مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

مرگ مصدق

صبح روز پانزدهم اسفند ماه ۱۳۴۵ هنگامى که باماشین‏ سوارى از اصفهان عازم تهران بودم، خبر اندوهبار در گذشت دکتر محمد مصدق را در چهاردهم اسفند شنیدم در طى راه این ترجیع‏بند را در سوگ آن شادروان سرودم.

در تهران نسخه‏ هاى این شعر تکثیر شد و در جمع علاقمندان انتشار یافت.

درگذشت دکتر محمد مصدق
رهبر نهضت ملى ایران

 

برفت آن کس که سالار وطن بود
وطن را زُبده سالارى کهن بود
برفت آن کس که در دل‏هاى مشتاق
گرامى همچو روح اندر بدن بود
برفت آن کس که در اقلیم خاور

برفت آن کس که بهر پاس میهن
مر او را پیرهن بر تن کفن بود
دریغا کز چمنزار وطن رفت!
کسى کو باغبان این چمن بود
پس از «گاندى» بریطانى شکن بود
صدارت را براى مملکت خواست
وکالت را اساس انجمن بود
بنالید اى وطنخواهان بنالید!
رخ از ماتم به خاک و خون بمالید

دریغا کاین چنین مرد از جهان رفت
مهین سالار ملت از میان رفت
دریغا کآن مهین دستور اعظم
به دستور اجل زین خاکدان رفت

گرامى نخلبند باغ کشور
دل افکار و نژند از بوستان رفت
قیامش داستان شد اندر آفاق
دریغ آن قهرمان داستان رفت
چو رفت آن آهنین مرد توانا
ز دل‏ها تاب و از جان‏ها توان رفت
برفت از دار فانى رهبر ما
ولى با نام نیک جاودان رفت
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم به خاک و خون بمالید

کنون کشور به جز ماتم‏سرا نیست
که ملت را گرامى پیشوا نیست
کنون در ماتم فرزانه دستور
به خلوتگاه دل‏ها جز عزا نیست
کنون در سوگ سالار کهنسال
جوانان را سر شور و نوا نیست
(مصدق) رفت و گلزار وطن را
دگر سرسبزى و لطف و صفا نیست
هزاران دل شکست از مرگ وى لیک
شکستِ شیشه‏ى دل را صدا نیست
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم به خاک و خون بمالید

مصدق، رفتى و دل‏ها شکستى
ز قیدِ محنت ایام، رستى
به سوک خویشتن خرد و کلان را
دل از اندوهِ جانفرساى، خستى
به جز عشق وطن هر رشته‏اى را
ز پیوند تعلق‏ها، گسستى!
تو را بى‏حدّ و حصر آزار دادند
که تا این حد چرا ایران پرستى؟
رقیبانت هنوز اندیشناکند
پس از مرگت هم انگارند هستى!
کنون بر عرش اعلا دیده بگشاى
کزین دو نپایه دنیا دیده بستى!
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم به خاک و خون بمالید

«مصدق» گرچه ما دمساز دردیم
به سوگت همنواى آه سردیم
ولیکن در رکاب نهضت تو
به چالاکى شتابان همچو گَردیم
بدان جانب که ما را ره نمودى
شتابان رهسپار و رهنوردیم

به زور بازوى گُردانه گُردیم
به عزم و همت مردانه مردیم
نحیفیم ار بصورت همچو شمشیر
به معنا همچو شیر اندر نبردیم
همه با ملت ایران هم آهنگ
بتکریم تو در هر سالگردیم
بنالید اى وطنخواهان بنالید
رخ از ماتم به خاک و خون بمالید


استاد ادیب برومند

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML