مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

از مازندران چه میدانیم؟

جغرافياي طبيعي مازندران

موقعيت و وسعت :

استان مازندران از شمال به درياي مازندران، از جنوب به استان هاي تهران، سمنان و قزوين ، از غرب به استان گيلان و از شرق به استان گلستان محدود است.قسمت جنوبي مازندران كوهستاني و شمال آن جلگه اي و ساحلي است. مساحت آن 3/24091 كيلومتر مربع و 46/1 درصد مساحت كل كشور را به خود اختصاص داده است.

ناهمواري ها :

سلسله جبال البرز همچون سدي رفيع مازندران را به دو قسمت جلگه اي و كوهستاني تقسيم نموده و آن را از قسمت داخلي ايران جدا مي سازد. قسمتي از البرز غربي و تمام البرز مركزي و بخشي از البرز شرقي در محدوده اين استان قرار دارد و شيب زمين از منطقه كوهستاني به سوي جلگه و دريا كاهش مي يابدو سلسله جبال البرز داراي رشته كوه هاي فرعي است كه از جنوب به شمال و يا به موازات دريا كشيده شده است. از مرتفع ترين قلل مازندران مي توان ( بادله كوه) ( كوه چنگي ) و ( كوه سفيد ) را در شهرستان ساري نام برد. مرتفع ترين قللي كه به موازات دريا كشيده شده عبارتند از ( تخت سليمان ) با بيش از 4000 متر ارتفاع از سطح دريا در جنوب شرقي شهرستان تنكابن و ( قله شور ) ( كلارآباد ) و ( سياه سنگ ) در شهرستان نوشهر .

آب و هوا :

آب و هواي مازندران با توجه به وجود دريا، كوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و كوهستاني تقسيم مي شود. آب و هواي معتدل و مرطوب : وجود درياي مازندران و رشته كوه هاي البرز و نزديكي اين دو مظهر طبيعت به يكديگر در نواحي جلگه اي تا كوهپايه هاي شمالي البرز، آب و هواي معتدل و مرطوب را به وجود آورده است، تابستان هاي آن به ويژه در سواحل دريا، گرم و مرطوب است. زمستان هاي اين نواحي معتدل و مرطوب و به ندرت يخ بندان مي شود.

آب و هواي كوهستاني شامل آب و هواي معتدل كوهستاني و آب و هواي سرد كوهستاني است. دوري از دريا و افزايش تدريجي ارتفاع در اراضي جلگه اي، تغييرات خاصي را در آب و هواي اين استان پديد آورده است. به طوري كه در ارتفاعات 1800 تا 3000 متري ، آب و هواي معتدل كوهستاني با زمستاني هاي سرد و يخ بندان طولاني و تابستان هاي كوتاه و معتدل وجود دارد.در ارتفاعات بالاي 3000 متر كه دماي هوا به شدت پايين مي آيد، داراي زمستاني هاس سرد همراه با يخ بندان طولاني و تابستان ها كوتاه و خشك است. در اين نواحي هوا غالبا" برفي است و در ارتفاعات مهم چون تخت سليمان و دماوند يخچال هاي كوهستاني و طبيعي ايجاد شده است. ميانگين ميزان ريزش باران در اين استان كمتر از گيلان است.

منابع آب :

درياي مازنداران بزرگ ترين درياچه جهان اين دريا با وسعتي حدود 438000 كيلومتر مربع ، بزرگترين درياچه جهان به شمار مي رود. و در بين كشورهاي ايران، روسيه ، تركمنستان ، قزاقستان و آذربايجان واقع شده است. سطح آب اين درياچه در اعصار گذشته بالاتر از سطح درياهاي آزاد بوده است.087/0 از آب رودخانه هاي ولگاو اورال در روسيه 07/ 0 رودخانه هاي سواحلي غربي و 5/0 رودخانه سواحلي جنوبي در ايران به اين دريا مي ريزد . حجم آب درياي مازندران 79319 كيلومتر مكعب است. اين درياچه يكي از ميدان هاي وسيع و غني نفتي جهان است.

