مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

داستان جوانمردی پوریای ولی

هنگام سحر و اذان، در تاریک و روشن بامداد، مردی تنومند و بلند قامت از خانه ای بیرون آمد و قدم در کوچه ای تنگ نهاد. از میان دیوارهای کوتاه و بلند شهر گذشت و به مسجد آن شهر نزدیک شد . صدای اذان صبح از گلدسته ها به گوش می رسید. پهلوان وضو ساخت و با خدای خود، به راز و نیاز پرداخت. هنوز چیزی نگذشته بود که از پشت یكی از ستونهای مسجد، صدای گریه پیرزنی را شنید كه به درگاه خدا چنین التماس می كند: خداوندا ! رو به درگاه تو آورده ام، نیازمندم و از تو حاجت می طلبم، نا امیدم مکن. مرد بی تاب شد، با خود اندیشید، حتماً این زن تنگدست و نیازمند است. آرام به پیرزن نزدیک شد . او را دید كه بشقابی حلوا در دست دارد. با لحنی سرشار از مهربانی پرسید: چه حاجتی داری مادر؟
چون پیرزن اندکی آرام شد، گفت: ای جوانمرد، التماس دعا دارم. برای من و پسرم دعا کن. مرد پرسید مشکل تو و پسرت چیست؟ پیرزن آهی سرد از دل برآورد و گفت: پسری دارم زورمند و دلاور که پهلوان هندوستان است و در شهر و دیار خود پرآوازه است. هر جا نام و نشان پهلوانی را می شنود، عزم کشتی گرفتن با وی می كند. شکر خدا که تاکنون پیروز شده و تا امروز هیچکس نتوانسته پشت او را به خاک برساند. اكنون پهلوانی از خوارزم به شهر ما وارد شده و قصد هماوردی با پسر من را دارد، می ترسم پسرم مغلوب شود و روی بازگشت به شهر خود را نداشته باشد. این پهلوان كه كسی جز پوریای ولی نبود، فهمید که رقیب هندی او، پسر این پیرزن است. پوریای ولی، طاقت دیدن اشکهای آن مادر غمگین را نداشت. دلداریش داد و گفت : به لطف خدا امیدوار باش مادر، خداوند دعای مادران دل شکسته را مستجاب می كند. این را گفت و با حالتی پریشان، از پیرزن دور شد و از مسجد بیرون رفت. پس از آن پوریای ولی با خود فکر کرد که فردا چه باید بکند، اگر قویتر از آن پهلوان باشد و بتواند او را به زمین بزند، آیا طعم شكست را به او بچشاند؟ یا باتوجه به تمنای مادر او، مقاومت جدی نكند و زمینه پیروزی حریف را فراهم نماید. برای مدتی پوریای ولی، در شك و تردید بود. ناگهان از دایره تردید بیرون آمد، لبخندی زد و تصمیمی قاطع گرفت. او می دانست قهرمان واقعی کسی است که نفس سركش خود را مهار کند. او خواست كه غرور خود را بشكند و بقول مولوی ( شیر آن است که خود را بشکند ) البته این انتخاب، بسیار دشوار بود.  چون روز موعود فرا رسید و پوریای ولی، پنجه در پنجه حریف افکند، خویشتن را بسیار قوی و حریف را دربرابر خود ضعیف دید تا آنجا که می توانست به آسانی پشت او را به خاک برساند. اما عهد خود را بیاد آورد. برای آنکه کسی متوجه نشود، مدتی با او دست و پنجه نرم کرد، اما طوری رفتار كرد كه دیگران احساس كنند حریف وی قویتر است. پس از لحظاتی، پوریای ولی، این پهلوان نام آور  بر زمین افتاد و حریف روی سینه اش نشست. در همان وقت به او احساس عجیبی دست داد. مثل این بود كه درهای حكمت به روی او گشوده شده و وی پاداش جهاد با نفس را مشاهده كرد. دوستان پوریای ولی كه از توانایی بدنی او به خوبی آگاه بودند، از شكست او در رقابت با پهلوان هندی در شگفت بودند. چند روز بعد از آن واقعه، سلطان جونه ( حاكم آن منطقه در هند) مجلسی ترتیب داد تا در آن از پهلوان پوریای ولی دلجویی کند. در آن هنگام، پهلوان هندی كه در مجلس حضور داشت، پیش آمد و خود را به پای پوریای ولی افكند و بازوبند پهلوانی را به او تقدیم كرد. او گفت من در ضمن مسابقه، متوجه گذشت و جوانمردی تو شدم. پوریای  ولی از اینكه رازش برملا شده بود، متاثر و پریشان شد اما دوستان او خوشحال شدند و ماجرای این فداکاری بزرگ در همه شهرها پیچید. از آن پس، از پوریای ولی به عنوان یكی از جوانمردان و اولیای خدا یاد می شود. این رویداد یکی از مهمترین اتفاق های زندگی پوریای ولی بود.پوریای ولی اضافه بر قدرت پهلوانی و نیرومندی بدن، صفات آشکار و پسندیده ای داشته که او را از دیگر پهلوانان، متمایز می ساخته است. پهلوانان و ورزشکاران با یاد او، جوانمردی را پاس می دارند و پژوهشگران بسیاری پیرامون زندگی درخشان او به تحقیق و پژوهش پرداخته اند و کتاب ها نوشته اند .

http://www.mehremihan.ir/images/stories/F1/pouryaye-vali.jpg

دیدگاه‌ها  

+130 # Ali 1395-04-09 12:58
درود بر شما

مطالب بسیار قابل استفاده و نیک می باشند
از این بابت سپاسگزارم

و لطفا چنانچه اگر امکان دارد، منبع هر مطلب را نیز درج نمایید.

پیروز باشید
پاسخ دادن
+85 # فرزانه 1395-04-20 21:26
سپاس.متن بسیار خوب بود.خواهشا اگر کتاب ویا منبعی درباره ی زندگی این پهلوان می شناسید معرفی کنید.ممنون
پاسخ دادن
+74 # @ سرپرست دیدگاه ها 1395-04-21 08:54
گفتاورد از فرزانه:
سپاس.متن بسیار خوب بود.خواهشا اگر کتاب ویا منبعی درباره ی زندگی این پهلوان می شناسید معرفی کنید.ممنون

درود بر شما
کتاب "با پهلوانان " بن مایه ی خوبی در این زمینه بشمار می رود .
پاسخ دادن
+37 # ایتک سربخشیان 1395-10-18 19:07
من این داستان را که خواندم خیلی خوب که نگذاشته ابروی پهلوان هندی برو و دلیر مردی کرده است
پاسخ دادن
+74 # باران جون 1395-10-25 16:35
عالی بود چه پهلوانی نیک بیشتر از این داستان های زیبا بذارید
پاسخ دادن
+61 # پویا 1395-11-05 22:26
بسیار زیبا بود و چه خوب است ما از این پهلوانان یا بهتر بگویم جوانمردان راه و رسم زندگی را یاد بگیریم .
ممنون از مولف که این مطلب زیبا را نوشت .
پاسخ دادن
+30 # پریدخت 1395-11-15 13:27
درود بر شما
گر کمی خلاصه بود مفتخرتر میشدیم به خواندن ان
ورنه داستان بسیار جالبی بود
سپاس ار زحمات بی دریغتان برای گرد اوری مطالب این وب سایت
بدرود
پاسخ دادن
+32 # ویهان 1395-11-24 20:29
گفتاورد از پویا:
بسیار زیبا بود و چه خوب است ما از این پهلوانان یا بهتر بگویم جوانمردان راه و رسم زندگی را یاد بگیریم .
ممنون از مولف که این مطلب زیبا را نوشت .

بله واقعا به نکته ارزشمنی پی بردید
پاسخ دادن
+25 # EAN 1395-11-30 19:47
مهمترین اتفاق تو زندگی ایشون چی بوده؟
پاسخ دادن
+37 # سحر خانم 1395-11-30 21:40
واقعا عالی بود . من که خیلی لذت بردم امید وارم که در سایت ها به جای مطالب فاسد ازاین مطالب بیشتر استفاده شود
پاسخ دادن
+28 # دریا 1395-12-07 18:54
گفتاورد از سحر خانم:
واقعا عالی بود . من که خیلی لذت بردم امید وارم که در سایت ها به جای مطالب فاسد ازاین مطالب بیشتر استفاده شود

کاملا درست فرمودید .
پاسخ دادن
+28 # ارمیتا اقامیری 1396-03-01 14:04
میشه لطفا بگین که ایا این مهمترین اتفاق زنوگی اوست یا نه؟
پاسخ دادن
+19 # @سرپرست دیدگاه ها 1396-03-01 18:42
گفتاورد از ارمیتا اقامیری:
میشه لطفا بگین که ایا این مهمترین اتفاق زنوگی اوست یا نه؟

با نگرش بر داده های تاریخی نگاشته شده از زندگانی این بزرگمرد، میتوان این رویداد را بزرگترین رخداد زندگی ایشان بشمار آورد.
پاسخ دادن
+3 # مهتا زارعی 1396-03-07 10:34
گفتاورد از EAN:
مهمترین اتفاق تو زندگی ایشون چی بوده؟

بله!من هم می خواهم بدانم دقیقا چی بوده. چون این یک اتفاق نیست بلکه یک کمک دلخواه است
پاسخ دادن
+27 # ستاره 1396-09-24 09:26
خیلی خوب بود اکر کوتاه تر بود خیلی بهتر هم میشد
پاسخ دادن
+28 # زینب 1396-10-02 21:18
سلام
این مطلب بسیار زیبا و عالی بود و همین طور آموزنده
پاسخ دادن
+28 # Guest 1396-10-17 18:34
لطفا مهم ترین اتفاق زندگی این پهلاوان را هم بنویسید
پاسخ دادن
-16 # م.ع 1396-10-22 13:52
سلام
خیلی ممنون از جستار خوبتون من تونستم استفاده خوبی بکنم
پاسخ دادن
+7 # n.as 1396-10-24 19:03
گفتاورد از Ali:
درود بر شما

مطالب بسیار قابل استفاده و نیک می باشند
از این بابت سپاسگزارم

و لطفا چنانچه اگر امکان دارد، منبع هر مطلب را نیز درج نمایید.

پیروز باشید

بله
اینطوری خیلی بهتره
ممنون
پاسخ دادن
+11 # م ا 1396-10-25 15:13
خیلی ممنون داستان خوبی برای تحقیق است
پاسخ دادن
-18 # توحیدی 1396-10-25 23:49
اگر تا حالا فیلم واقعی از زندگی این انسان وارسته ساخته نشده است .بهترین سوژه برای ساخت یک الگوی عینی برای جوانان امروز بویژه جوانان ورزشکار و ورزش دوست می باشد.
پاسخ دادن
-7 # سیمین دخت 1396-11-09 15:25
خیلی عالی و خوب بود امید است که مطالب بیشتر و مفیدتر بفرستید تا ما بتوانیم فیض ببریم
پاسخ دادن
0 # حمید رضا 1396-11-23 10:40
سلام از مطلب زیبا شما سپاسگزارم اگر منبعی در زیر متن درج می شد بهرین متن را خواهید داشت . با تشکر

گفتاورد از مهتا زارعی:

بله!من هم می خواهم بدانم دقیقا چی بوده. چون این یک اتفاق نیست بلکه یک کمک دلخواه است

پوریای ولی بعداز این اتفاق بزرگ طی العرض شد یعنی هر وقت که اراده می کرد در مکان دلخواه خود حضور داشت
پاسخ دادن
+7 # ریحانه 1396-11-23 18:32
کاملا عالی بود دستون در نکنه من که خواندم به نظر من خیلی خوب بود
پاسخ دادن
+11 # نازنین 1396-11-28 15:36
متن فوق العاده ای بود و‌ امید است این منابع گسترش یابد با سپاس از نویسنده ی محترم
پاسخ دادن
+15 # HMSH 1396-11-28 20:33
مطلب بسیار عالی و پرکارآمدی بود. ممنون از نویسنده ی محترم. امیدوارم که در سایت های دیگر هم به جای مطالب بیهوده نوشتن اینگونه مطالب گسترش یابد
پاسخ دادن
+7 # S. A 1396-11-29 19:15
واقعاپوریای ولی بااین همه شهرت،بایدآرامگاهی مثل خرابه داشته باشه؟مسئولان چرارسیدگی نمس کنن؟
پاسخ دادن
+3 # متینا 1396-11-29 20:26
خیلی خوب آگاه کننده بود
پاسخ دادن
-3 # PARSA 1396-12-02 12:04
مطالب بسیار قابل استفاده و نیک می باشند
از این بابت سپاسگزارم

و لطفا چنانچه اگر امکان دارد، منبع هر مطلب را نیز درج نمایید.

پیروز باشید
پاسخ دادن
+10 # M.A 1397-03-04 18:01
عالی کاش همه از این مطلب درس بگیرند
پاسخ دادن
-1 # بهروز 1397-06-07 17:25
فقط دوستان کنجکاو شدم اینکه پوریای ولی چطور زبون مادر پهلوان هندی رو متوجه شده؟البته شاید هندی هم بلد بوده
پاسخ دادن
+12 # Ferid 1397-07-19 00:13
این داستان بسیار شیرین است و خواندنش درس بزرگی به انسان میدهد اما با ضمن تبریک به هوش عالی و نقطه بینی بهروز بنده هم به فکر افتادم پویا چطور زبان مادر هندی را میدانسته کسی هست در این خصوص نظر بده ممنون میشم
پاسخ دادن
+4 # زهرا 1397-12-19 17:04
عالیه یه وقتایی اینجور چیز هارا بخوانیم تا یادمون بیاد جوانمردی یعنی چی
پاسخ دادن
+1 # سکوت 1398-11-14 21:38
واقعا عالی هستش فقط ای کاش متنش کوتاه بود چون ما اینا رو برای تحقیق میخواهیم ولی به حر حال دست کسی که اینکارو کرده درد نکنه❤
پاسخ دادن
-1 # رحمانی 1399-01-23 10:46
خیلی ممنون اشکمو نتونستم نگه دارم خیلی جالب بود
پاسخ دادن
+2 # رسول 1399-02-12 21:59
بسیار آموزنده بود ای کاش بتوانیم در هر شرایط بر نفس پیروز شویم
پاسخ دادن
0 # مری پلنگ 1399-04-07 21:37
من از این داستان مطالب مهمی یاد گرفتم اگر میشود کتابی از زندگی نامه این جوانمرد را ارائه دهید ممنونم از این همه لطفی که به مردم سرزمین ایران دارید
پاسخ دادن
+3 # سکینه 1399-09-22 20:23
مطالب زیبایی را مثل این دوست دارم مخصوصا وقتی کسی فداکاری میکند
پاسخ دادن
-2 # آرمین 1400-11-20 20:35
قهرمان واقعی این جوانمرد است
پاسخ دادن
0 # محتشم 1401-12-01 00:32
بسیار عالی با بغض و گریه خواندم بسیار تاثیر گذار و نوستالوژی دوران دبستان سال های ۶۰
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML