هرجا كه تويي تفرج آنجاست
- توضیحات
- دسته: چامه های مهرآمیز
- بازدید: 3738
بوي گل و بانگ مرغ برخاست
هنگام نشاط و روز صحراست
فراش خزان ورق بيفشاند
نقاش صبا چمن بياراست
ما را سر باغ و بوستان نيست
هرجا كه تويي تفرج آنجاست
گويند نظر به روي خوبان
نهي است نه اين نظر كه ما راست
در روي تو سرّ ِ صنع ِ بي چون
چون آب در آبگينه پيداست
چشم چپ خويشتن برآرم
تا چشم نبيندت به جز راست
هر آدمئيي كه مُهر ِمِهرت
در وي نگرفت سنگ خاراست
روزي تر و خشك من بسوزد
آتش كه به زير ديگ سوداست
ناليدن بي حساب سعدي
گويند خلاف راي داناست
از ورطهء ما خبر ندارد
آسوده كه بر كنار درياست
سعدی شیرازی