جاذبه‌هاي گردشگري بيابان‌ها و کويرهاي ايران

دکتر پرويز کردواني

کشورهايي که در نيمکره شمالي زمين در عرض جغرافيايي 15 تا 45 درجه واقع شده‌اند، در نوار خشک يا بياباني کره زمين قرار دارند (مانند ايران، عربستان، صحراي آفريقا، امارت و غيره)؛ زيرا در اين عرض جغرافيايي «هواي پر فشار مجاور حاره‌اي» حاکم است.

اين هواي پر فشار با دو اثر و ويژگي خود به هر منطقه‌اي که بوزد، مانع بارندگي مي‌شود: پراکنده کردن هوا و ندادن امکان صعود به آن. به طور کلي اين طور مي‌توان گفت: آن هوايي ايجاد بارندگي مي‌کند که ناپايدار باشد؛ يعني امکان صعود داشته باشد، سرد بشود تا ذرات ابر بتوانند سرانجام به صورت ريزش‌هاي جوي (بارن، برف و تگرگ) به سطح زمين بريزند. هواي پر فشار چنين امکاني را نمي‌دهد. کشور عزيزمان ايران که تقريباً در عرض جغرافيايي 25 تا 40 درجه شمالي قرار دارد، درست در داخل يا بهتر بگوييم درمغز و هسته اين عرض جغرافيايي بوده و لذا تحت تاثير شديد هواي پر فشار مجاور حاره‌اي واقع شده است؛ از اين روي مي‌بايست سراسر آن داراي آب و هواي خشک و بياباني و فقير از لحاظ بارندگي مي‌شد، مانند: امارات متحده عربي و ديگر شيخ نشين‌هاي خليج فارس، عربستان، صحراي آفريقا و غيره.

اما خوشبختانه در طول دروه زمين ساختي يا تکامل کره زمين در محدوده کشور ما، دو پديده اتفاق افتاده يا عوارض طبيعي به وجود آمده که در بسياري از مناطق آن، اثر بسيار نامطلوب هواي پر فشار مجاور حاره‌اي و نيز بادهاي آليزه که آنهم در همين عرضهاي جغرافيايي باعث خشکي آب و هوا مي‌شود، از بين رفته و ايران داراي انواع مختلف آب و هوا و از اين لحاظ يک کشور تقريباً استثنايي در جهان شده است. يکي از اين دو پديده،خشک شدن درياها ولي باقي ماندن دو دريا در شمال و جنوب کشور است(درياي خزر در شمال، خليج فارس و درياي عمان درجنوب) و ديگري، چين خردگي و کوهستاني شدن قسمت اعظم آن است.

منابع طبيعي تجديد شونده

در مناطق دشتي به ويژه نواحي خشک و بياباني، منابع طبيعي تجديد شونده يا معادن تجديد پذير بسياري در مساحت و قطعات کوچک و بزرگ وجود دارند؛ مانند انواع نمك‌هاي انواع کويرها (نمکزارها) يا ماسه‌هاي بادي به صورت رشته تپه‌هاي طولي شکل به هم پيوسته که طول آنها تا 200 کيلومتر و ارتفاع آنها «ماسه بادي انباشته شده» تا 475 متر هم مي‌رسد، مانند ماسه‌ها يا رشته‌هاي ماسه‌اي واقع در شرق لوت که به «ريگ يلان» معروف است و همين طور ديگر رشته تپه‌هاي ماسه‌اي به هم پيوسته کشور مانند ريگ جن (در جنوب دشت کوير)، ريگ شتران (بين طبس و يزد) ريگ دهلي (سر راه بم به سمسور در بلوچستان) ريگ اسپکه در بلوچستان، ريگ کاشان (آران و بيدگل) و ديگر رشته تپه‌هاي ماسه‌اي طولي (ريگها).

