عظمت عشق

مرا كز عشق به نايد شعاري
مبادا تا زي ام بي عشق كاري
فلك جز عشق محرابي ندارد
جهان بي خاك عشق آبي ندارد
غلام عشق شو كانديشه اين است
همه صاحبدلان را پيشه اين است
اگر بي عشق بودي جان عالم
كه بودي زنده در دوران عالم؟
كسي كز عشق خالي شد ، فسرده ست
گرش صد جان بود ، بي عشق ، مرده ست
اگر خود عشق هيچ افسون نداند
نه از سوداي خويشت وارهاند ؟
ز سوز عشق بهتر در جهان چيست
كه بي او گل نخنديد ابر نگريست
طبايع جز كشش كاري ندارند
حكيمان اين كشش را عشق خوانند
گر انديشه كني از راه بينش
به عشق است ايستاده آفرينش...

------

كتاب زيبا و بي همال ((خسرو و شيرين)) - سراینده : نظامي گنجوي

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه