سرزمین های کنونی ایران , تنها 30 درصد از ناحیه ای وسیع است که در تاریخ با نام "ایران زمین " "ایران بزرگ " یا "ایرانشهر"و در جغرافیا با نام فلات ایران شناخته می شود .
ترفندها و دسیسه های بیگانگان به ویژه انگلستان و روسیه و سستی پادشاهان میهن فروش گذشته بخش های زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 200 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایران، از برای الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای نگاهبانی از سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود .
گستره سرزمین های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمنچای , گلستان , آخال,پاریس و ...
سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای با روسیه (1813 و 1828 م .)
آران و شروان : 86600 کیلومتر مربع
ارمنستان : 29800 کیلومتر
گرجستان : 69700 کیلومتر
داغستان : 50300 کیلومتر
اوستیای شمالی : 8000 کیلومتر
چچن : 15700 کیلومتر
اینگوش : 3600 کیلومتر
جمع کل : 263700
سرزمین های جدا شده ایران شرقی بر اساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی :
هرات و افغانستان : 625225 کیلومتر
بخش هایی از بلوچستان و مکران : 350000 کیلومتر
جمع کل : 975225 کیلومتر
سرزمین های جدا شده ورا رود بر اساس پیمان آخال با روسیه (1881 م ) :
ترکمنستان : 488100 کیلومتر
ازبکستان : 447100 کیلومتر
تاجیکستان : 141300 کیلومتر
بخش های ضمیمه شده به قزاقستان : 100000 کیلومتر
بخش های ضمیمه شده به قرقیزستان : 50000 کیلومتر
جمع کل : 1226500 کیلومتر مربع
سرزمین های جدا شده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس :
امارات : 83600 کیلومتر
بحرین : 694 کیلومتر
قطر : 11493 کیلومتر
عمان : 309500 کیلومتر
جمع کل : 405287
مساحت سرزمین های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفوی به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه ,عراق و سوریه تقسیم شد ) به مساحت تقریبی 200000 کیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت 438317 کیلومتر مربع .
روی هم حدود 3/5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و جهان بی مانند است !
نا گفته نماند هر چند استعمار توانست با نیرنگ و دسیسه میان سرزمین ها و مرزهای ایران خط سیاسی بکشد اما هرگز توان برابری با فرهنگ اهورایی ایران زمین را نداشته و نخواهد داشت و در جای جای این سرزمین های جدا شده می توان رد پای فرهنگ و آیین های ایران زمین را یافت .
در طول تاریخ، موضوع تجزیه و جداکردن بخشهایی از کشورها همواره مورد بحث و توجه بوده است. ایران، کشوری با قدمتی چند هزار ساله و پیشینهای غنی از فرهنگ و تمدن، نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. اما آیا تجزیه بخشهایی از ایران تهدیدی واقعی است یا تنها یک نگرانی تاریخی به شمار میرود؟
ایران، با تنوع قومی و فرهنگی که دارد، همواره شاهد فراز و نشیبهایی در رابطه با وحدت ملی و تمامیت ارضی خود بوده است. از دوران قاجار و پهلوی گرفته تا دوران معاصر، مسائلی مانند استقلالطلبیهای قومی و مناقشات مرزی، چالشهایی بودهاند که دولتها و مردم ایران با آنها دست و پنجه نرم کردهاند.
با این حال، ایران توانسته است با حفظ هویت ملی و تأکید بر اشتراکات فرهنگی و تاریخی، به عنوان یک کشور یکپارچه باقی بماند. اما نباید از نظر دور داشت که فشارهای خارجی و برخی سیاستهای داخلی میتوانند به عواملی برای تقویت جنبشهای جداییطلبانه تبدیل شوند.
در عصر حاضر، با توجه به اهمیت ژئوپلیتیکی ایران و منابع طبیعی غنیای که در اختیار دارد، موضوع تجزیه و جداکردن بخشهایی از این کشور میتواند به یک مسئله بینالمللی تبدیل شود. این موضوع نه تنها از نظر سیاسی و امنیتی حائز اهمیت است، بلکه میتواند تأثیرات عمیقی بر روی بافت اجتماعی و اقتصادی ایران داشته باشد.
به همین دلیل، حفظ وحدت ملی و تقویت پیوندهای بینقومی و فرهنگی به عنوان یک استراتژی مهم مطرح میشود. دولت و مردم ایران باید با درک اهمیت این موضوع، به دنبال راههایی برای تقویت همبستگی ملی و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات باشند.