رود ها :

بيشتر رودهاي جاري در مازندران دايمي هستند. در نواحي كوهستاني در فصل زمستان واوايل بهار پر آب و در تابستان كم آب و گاهي خشك است. طول رودهاي غرب اين استان به دليل نزديك بودن كوه به دريا كوتاه تر و رود هاي شرقي طولاتي تر است. رودهايي كه به جنوب به شمال در جريان است عبارتند از : رودهاي هراز، چالوس، تجن، تالار و بابل كه به درياي مازندران مي ريزد.از ديگر منابع آب اين استان درياچه هاي كوچك محلي است كه به هنگام طغيان رودها در قسمت هايي كه سطح آب هاي زيرزميني بالا است به وجود مي آيد و براي كشاورزي، صيد و شكار مورد استفادع قرار مي گيرد. نوع ديگر ذخاير آبي و مهار سيلاب ( آب بندان ) است كه در آن ماهي پرورش مي يابد. درياچه دايمي ( ولشت ) يا ( سما ) در شمال غربي مرزن آباد شهرستان چالوس يكي ديگر از منابع آبي طبيعي است كه از جوشش چشمه هاي اطراف تشكيل شده و از جاذبه هاي گردشگري استان است. در مازندران چشمه هاي آب معدني فراواني يافت مي شود كه خاصيت درماني دارد و در معالجه امراض پوستي، مفصلي ، عصبي، و گوارشي موثرند، چشمه هاي ( آب اسك ) ( لاريجان ) ( آملو ) و ( استراباكو ) در شهرستان آمل جاده هراز و حمام هاي آب معدني ( گوگردي ) در شهرهاي رامسر و كتالم و سادات محله شهرستان رامسر از آن جمله اند.

هنرهاي دستي مازندران

صنايع چوبي:

صاحبان پيشه و فن همواره با عشق به زيبايي و سايل مادي زندگي را خلق كرده اند . دستان توانمند هنرمند ذهن مستقل و پويا وانديشه جستجو گرش مجموعه اي ديدني و سزاوار تحسين را به يادگار گذاشته است . مهم ترين آنها عبارتند از :

در ضريح ، صندوق مزار، ارسي :

از قرن پنجم تا هفتم ه.ق. هنرمند منب كار با استفاده از شيوه قاب و گره ، طرح هاي نو آفريده از قرن هشتم هجري نمونه هاي فراواني از رسم و عناصر هندسي و اشكال نباتي و گل و بته روي منبرهاي چوبي، صندوق مزارها، در و پنجره و رحل قرآن باقي مانده است.ازاوايل قرن نهم هجري اين هنر رونق ويژه اي يافت و صنعتگران موفق شدند در اثار خود با به كارگيري انواع خطوط نمونه هاي ارزشمندي را بيافرينند كه اكنون زينت افزاي مرقد امامزادگان و بزرگان ديني است.پنجره هاي زيبا و خوش نقش و نگار چوبي كه نشانه نور و روشنايي است با استفاده از هنر گره سازي و نقش هاي هندسي سه گوشه و چهار گوشه، ستاره هاي چهار پر و هشت پر و و درنهايت شيشه هاي رنگين پيشاني و رواق بناها راآذين مي بخشد اين پنجره ها به اورسي معروفند.

لاك تراشي :

لاك تراشي در مناطق روستايي و جنگلي مورد توجه پيشه وران هنرمندان بوده و انواع سازه هاي آن براساس نياز زندگي روزمره رشد يافته است. روستاييان ساكن مناطق جنگلي درگذشته بيشترين نيازهاي خود را از چوب تهيه مي كردند و در ساخت لوازم چوبي از مهارت خوبي برخوردار بودند.استادكاران بااستفاده از ريشه و تنه درختان بدون بهره گيري از ابزار كار امروزي ظروف چوبي مانند جوله، كلز، لاك دانه پاش، قند چوله، تنباكو چوله، قاشق ، ملاقه، كترا، توليد مي كرند.هنر لاك تراشي يك كار ابتكاري است و جنگل نشينان با شناختي كه از انواع درختان جنگلي دارند براي ساخت مصنوعات چوبي از ريشه و چوب درختان خاصي با استفاده از ابزار كار بسيار ابتدايي استفاده مي كنند.درختاني كه از چوب آنها براي اين كار بهره مي گيرند افرا، راش، ملج، توسكا، ممرز، شمشاد ، نم دار و انجيلي است. ظروفي كه از ريشه درختان تهيه مي شود سبك تر و در مقابل سرما و گرما مقاوم تر است ترك بر نمي دارد و در اثر ضربه به سادگي نمي شكند لاك تراشان معتقدند ظروفي كه از ريشه درختان تهيه مي شود، اگر خوب نگه داري شود عمر مفيد آنها حداقل بالاي صد سال خواهد بود . در صورتي كه لوازم تهيه شده از ساقه و تنها درختان همين خاطر در گذشته لاك تراشان لوازم مورد نياز در منزل را از ريشه تحتاني ريشه هايي كه از ساقه با شيب ملايمي در خاك نفوذ كرده اند استفاده كنند زيرا به نظر آنان قسمت تحتاني اين نوع ريشه ها كمتر در معرض برف و باران قرار داشت.برخي از ظروف چوبي كه در مازندارن كاربرد دارد عبارتند از :

دانه پاش :

به جاي سيني براي پاك كردن برنج و حبوبات به كار مي رود.

جوله :

اين وسيله شبيه پارچ آب، باگردن باريك و دهانه اي گشاد و در اندازه هاي متفاوت ساخته مي شود. در قديم براي دوشيدن شير و نگه داري انواع مواد لبني از آن بهره مي گرفتند از نقش هاي متدوال روي بدنه جوله مي توان از جوله نقش مارپيچ ، نقش زنجيره اي و نقش حلوايي نام برد.بزرگ ترين نوع جوله مندر ناميده مي شود كه حدود 18كيلوگرم ظرفيت دارد . نوع ديگري از جوله كه جوله كون نام دراد از ريشه درخت افرا تراشيده مي شود.

كلز :

از اين وسيله چوبي به جاي ملاقه براي هم زدن و سرد كردن شير استفاده مي كردند در مناطق مختلف مازندران اين وسيله به نام هاي گوناگون خوانده مي شود. به طور مثال در منطقه رامسر گيال در بخش مركزي كلز يا كيلز و در منطقه گرگان كمچه لز نوع ديگر پيمانه شير به نام منقار درمناطق جنگلي ساخته مي شود و حدود 200 كليوگرم ظرفيت دارد.قاشق و ملاقه وكفگير: اين وسايل كه در زبان محلي « گچه » « پل گير » و « كترا » ناميده مي شود. از ساقه و شاخه درخت شمشاد تهيه شده و در كنار انواع وسايل امروزي همچنان گذشته كابرد دارند.

كيله لاك :

به عنوان پيمانه استفاده مي شود. هر پيمانه حدود 6 كيلوگرم « شالي » و يا « جو » و حدود5/7 كيلوگرم « گندم » ظرفيت دارد.

عصا :

از چوب درخت آزاد كه به زبان محلي « ازدار» نام دارد تهيه مي شود.

قند چوله :

براي خرد كردن قند به كار مي رود.

تنباكو چوله :

به عنوان ظرف تنباكو مورد استفاده دارد.

سير كوب :

در اندازه هاي متفاوت ساخته مي شود. در قديم از اين ظرف به جاي هاون براي كوبيدن و خرد كردن نيز استفاده مي شد.

حصير بافي :

حصير بافي در برخي از روستاهاي استان مازندران به ويژه در غرب استان رايج است. در مازندران از نوعي حصير به نام « كوب » براي زير انداز استفاده مي شود. براي بافت « كوب» از گياهان خود رو چون « گاله » و « واش » كه در باتلاق ها و اب بندان ها مي رويد بهره مي جويند. براي تهيه زنبيل و سبد نيز از همين گياهان استفاده مي شود. گاه تهيه اين مصنوعات با به كارگيري چوب و ني ياد و نوع علف به نام هاي « وران » و « سازير » انجام مي شود.

گليم بافي :

گليم بافي نيز يكي از ديگر صنايع دستي و سنتي استان محسوب مي شود. در حال حاضر در بيشتر روستاها و شهرهاي استان به اين هنر اشتغال دارند. نقوش گليم اغلب به شكل هندسي است و بافنده با الهام گرفتن از اطراف طبيعت خود، نقش مي زند. رنگ گليم نيز بر گرفته از طبيعت پيرامون و غالب رنگ هاي تند و شاد مانند قرمز ، نارنجي ، كرم، سبز، سرمه اي است.

جاجيم بافي :

در ميان دست بافت هاي روستايي ، جاجيم از اهميت بيشتري برخوردار است و كاربردهايي نظير زيرانداز، پشتي، سجاده رختخواب پيچ، مفرش، پتو، وريه كرسي و... داردو اين هنر در بسياري از مناطق روستايي از جمله « متكازين » از توابع بهشهر بخش دودانگه شهرستان ساري، آلاشت سواد كوه ، كجور، نوشهر و كلاردشت چالوس اقبال و توجه است. در روستاي كوهستاني و ييلاقي متكازين در بخش هزار جريب بهشهر ، اصولا" بافت جاجيم توسط زنان صورت مي گيرد و مردان جز در مرحله تهيه پشم، نقش چنداني ندارند. در بافت جاجيم اين منطقه پس از بافتن حاشيه، نقش اندازي كه در اصطلاح « گل » خوانده مي شود صورت مي گيرد . اين نقش ها اسامي مختلفي دارند چهار گل، خشتي ، پنجه اي، گل آفتاب گردان، آفتاب تيره، حاشيه هاي اطراف نيز با طرح مثلث دندانه دار پر مي شود.براي بافت جاجيم در اندازه هاي بزرگ تر دو يا چند عدد جاجيم بافته شده به اندازه عرض دار موجود را به يكديگر متصل مي نمايند و يك جاجيم در اندازه دل خواه شكل مي گيرد.

جوراب بافي :

جوراب بافي يكي از صنايع دستي رايج و بومي منطقه است كه به ويژه در روستاي « صالحان » از جمله صنايع دستي اساسي محسوب مي شود. اين صنعت بومي را مي توان بر مبناي توليد و مصرف آن به جوراب چكمه اي يا گردن بلند و گردن كوتاه تقسيم كرد. در روستاهاي منطقه در حال حاضر توليد جوراب به شكل ساده انجام مي شود و پشم گرفته شده از گوسفند بدون ررنگ آميزي واستفاده از نقوش مختلف عرضه شده و جنبه هنري ندارد.

موج بافي :

ماده اوليه موج بافي كه به نام هاي « رختخواب پيچ » و « ايزار » نيز معروف است، پشم است. به همين دليل ارزان و قابل شستشو داراي استحكام، نرم و سبك است. موج بافي به دليل صفت هايي كه بر شمرديم، به عنوان هنري فراگيري در كذشته مطرح بود و اكنون ميز كم وبيش در اين منطقه رواج دارد.امروزه اين هنر بيشتر در روستاهاي منطقه كجور به جا مانده است. گونه اي از اين دست بافت ها با همين كاربرد « چاد شب » ناميده مي شود. معروف ترين آن « چادر شب دارايي» است كه داراي رنگ هاي متنوع به وبژه طيف هاي گوناگون رنگ قرمز كه جاذبه بيشتري نسبت به رنگ هاي ديگر دارد است. در اين منطقه در كنار بافت اين نوع پارچه، سفره هاي ظريف و پرارزش نيز بافته مي شود.

پارچه بافي :

در گذشته بافت انواع پارچه هاپشمي، ابريشمي و نخي معمول بود. نوعي پارچه ابريشمي كه اليجه نام داشت براي دوخت كت زنانه به كار مي رفت. از پارچه هاي پشمي « چوغا» و « باشلق» براي پالتو استفاده مي شود. و از شمد كه نوعي پارچه خنك و لطيف است در تابستان به جاي پتو استفاده مي شود.

چنته لفور :

چنته نوعي كيف دسته دار است كه در قريه « لفور» از توابع سواد كوه توليد مي شود براي بافت آن از دستگاه « كرك چال » استفاده مي شود و مراحل توليد آن مانند جاجيم است با اين تفاوت كه پس از پايان كار، دوردوزي و گاه با مهره هاي تزييني و خرمهره تزيين مي شود.