اما در مناطق مختلف خشک و بياباني ديگر انواع تپه‌هاي ماسه‌اي به اشکال مختلف (هلالي شکل، شمشيري شکل و غيره) وجود دارند که هم از اشکال زيبا برخوردارند و هم تمام نشدني (منابع طبيعي تجديد شونده)اند؛ زيرا جايگزين مي‌شوند، يا از بين نمي‌روند. تپه‌هاي ماسه‌اي بادي، هم زيبا هستند و هم موارد استعمال گوناگون دارند. تاکنون حدود 20 مورد استفاده از ماسه بادي کشف شده است. بنابراين ماسه‌هاي بادي هم از منابع مهم اقتصادي (منابع طبيعي تجديد شونده) و هم از عوامل مهم و اشکال زيباي جاذبه توريستي هستند، ضمن آنکه تپه‌هاي ماسه‌اي محل اسکي بياباني نيز هستند.

در نواحي خشک کشور، انواع مختلف کويرها (نمکزارها) وجود دارند که تمام نشدني (تجديد پذير) هستند، بر خلاف معادن، نمک کوه (گنبدهاي نمکي) که تمام شدني (ثروت‌هاي طبيعي) هستند. کويرها يا نمکزارها از انواع مختلف املاح و به اشکال گوناگون و قطعات متفاوت در مناطق مختلف کشور ما وجود دارند، که آنها را بر اساس شکل ظاهري (اشکال قشرهاي نمکي و نوع نمک) نامگذاري کرده‌ايم، مانند: کويرهاي قشري که داراي املاح کلرور سديم هستند، کويرهاي چربه که داراي املاح کلرور کلسيوم و کويرهاي متورم يا پف کرده که داراي املاح سولفات سديم هستند و شوره زارها که داراي املاح نيترات پتاسيوم‌اند.

کوير

کويرها (نمکزارها) مانند ماسه زارها، ضمن آنکه به دليل داشتن مناظر گوناگون و زيبا از جاذبه‌هاي مهم توريستي به شمار مي‌روند، با داشتن انواع مختلف املاح، از مهمترين منابع اقتصادي (منابع طبيعي تجديد پذير) نواحي خشک کشور هستند؛ زيرا هر يک از انواع املاح کويرها، موارد استعمال گوناگون دارند، به عنوان مثال سولفات سديم براي تهيه مواد شوينده، شيشه‌سازي، کاغذ سازي و چندين مورد ديگر استفاده مي‌شود. با احيا کردن سولفات سديم به سولفيد سديم به روش خيلي ساده، از اين ماده بسيار با ارزش، براي استخراج فلز از سنگ (سنگ آهن، سنگ مس و غيره) استفاده مي‌شود. از کلرور سديم براي مصارف خوراکي انسان و حيوان (نمک طعام) و نيز استخراج نفت و همچنين توليد محصولات پتروشيمي استفاده مي‌شود. کلرور کلسيوم، جاذب الرطوبه است که دهها موارد استعمال دارد و خلاصه از نيترات پتاسيوم هم به عنوان يک کود ازته طبيعي استفاده مي‌شود و هم براي تهيه باروت و ديگر مواد احتراقي، مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

بنابراين کويرها (نمکزارها) برخلاف گذشته که اگر در هر منطقه وجود داشت، نشان از شوم و بدبخت بودن آن منطقه بود، امروزه نشانه خوش شانسي و مايه توسعه و ترقي هر کشور و منطقه به شمار مي‌روند، زيرا در گذشته که فعاليت‌ها بيشتر بر اساس کشاورزي و دامداري استوار بود، کويرها به دليل متراکم بودن نمک در آنها و غير قابل کشت و زراعت بودن، نه تنها فايده‌اي نداشتند و مورد استفاده قرار نمي‌گرفتند، بلکه با بالا آمدن سطح آب زيرزميني در اين عرصه‌ها، موجب بالا آمدن زه آب شور و کويري شدن زمين‌هاي اطراف خود نيز مي‌شدند. از اين روي مناطق کشاورزي مفلوک روستاهاي کوچک و فقيري که در اين سرزمين‌هاي با آب و خاک شور به وجود آمده بودند، به تدريج با پيشروي آب شور و شورتر و سرانجام کويري شدن اراضي زير کشت ساکنان اين مناطق، روستاها را ترک کرده به ديگر مناطق کشور مهاجرت کردند و به اين ترتيب، تمدن‌هاي کشاورزي نيز نابود شدند.

اما امروزه از برکت پيشرفت علم و تکنولوژي، مي‌توان از انواع املاح، انواع کويرها بهره‌برداري کرد و چنانچه با يک برنامه‌ريزي صحيح از آنها استفاده شود، تاثير به سزايي در اقتصاد منطقه و کل کشور هم از لحاظ اشتغال زايي و هم بالا رفتن سطح زندگي مردم خواهد داشت و شهرهاي صنعتي، زنجير وار به دور کويرها ايجاد خواهند شد و تمدن صنعتي پيشرفته به جاي تمدن مفلوک کشاورزي در گذشته به وجود خواهد آمد.

جاذبه‌هاي گردشگري

کويرها و بيابان‌ها فوايد ديگري هم دارند که شايد بتوان گفت اقدام در اين زمينه، اقتصادي‌تر و اولي است؛ براي اينکه هزينه کمتري را هم در بر خواهد داشت و آن استفاده از کويرها (نمکزارها) و بيابان‌ها به عنوان جاذبه‌هاي مهم توريستي کشور است. درست است که کشور ما با داشتن دو درياي زيبا در شمال و جنوب و جنگل‌هاي متنوع در مناطق مختلف، دره‌هاي سرسبز و ارتفاعات پوشيده از گياه و رودهاي خروشان و چشمه‌سارهاي پرآب و آب معدني‌هاي متنوع فراوان و عرصه‌هاي پوشيده از گل‌هاي الوان و نيز انواع حيات وحش، از لحاظ طبيعي يکي از مناطقي در جهان است که داراي انواع جاذبه‌هاي توريستي است.

اما کويرها و بيابان‌هاي ايران هم داراي ويژگي خاصي هستند. حتي مواردي از آنها منحصر به فرد بوده و در ديگر کشورهاي جهان نمونه آنها مشاهده نمي‌شود؛ لذا ضمن آنکه براي هر فرد ايراني جالب هستند، براي توريست‌هاي خارجي به ويژه آنان که با کوير و بيابان و علوم مربوط به آن سروکار دارند (کويرشناسان و بيابان شناسان) بسيار جالب و ارزشمندند، هرچند به ظاهر از عوارض طبيعي نامساعد براي کشاورزي و ديگر بهره‌برداري‌هاي مستقيم از آن به حساب مي‌آيند.

خلاصه‌اي از جاذبه‌ها و زيبايي‌هاي کوير و بيابان

1ـ کويرها (نمکزارها): هر کشوري که داراي نمکزار است، براي آن اسمي دارد؛ به عنوان مثال در زبان عربي به نمکزار «سبخ» (Sabakh) مي‌گويند که جمع آن مي‌شود «سبخاء» و به بيابان هم «صحرا» مي‌گويند. ما در ايران به نمکزار «کوير» مي‌گوييم. کوير به زميني گفته مي‌شود که آن چنان تحت تاثير نمک است (نمک در سطح يا نزديک سطح آن متمرکز شده) که قابل رويش براي گياهان (حتي پسته، خرما، جو و غيره که به شوري و قليايي مقاوم هستند) نيستند؛ اما امکان دارد که ميزان املاح آن به حدي باشد که گياهان غيرزراعي، ولي مقاوم به شوري و قليايي (مانند گز، خارشتر، اشنيان، ني و غيره) بتوانند در آن برويند.

در اين صورت «کويرهاي گياهدار» يا «مراتع کويري» خوانده مي‌شوند که در واقع منابع طبيعي تکثير شونده مناطق خشک هستند (همان گونه که جنگل‌ها، منابع طبيعي تکثير شونده مناطق مرطوبند). اما اگر مقدار املاح محلول خاک از يک حدي تجاوز کند (از سه درصد و يا هدايت الکتريکي مخصوص آن از 43 ميلي موس بر سانتيمتر) ديگر هيچ گياهي قادر به روييدن در آن نيست، حتي گياهي به نام «شور» Salzola که مقاوم‌ترين گياه به شوري است. در اين شرايط، کويرها يا نمکزارهاي فاقد گياه ولي داراي قشر نمکي (کويرهاي واقعي) به وجود مي‌آيند که بايد از املاح آنها استفاده کرد و از اين رو نگارنده معتقد است کويرها (نمکزارهاي فاقد گياه) منابع طبيعي تجديد شونده يا قابل تجديد مناطق خشک هستند، در حالي که کويرهاي داراي گياه، منابع طبيعي تکثير شونده مناطق خشک‌اند.

در اينجا از جاذبه‌ها و زيبايي‌هاي کويرها، چه کويرهاي گياهدار و چه کويرهاي فاقد گياه، به عنوان يکي از بهترين جاذبه‌هاي توريستي کشور ما و نيز در جهان صحبت مي‌کنيم.

الف ـ درباره کويرهاي گياهدار: در مناطق مختلف کشور (نيمه خشک، خشک، نيمه بيابان و بيابان) چندين قطعه کوير (نمکزار) داريم که تعداد آنها به حدود 50ـ45 قطعه مي‌رسد، مانند کوير آذربايجان شرقي (معروف به کوير کبودان)، کوير اراک (معروف به کوير ميقان) کوير‌هاي منطقه قم و چندين قطعه کوير در مناطق خشک مانند کوير بجستان و کوير خواف و کوير جاجرم خراسان، اما بزرگترين کوير (نمکزار) ايران، کوير مرکزي يا دشت کوير ايران است. همچنين در نواحي نيمه بياباني مانند يزد، پنج قطعه کوير (نمکزار) داريم مانند کوير ابرقو، کوير مروست، کوير سياهکوه و غيره و حتي در بيابان لوت نيز، کوير يا نمکزارهايي وجود دارند که به کلي فاقد گياه هستند.

کويرهاي گياهدار يا اطراف کوير مرکز ايران ضمن آنکه مراتع کويري يا منابع طبيعي تکثير شونده هر منطقه و کشور به حساب مي‌آيند، داراي جاذبه توريستي جالب توجهي نيز هستند؛ زيرا در آنها انواع مختلف گياهان مي‌رويند که به خصوص در فصل بهار بعضي از آنها داراي گل‌هاي بسيار زيبا هستند. مانند انواع گزها که داراي انواع گل‌هاي بنفش توام با رنگ‌هاي متنوعند و انواع گياهان، منظره بسيار جالب و ديدني دارند.

کويرهاي گياهدار تقريباً مانند جنگل‌ها که در فصل پاييز خيلي زيبا هستند، در فصل بهار زيبا و ديدني‌اند؛ لذا در اين فصل بايد از جاذبه‌هايي براي جلب توريست و ترتيب دادن تورها استفاده کرد. استفاده از اين عرصه‌ها به عنوان چراگاه، يعني وجود و پخش بودن حيوانات به ويژه شتر در آنها، منظره بسيار زيبايي به اين کويرها مي‌بخشد، به خصوص عصرها.

ب ـکويرهاي فاقد گياه: هر قدر منطقه از لحاظ آب و هوا خشک‌تر و گرمتر باشد، تعداد گياهان آن کمتر است. به عبارت ديگر، از مناطق نيمه خشک (به عنوان مثال آذربايجان و اراک) به مناطق خشک و بياباني (مانند بيابان لوت) از گياهان کوير کاسته شده و بر سطح کويرهاي فاقد گياه اضافه مي‌شود. به طوري که در بيابان لوت، هر قطعه که کويري است، فاقد گياه است. در دشت کوير يا کوير مرکزي و اطراف آن که به دليل نفوذ آب زيرزميني به آن منطقه و نيز جاري شدن آبهاي سطحي به آنجا، تا حدودي رطوبت خاک بيشتر است، کويرها گياه دارند؛ اما قسمت مرکزي آن به کلي فاقد گياه ولي داراي انواع مختلف کويرها با قشرهاي نمکي متنوع بوده که همچون گل‌هاي يک قالي زيبا و متنوع هستند.

انواع نمك‌ها با بلورها و اشکال مختلف، زيبايي خاصي به هر قسمت از سطح کويرهاي فاقد گياه مي‌بخشند. بهترين موقع براي ديدن اين کويرها و ترتيب دادن برنامه گردشگري براي آنها، اواخر تابستان و فصل پاييز قبل از آغاز بارندگي است؛ زيرا در طول دوره خشک و گرم تابستان املاح در سطح زمين تجمع کرده و بلورهاي مختلف نمک با اشکال مختلف و زيبا، جلوه‌اي بسيار زيبا مي‌بخشند.

خلاصه هر کوير (نمکزار) ايران در مناطق مختلف داراي ويژگيهاي خاص آن شرايط اقليمي و خاکي آن منطقه است. به عنوان مثال کوير «حوض سلطان»، خصوصيتي دارد که ديگر کويرها ندارد (باتلاقي شديد است) کوير «ساغند» يزد با کوير ابرقو و مروست، تفاوت دارد. کوير اراک (ميقان) با کوير آذربايجان شرقي، با آنکه هر دو در مناطق نيمه خشک واقع شده اند، ولي به کلي با هم متفاوتند و همه زيبا هستند.

2ـ بيابان‌ها: بيابان که عربها به آن «صحرا» مي‌گويند، به سرزمين وسيعي گفته مي‌شود که از لحاظ بارندگي بسيار فقير است و امکان دارد که در طول يک سال يا سالها در آن بارندگي صورت نگيرد و بارش چندين سال آن، ظرف چند روز يا چند ساعت ببارد. (بيابانهاي واقعي، مانند بيابان لوت ايران، صحراي آفريقا و بيابان آتاکاما در آمريکاي جنوبي که 20سال در آن بارندگي صورت نگرفته است: از سال 1832 تا 1853)، چنين سرزميني از لحاظ آب و پوشش گياهي بسيار فقير و يا مساحتهاي وسيعي از آن به کلي فاقد گياه است؛ مانند بيابان لوت ايران.

در اين سرزمين (بيابان لوت) سالها باران نمي‌بارد و آب جاري شيرين ندارد و آب آن محدود مي‌شود فقط به پنج چشمه کوچک که آب تمامي آنها، کم و شور است. همچنين يک رود دائمي دارد که آبش شور است و در آخر، بر اثر تبخير شديد به معدن نمک تبديل مي‌شود؛ لذا اين بيابان (به جز يک منطقه کوچک در لوت جنوبي معروف به شاهرخ آباد) به کلي براي کشاورزي مناسب نيست.

اما چون سالها در آن بارندگي صورت نمي‌گيرد و بارش چندين سال آن، ظرف چند روز يا چند ساعت مي‌بارد، اين شرايط سبب شده که عوارضي بر اثر باد و آب به وجود آيند که از جاذبه‌هاي مهم و بسيار زيبا به حساب مي‌آيند؛ به عبارت ديگر، اشکال و عوارض طبيعي بياباني که براي ديگر بهره‌برداري‌ها نامناسب هستند، مهمترين جاذبه‌هاي توريستي بيابان لوت به حساب مي‌آيند، که برخي از آنها منحصر به فرد هستند و در هيچ بيابان ديگر دنيا ديده نمي‌شوند.

ضمن آنکه بررسي‌هاي اين جانب و همکاران و نيز برخي از دانشمندان خارجي نشان داده که پست‌ترين نقطه داخلي ايران، در «بيابان لوت» واقع شده و گرمترين نقطه کره زمين هم در همين جاست به عبارت ديگر، اگر قطب شمال و قطب جنوب سردترين نقطه در سطح کره زمين هستند، بيابان لوت گرمترين نقطه کره زمين است که به قول دانشمند اتريشي (استراتيل زاور Stratil Sauer) بيابان لوت مي‌توان «قطب حرارتي کره زمين باشد!» بنابراين يکي از مهمترين جاذبه‌هاي توريستي بيابان لوت، همين پست‌ترين نقطه بيابان لوت يعني گرمترين نقطه کره زمين است که ديدن آن براي هر کسي، مي‌تواند بسيار جالب باشد.

به علاوه سالها بدون بارندگي بودن يعني خشکي و فقر پوشش گياهي و تاخت و تاز بادها زا يک طرف (اثر فرسايشي باد) و سالها بدون بارندگي بودن و ريزش بارندگي چندين سال آن، ظرف چند روز و يا چند ساعت (اثر فرسايشي آب) و ديگر آثار آب و باد، عوارضي را در بيابان لوت به وجود آورده‌اند که بسيار زيبا هستند. در ادامه، عوارض و اشکال بياباني جالبي را که بر اثر باد و آب به وجود آمده‌اند نام مي‌بريم، که ديدن آنها براي هر بيننده‌اي جالب است.

