، تبریز امروزی را توری (چشمه یا رود گرم ) می گفته اند. تا هفتاد ـ هشتاد سال پیش نیز بیشتر روستاییان پیرامون تبریز، این شهر را توری می نامیدند. امروزه نیز در بعضی از روستاهای اطراف ، از جمله در ده قنبر در 22 کیلومتری شوسة تبریز ـ آذرشهر، آن را توری می نامند. در نوشته های کهن (برای نمونه رجوع کنید به ابوالفداء، ص 400ـ401) نام این شهر به شکل تُوریز آمده است و هنوز هم در زبانهای کردی (مردوخ ، ذیل «توریز») و تاتی «توریز» و «تُوْری » به کار می رود. در کتیبة سارگُن دوم (حک : 722 یا 721ـ705 ق م )، پادشاه آشور، از تبریز با دژ «تارویی ـ تارمکیس » یاد شده است که نام تارویی با نام ایرانی شهر، یعنی توری ، مطابقت دارد (رجوع کنید به ادامة مقاله ) و نشان می دهد که این نام را مادها به این دژ یا شهر داده اند (ذکاء، 1368 ش الف ، ص 152ـ153، 197). هامر، مورخ آلمانی ، تبریز را به معنای چشمة آب گرم دانسته و در تاریخ عثمانی نیز «صجاق سو منبعی » (چشمة آب گرم ) ترجمه شده است . اسحاق تیلر نیز تبریز را به معنای «چشمة گرم » می داند (همان ، ص 197). لرد کرزن نیز تبریز را کلمه ای آریایی مستخرج از تب به معنای «گرم و نیم گرم » و رز و ریز و رش از مصدر «ریختن » می داند و آن را به سبب وجود چشمه های آب گرم مجاورش «گرماریز» معنی کرده است (به نقل ذکاء، 1368 ش الف ، همانجا). ویلهلم آیلرس (ص 16ـ17)، زبان شناس آلمانی ، یافتن ریشة دقیق تبریز را دشوار دانسته و احتمال داده است که تبریز از دو بخش تب و رِز ، به معنای «رود آب گرم » تشکیل شده باشد، تپ یا تف به معنای «گرم » (مثلاً در تفتان ) و ریز به معنای «جریان داشتن چشمه و جوی » است ، مانند «کاریز» و «نیریز». در تقویم البلدان (تألیف در 721) در دو جا آن را «توریز» آورده است (همانجا) و در تالی کتاب وفیات الاعیان ، تألیف ابن صقاعی (ص 184) نیز «توریز» آمده است . در نسبت بدین نام ، «توریزی » می نوشته اند؛ چنانکه ابن بطوطه (ج 1، ص 220) از شخصی منسوب به توریز نام برده است : «موکل بنا امیر جلال الدین بن الفلکی التوریزی است » (نیز رجوع کنید به ذکاء، 1368 ش الف ، ص 197). فاوست بیزانسی در قرن چهارم میلادی تبریز را «تَوْرِژ» و «تَوْرِش »، و اسولیک در قرن یازدهم میلادی «تَوْرِژ» نوشته اند و واردان در قرن چهاردهم میلادی آن را «تَوْرِژ» و «دَوْرِژ» ذکر کرده است . گویا دورژ اخیر از لهجة عامیانة ارمنی مشتق شده و اصل کلمه دَ ـ ای ـ وْرِژ به معنای «این برای انتقام است » بوده است . پس هم منابع ارمنی تأیید می کند که نام شهر در قرن پنجم (بلکه چهارم ) میلادی تورژ بوده و هم به فارسی تورز تلفظ کرده اند که در فارسی متداول به معنای «تب ریز» و «تب پنهان کن » و به قول اولیاچلبی (ج 2، ص 246) «سِتْمه دوکوجو» ( ستمه : تب ، دوکوجو : ریزنده ) است و احتمالاً این نام ، یعنی «پنهان کنندة تف و گرما» با جنبشهای آتشفشانی کوه سهند مرتبط بوده است (مینورسکی ، ص 7). »
نویسنده : عادل اشکبوس - تارنگار : http://adel-ashkboos.mihanblog.com
دیدگاهها