نمد مالي :

نمد مالي در بيشتر مناطق استان مازندران به خصوص درمنطقه كجور و روستاهاي اطراف رامسر رواج دارد. ماده اصلي نمد پشم و گوسفند و به رنگ هاي طبيعي مانند سفيد و سياه و قهوه اي و براي نقش اندازي آن از پشم هاي رنگ شده شيميايي بهره مي جويند معمولا" ساخت يك قطعه نمد يك روز به طول مي انجاميد و اغلب چند نفر روي آن كار مي كنند.

سفال گري :

يكي از مراكز ساخت سفال و سفال گري، كلاگر، محله جويبار و اقاي غلامعلي چيني ساز از استادان به نام اين منطقه است. ابزار سفال گري شامل چرخ، كاردك براي بريدن و سوراخ كردن كار، غربال ، سطل، تشت ، كوره ، ول كارد ، نخ ، قالب گل زدن است.

موزه هاي مازندران

موزه بابل :

موزه بابل در خيابان مدرس واقع است. ساختمان اين موزه در سال 1307 هجري شمسي به عنوان بلديه ( شهرداري ) بنا شده و به دليل دارا بودن ويژگي هاي خاص معماري در فهرست آثار ملي ايران ثبت شده است.

اين بنا در اسفند ماه 1374 با كاربري فرهنگي در اختيار سازمان ميراث فرهنگي مازندران قرار گرفت و در بهمن ماه سال 1375 پس از احيا و مرمت و باز پيرايي تحت عنوان موزه بابل گشايش يافت . در حال حاضر از طبقه همكف موزه به عنوان نمايشگاه موقت اثار فرهنگي - هنري استفاده مي شود و در طبقه دوم آن اثار باستان شناسي و مردم شناسي به نمايش در آمده است.

بخش باستان شناسي:

در اين بخش اثاري از دوره هاي پيش از تاريخ، و اسلامي در يك اتاق و دو سالن در معرض ديد است.

از قديمي ترين آثار دوران پيش از تاريخ اين موزه ظروف سفالي قرمز رنگ منقوش « اسماعيل آباد» متعلق به هزاره پنجم قبل از ميلاد است. همچنين سفال هاي منقوش هزاره چهارم و سوم پيش از ميلاد از تپه حصار دامغان سيلك كاشان و شوش را مي توان در اين موزه ديد. ويتريني نيز به سفال خاكستري رنگ داغ دار « تورنگ تپه» و ظروف خاكستري مازندران در اواخر هزاره سوم و اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد اختصاص دارد. در يكي از سالن ها اشيايي از اواخر هزاره دو م و اوايل هزاره اول پيش از ميلاد تا دوره پارت و ساساني موجود است. اين آثار شامل مجسمه هاي سفالي، مفرغي، جنگ افزارهاي مفرغي و ظروف سنگي است. بيشتر اين اشيا از مناطق باستاني مازندران مانند بهشهر، ساري، قائم شهر، نكا و نور به دست آمده و بيانگر تمدن ديرپاي مناطق باستاني خطه شمال است. سالن دوم موزه نيز به ارايه آثار اسلامي اختصاص يافته و آثاري چون ظروف سفالي لعاب دار از قرن سه تا ده هجري، آبگينه در اشكال تنگ، صراحي، پياله و ... است. زيورآلات هزاره اول قبل از ميلاد و دوره اسلامي نيز در اين موزه در معرض ديد قرار دارند.

بخش مردم شناسي :

اين بخش شامل يك تالار نسبتا" وسيع است و آثار موجود در آن عموما" مربوط به زندگي اقوام خاصي نيست: وسايل كشاورزي، پوشاك مازندران، گيلان، تركمن، چادر شب بافي زنان مازندران ، صنايع دستي زنان تركمن صحرا و صنايع دستي كارگاه ميراث فرهنگي كشور اعم از زري بافي و سفال گري در اني بخش به نمايش گذاشته شده است.

يادمان هاي چوبي:

يك سالن از اين موزه به يادمان هاي چوبي مازندران اختصاص يافته است و در، پنجره ، قسمت هايي از كتبيه و تزيينات صندوق مزار بقاع متبركه اين سامان در انواع منبت- مشبك و قاب و گره را در خود جاي داده است. قديمي ترين اثر اين بخش كتيبه صندوق مزار بقعه متبركه امامزاده علي ( ع) روستاي سواد كوه با تاريخ 833 ه.ق. است. دو لنگه در چوبي منبت كاري شده كتيبه دار متعلق به بقعه متبركه شاهزاده رضا ( ع) روستاي « لدربندپي» شرقي بابل نيز از اشياي با ارزش اين مجموعه است. اين موزه كه در سال 1380 مرمت اساسي شد، در آينده نزديك بازگشايي خواهد شد.

مشاهير مازندران

محمدبن جريربن رستم السروي ( ساروي ) از شاگردان علي بن موسي الرضا محمد بن جريربن يزيد طبري الام

شيخ ابوالعباس قصاب آملي عارف قاضي هجيم آملي عالم و شاعر اسپهبد مرزبان بن رستم بن شهريار بن شروين پريم صاحب كتاب مرزبان نامه به گويش طبري استاد علي پيروزه شاعر بارگاه عضدالدوله ديلمي

ديواره وز ( مسته مرد ) شاعر طبري بهاءالدين محمد بن حسن بن اسفنديار كاتب صاحب كتاب تاريخ طبرستان سيد ظهيرالدين بن سيد نصرالدين مرعشي مولف كتاب تاريخ طبرستان و رويان و مازندران محمد بن علي بن شهر آشوب ساروي از علماي شيعه ابوالحسن علي بن سهل بن ربان طبري طبيب معتصم و متوكل خلفاي عباسي كه محمد بن زكريا رازي نزد او طب آموخت محمد بن حسن آملي مشهور به اولياالله صاحب كتاب تاريخ رويان امير پازواري با مجموعه اشعار طبري و كتاب كنزالاسرار

طالب آملي ملك الشعراي دربار جهانگير امپراتور هندوستان ميرزامحمد تقي نوايي شاعر ميرزا علي قلي چلاوي آملي متخلص به اقبال شاعرحكيم ملا علي نوري مازندراني فيلسوف و شاعرسيد نعمت الله لاريجاني متخلص به فكرت شاعر

ميرزا مهدي ساروي متخلص به داوري شاعرميرزا جعفر ارطه اي متخلص به غيبي مولانا اسمعيل مازندراني خواجويي صاحب شرح دعا الصباح، شيخ محمد سعيد العلماء فقيه و عالم حاج ميرزا حسين بن محمد تقي نوري مولف كتاب البدر المشعشع سلامه المرصاد، طوفان مازنداراني شاعرعارف و فقيه از فرزندان وي شيخ عبدالله حايري و از نوادگان وي دكتر زين العابدين رهنما

سيد محمد علي معروف به داعي الاسلام لاريجان اديب و شاعر كه ونديداد را از اوستا به فارسي ترجمه كرد

ابراهيم خوجه نوري اهل نور صاحب كتاب هاي تجديد عظمت ايراندكتر پرويز ناتل خانلري اهل نور اديب و شاعر و مترجم شيخ زين العابدين ولويي چهار دانگه اي ساروي از علما و فقها ابراهيم سعيد العلما لاريجاني اهل آمل عالم و فقيه عباس شايان صاحب كتاب هاي تاريخ و جغرافياي مازندران و رجال مازندران محمد تقي صاحب اهل قائم شهر اديب و شاعر جواد فاضل اهل آمل عالم و فاضل داراي بيش از 70 جلد ترجمه و تاليف از جمله خطبه هاي پيغمبر ( ص ) زين العابدين فروزش اديب

مرحوم شيخ فضل الله نوري مجتهد مشروطه خواهد كتر منوچهر ستوده محقق نويسنده و مترجم دكتر محمد صادق كيا اديب و دانشمند ابوالفضل لساني نويسنده حشمت نوري شاعرمحمد يوسف متخلص به حكيم پسر محمد حسين نوري شاعر

خرم كجوري شاعر، مهدي داوري ساروي شاعراسماعيل مهجوري صاحب كتاب تاريخ مازندران فتح الله صفاري نويسنده كتاب شكوفه هايي از ادب مازندران فخرالدين سورتيجي شاعر و محقق غلامرضا كبيري شاعر علي بابا عسكري نويسنده كتاب شرف البلاد و نيما يوشيج.

کتابخانه ی تبیان

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML