دست هایم بریده شود ولی وزیر بمانم !

در روزگاران قدیم سرزمینی بود که در آن وزیران سال به سال در روز معینی – که به روز دست بران معروف شده بود – عوض می شدند و به جای آنها داوطلبان دیگری به وزارت می رسیدند و شرط وزارت هم این بود که داوطلبان با میل و رضا قبول می کردند که پس از یک سال وزارت ، در آن روز معهود ، یک دست آنها را ببرند ، و آن دست بریده را در میان جمعیت به هوا اندازند ، هر که آن دست را می گرفت ، وزیر سال آینده بود ، و عجب آنکه همیشه این میدان پر از داوطلب بود. یک روز وقتی دست بریده را خون چکان به هوا پرتاب کردند ، وزیر جدید ، خیلی زود معلوم شد . خواهید پرسید که بود ؟ او همان وزیر دست بریده معزول بود که بلافاصله خود را به میان جمعیت انداخت و همانطور که دست بریده اش به هوا رفت ، با دست دیگر آن را در هوا قاپید که یک سال دیگر در سمت خود باقی بماند ، و آن یکی دست را هم از کف بدهد .
.................
بن مایه : تاریخ شاهی ص 26
حماسه کویر – باستانی پاریزی  - ص 662
گردآوری برای مهرمیهن : جواد نورمندی پور