زن خوب در سروده های پارسی

سعدی گوید:

زن خوب فرمانبر پارسا

کند مرد درویش را پادشا

همه روز اگر غم خوری غم مدار

چو شب غمگسارت بود بر کنار

کرا خانه آباد و همخوابه دوست

خدا را برحمت نظر سوی اوست

چو مستور باشد زن خوبروی

بدیدار او در بهشتست شوی

کسی برگرفت از جهان کام دل

که یکدل بود یا وی آرام دل

اگر پارسا باشد و خوش سخن

نگه در نکوئی و زشتی مکن

دلارام باشد زن نیکخواه

ولیکن زن بد، خدایا پناه

سفر عید باشد برآن کدخدای

که بانوی زشتش بود در سرای


مکتبی گوید:

زن پرهیزکار زاینده

مرد را دولتیست پاینده

زن که مستور و نیکخو باشد

نیست عیب ار نه خوبرو باشد


اوحدی گوید:

زن پرهیزکار طاعت دوست

با تو چون مغز باشد اندر پوست

فردوسی گوید:

اگر پارسا باشد و رای زن

یکی گنج باشد برآگنده زن

بویژه که باشد ببالا بلند

فرو هشته تا پای مشکین کمند

خردمند و با دانش و ناز و شرم 

سخن گفتن خوب و آوای نرم


اسدی گوید:
زنان را از هر خوبی دسترس

فزونتر همان پارسائیست و بس


........

بن مایه : شبکه جامع اطلاع رسانی غدیر