داستان ملانصرالدین و چشیدن خوراک

ملانصرالدین برای دیدن دوستش به خانه ی آنها رفت . اتفاقا آنها شام می خوردند ، به ملا هم تعارف کردند . ملا گفت : نه خیلی ممنون ! من شام خورده ام ، اما چون تعارف می کنید کمی از غذا را می چشم . ملا پای سفره آمد و خوردن آغاز کرد . بگونه ای که به هیچ کس مجال خوردن نداد . صاحبخانه که دید ملا تمام غذای سر سفره را خورد ، گفت : جناب ملا ، از این پس شام را پیش ما بیایید و چشیدن را برای خانه ی خودتان بگذارید . ملانصرالدین ص 157

نوشتن دیدگاه