امید و گل

نیینى باغبان چون گل بکارد

چه مایه غم خورد تا گل بر آرد

به روز و شب بود بى صبر و بى خواب

گهى پیراید او را گه دهد آب

گهى از بهر او خوابش رمیده

گهى خارش به دست اندر خلیده

به امید آن همه تیمار بیند

که تا روزى برو گل بار بیند

.....

فخرالدین اسعد گرگانی

http://www.mehremihan.ir/images/stories/f7/golabgiri-kashan%205.jpg

نوشتن دیدگاه