عوارض و اشکال بياباني به وجود آمده بر اثر باد

1ـ رشته تپه يا بهتر بگوييم رشته كوه‌هاي ماسه‌اي که ارتفاع آن تا 475 متر و طول آن 200 کيلومتر و عرض آن 60 کيلومتر است. اين توده عظيم ماسه‌اي طولي شکل، در شرق بيابان لوت واقع شده و به «ريگ يلان» يا ريگ شرقي لوت معروف است. در مناطق مرکزي و شرقي ايران به اين گونه رشته تپه‌هاي ماسه‌اي عظيم «ريگ» مي‌گويند. عربها به آن «عرق: Erg» مي‌گويند که جمع آن مي‌شود عارق. اين ريگ علاوه بر داشتن منظره زيبا براي ورزش اسکي، ماسه‌اي بسيار مساعد است.

2ـ تپه‌هاي ماسه‌اي پراکنده به اشکال مختلف (هلالي شکل، که برخان ناميده مي‌شود شمشيري شکل، که سيف گفته مي‌شود) اين تپه‌هاي ماسه‌اي در دشت لوت واقع شده‌اند.

ياردانگ‌ها: ياردانگ‌ها تپه‌هايي هستند که بر اثر رفته شدن خاک اطراف آنها، بر اثر باد به وجود آمده‌اند (به عنوان مثال به شکل يک صندوق بزرگ، يا يک تپه کوچک که در سطح زمين باقي مانده باشد.

نبکاها: يعني تپه‌هاي ماسه بادي که روي آنها گياه وجود دارد. اين عوارض بياباني را نگارنده «گلدان بيابان» نام نهاده؛ زيرا در سطح دشت صاف، تپه‌هايي که روي آنها گياه سبز شده، به صورت پراکنده ديده مي‌شود. بزرگترين نبکاهاي جهان، هم از لحاظ محيط (بيش از 40 متر) در حاشيه غربي بيابان لوت (سر راه شهداد به پشونيه) واقع شده و هم از لحاظ ارتفاع تا 10 متر که آن هم در داخل لوت ولي در قسمت غربي آن، نزديک کريم آباد از توابع شهداد قرار دارد. هر دو نوع نبکاها، بسيار جالب، زيبا و ديدني هستند که در ديگر مناطق جهان ديده نمي‌شوند.

ـ دشتهاي پوشيده از پوششهاي متفاوت (ريگي، قلوه سنگي، سنگي، ماسه اي) که آنها را پوشش بياباني (Desert Pavement) مي‌نامند و همچون گل‌هاي متفاوت قالي در سطح دشت لوت، زيبايي خاصي به آن بخشيده اند. اين عرصه‌هاي فاقد گياه، بر اثر باد به وجود آمده اند؛ زيرا باد ذرات ريز (ماسه و گرد و غبار) را با خود برده و اين مواد (ريگ، قلوه سنگ و سنگ) باقي مانده که پوششي گوناگون، الوان و زيبا در سطح دشت فاقد گياه لوت ايجاد کرده‌اند.

عوارض و اشکال بياباني به وجود آمده بر اثر آب و باد

چون در بيابان لوت، سالها باران نمي‌بارد؛ ولي بارش چندين سال آن، ظرف چند روز يا چند سال مي‌بارد، اثر فرسايشي آب خيلي شديد است که اشکال و عوارض گوناگون و زيبايي را به وجود آورده است. به عنوان مثال:

ـ کلوت‌ها: کلوتها بر اثر فرسايش آب و صيقل دادن آن به وسيله باد به وجود آمده و به صورت رشته دالانهاي موازي تا ارتفاع بيش از 200 متر منطقه‌اي به طول 140 و عرض 80 کيلومتر را در غرب بيابان لوت (حدود 80 کيلومتري شرق شهداد) پوشانيده و به کلي فاقد گياه و حيات است. اين عارضه بياباني، فقط منحصر به بيابان لوت ايران است و در هيچ بيابان ديگري ديده نمي‌شود. پست‌ترين نقطه داخلي ايران (56 متر ارتفاع از سطح دريا) و گرمترين نقطه کره زمين هم داخل همين کلوتها (يک چاله آبي - بادي) واقع شده است.

ـ شهرهاي لوت: جغرافيدانان، بيابانها را بر اساس عوارض و شکل ظاهري آنها نامگذاري کرده اند، به عنوان مثال: اگر مسطح بود، «بيابان دشتي» اگر کوهستاني بود، «بيابان کوهستاني»، اگر داراي نبکاي زياد بود، «بيابان نبکايي» و اگر پوشيده از ريگ بود، بيابان ريگي، سنگي، قلوه سنگي و غيره مي‌نامند.

بر اثر فرسايش شديد آب و صيقل دادن باد، زمين در بعضي قسمت‌ها به شدت فرسايش يافته و در طول قرنها فرسايش آبي و (نيز بادي) شديد به صورت بقايا يا آثار خرابه‌هاي شهرها درآمده است که در منطقه به «شهر لوت» يا «شهرهاي لوت» معروف است و جغرافيدانان، آنها را بيابانهاي شهري يا شهرهاي بياباني مي‌نامند. اين آثار و عوارض بيابان‌ها که بر اثر آب (و نيز باد) به وجود آمده، بسيار زيبا و همانند آثار و بقاياي شهرهاي کهن ايران، جالب و ديدني هستند.

ـ کوچه‌ها: بر اثر بارندگي اتفاقي و جاري شدن سيل‌ها، زمين به شدت فرسايش يافته و سيل‌هاي عميق ايجاد کرده که در محل به آنها کوچه مي‌گويند، که عمق برخي از آنها از 30 متر هم تجاوز مي‌کند. متاسفانه در دهه‌هاي اخير از اين مسير‌هاي گود يا کوچه‌ها، قاچاقچيان موادمخدر به عنوان بهترين مسير و پناهگاه براي انتقال مواد مخدر و غيره استفاده مي‌کنند!

ـ درياچه شور گز ‌هامون: در بيابان لوت در انتهاي (جنوبي‌ترين قسمت) کلوتها و ريگ يلان، يعني بين اين دو عارضه زيباي بياباني، يک درياچه ايجاد شده که به «درياچه شور گز‌هامون» معروف است. هرچند سال يک بار که بر اثر بارندگي سيلاب جاري مي‌شود، اين درياچه براي يک مدت کوتاه آب دارد، که بر اثر بالا بودن ميزان تبخير هوا، اين درياچه پس از يک مدت کوتاه، دوباره خشک و بي‌آب مي‌شود.

ـ معادن نمک: يک رود دائمي که از شمال بيابان لوت (منطقه بيرجند و غيره) سرچشمه مي‌گيرد و در طول راه، شاخه‌هاي شور و شيرين زيادي به آن مي‌ريزد و سرانجام وارد بيابان لوت مي‌شود (به صورت يک رود دائمي وارد بيابان لوت مي‌شود) اما چون هوا گرم و خشک است، در طول راه از آب آن کاسته مي‌شود، ولي بر غلظت املاح آن، افزوده مي‌شود تا اينکه نرسيده به کلوتها، خشک شده به صورت معدن نمک (کلرورسديم) در مي‌آيد که به «گودسر نمک» يا نمکزار شهداد معروف است.

چون ديگر املاح آب در طول راه رسوب مي‌کنند، کلرور سديم خالص که در آب کاملاً محلول است به آنجا مي‌رسد و به همين جهت، معدن نمک کلرور سديم به وجود مي‌آيد که از کرمان و ديگر نقاط با کاميون و وانت براي کندن نمک و حمل آن به ديگر نقاط، به آنجا مي‌روند و از نمک حاصل از آب رود خشک شده، به عنوان معدن يا مخزن تجديد شونده نمک استفاده مي‌کنند. قسمت‌هاي مختلف آن، داراي مناظر بسيار زيباست، به خصوص که با عوارض ساحل اين درياچه يا معدن نمک، منظره‌اي بسيار جالب و ديدني به وجود آمده است.

روزنامه اطلاعات - 22 امردادماه 1390 خورشیدی

نوشتن دیدگاه