مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

ایوان عشق

نه هر که همرهِ دل، پای بند جانانی ست
چو من به راه محبت، گذشته ازجانی ست
دراین قفس منم از فرقت گلی غمگین
خوشا به حالت مرغی که درگلستانی ست
به میزبانی عشقت، بسی سرافرازم
اگرچه خانۀ دل را، نخوانده مهمانی ست
مگربنفشه به عشق است مبتلا، که چو من
سر از ملال، فرو هشته درگریبانی ست
طبیب گرچه به کارعلاج من درمانـْـد
هنوز درد دلم را، امید درمانی ست
تویی نهان به غزلهای من، چو فکرلطیف
از آن ِ توست، گـَرَم دفتری ودیوانی ست
چه گویم این که سری هم نزد به سامانم
زبهر دلشدگان، کی سری وسامانی ست
مکن ملامت عاشق، که در سرای وجود
وجود بی خبر از عشق، نقش ایوانی ست
گذارِ باد خزان، کی فتد برآن گلزار
که چون ادیب دراوبلبل غزلخوانی ست

............

استاد ادیب برومند

در همین زمینه

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML